کد خبر: ۲۱۱۶۸۸
زمان انتشار: ۱۸:۳۳     ۲۴ اسفند ۱۳۹۲

به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، نمی‌توان روشنفکر بود و از مرگ در سکوت ماهی‌های سیستانی و غمشان چیزی نشنید؛ آن هم از زبان مستندی که امروز خیلی از توجه‌ها به سوی آن جلب شده است.

داستان سکوت است و مرگ بی‌صدا و تدریجی. قصه مهاجرت است و غربت. داستان آوارگی است و کار سخت. داستان کمی پول بیشتر برای دست دخترکی که می‌خواهد برای خانواده‌اش نان ببرد. داستان بغض و دردهایی که هیچ رسانه‌ای تاکنون سراغ آن نرفته بود و از آن نگفته بود و مسئولان ما هم این قصه را درست نشنیده بودند و اگر هم چیزی از این قصه هزار و یک شب به گوششان رسیده بود، کامل نبود تا راه حلشان ربطی به شهرزاد و قصه پر غصه‌اش داشته باشد.

 

 

*شرح درد مردمی همسایه حضرتش

سخن، اینجا از سیستان است و مرگ ماهی‌ها در سکوت. همان سیستانی که زادگاه رستم است و جایگاه شیران. سیستانی که از این روزها و این سال‌هایش نگفته‌ایم و چیزی هم نشنیده‌ایم و چشم‌هایمان به رویش بسته بود و نمی‌دانستیم بر هامون و مردم دلاورش چه می‌گذرد؟ ما هیچ چیز از سیستان نمی‌دانستیم جز «داستان سیستان» رضا امیرخانی که شرحی است بر شعف مردمی دیندار و عاشق ولایت در دیدار با ره‌برشان و یک حافظه تاریخی از اینکه روزگاری آیت الله خامنه‌ای، مجاهد دیروز و رهبر و مجاهد امروز در این سرزمین به تبعید روزگار گذرانده و مردم مهربان و شیعه این سرزمین همسایه حضرتش بوده‌اند.

ما چیزی از سیستان نمی‌دانستیم تا اینکه اخیرا یک مستند ساز جوان که تقریبا به موضوعات متفاوتی سرک می‌کشد. از جنگ و جبهه گرفته تا رسالت هنری هنرمندان و موضوعات اجتماعی، دوربین بر دوش سراغ سیستان را می گیرد. سیستانی که مردمش آن قدر درد به دل‌هایشان هجوم برده و کسی از آنها نپرسیده دردتان چیست و داغتان چه، که همه با هم می‌خواهند با یاسر عرب و دوربینش سخن بگویند و از غمشان و رنجی که در این سال‌ها بر آنها رفته بگویند. تا شاید کسی بشنود. تا شاید دستی به کمک بیاید.

 

 

می‌گویند هنر انعکاس وضع مردم روزگار هنرمند است در جان او و اگر هنرمند این درد و رنج و مصائب را آن گونه که هست باز بان هنر نشان دهد و ماندگار کند،‌ به واقع هنرمند است و می‌تواند در شادی‌های همان مردم نیز شریک باشد و یاسر عرب در مستندی بر شرح درد مردم سیستان سعی کرده است این درد را ببنید، لمس کند و آن را بنماید.

 

 

**طوفانی که قلب‌ها را می‌فشارد و جان‌ها را می‌کاهد

ماهی‌ها در سکوت می‌میرند، دیدنی است و قابل تامل. مستند ساز به شما نشان می‌دهد دیروز و امروز سیستان را و حکایت‌ها دارد از جایی که روزی انبار غلات ایران بود و امروز یک دشت لم یزرع، یک برزخ گرفتار در طوفان و شن 200 روزه که یک طوفان 4 ساعته شن، خانه‌ها را زیر انبوهی از شن دفن می کند،‌ ریه‌ها و نفس‌ها را تنگ و از آن مهم‌تر قلب‌ها می‌فشارد و جان‌ها را می‌کاهد از اینکه شهری آباد و یک دریای بی‌نظیر قبرستان ماهی‌ها شده است.

 

 

مستند یاسر عرب را حتما باید ببینیم چون دیگر هیچ کدام از ما شهرنشینان و گرفتاران کنج عافیت و امکانات بی دردسر و کولر و شومینه، به خودمان زحمت نمی‌دهیم تعطیلاتمان را راهی دیار هامون شویم و به سمت سیستان برویم و چیزهایی را که باید، ببینیم؛ هر چند هامون همچنان در نقشه ایران آبی باشد و دومین دریاچه بزرگ کشور بعد از ارومیه. همه ما هر چند  کاملا از بحران سیستان آگاه نباشیم اما یک چیزهایی درباره شن،‌ خشکی،‌ نبود امکانات و گرمای سیستان شنیده‌ایم و قطعا شمال و جنوب کشور را به خاطر دریایش و شهرهای شمال غربی و غربی را به خاطر طبیعت و آب و هوایشان به سیستان ترجیح می‌دهیم و اصلا با خودمان درباره مرزهای شرقیمان با افغانستان و جایی به نام سیستان فکر هم نمی کنیم. چیزی هم از رسانه نمی شنویم که درباره‌اش فکر کنیم.

 

**از رنجی که برای دیدن مستند می‌کشیم!

اما حداقل کاری که ازدستمان بر می‌آید دیدن مستندی است که مستند سازش رنج سفر را به جان خریده و سیستان و رنجش را در دو قدمی ما آورده، تنها رنجش گذاشتن مستند در دستگاه پخش است! و آنجا است که خیلی از رنج‌های واقعی این سرزمین را از زاویه دوربین یاسر عرب می‌بینیم. رنج گرسنگی، رنج از دست دادن تمام شغل‌ها از کشاورزی و صیادی بگیرید تا دامداری، رنج بی‌‌کاری و بی‌پولی،‌ رنج کارگری در غربت برای ماهی 300 هزار تومان و خیلی از رنج‌هایی که حداقل با دیدن این مستند می‌توانیم آن را ببینیم و به آن فکر کنیم.

«ماهی‌ها در سکوت می‌میرند»،‌ مستند خوبی است و وجدان خیلی‌ها را به درد آورد و برای تکان دادن دل آنهایی که کشورشان را دوست دارند و به انسان‌هایی می‌اندیشند که امروز حتی ناچار خانه و زندگیشان را می‌گذارند و از بیکاری و نبود امکانات می‌گریزند، بسیار خوب است و همین هم باعث شد که برنامه راز یک قسمت را مفصل به موضوع سیستان و این مستند اختصاص دهد. شبکه یک سیما هم به دنبالش یک برنامه به سیستان اختصاص داد و  این چنین شد که خیلی‌ها با انتشار این مستند گفتند بغض سیستان بعد از سال‌ها ترکید و خیلی از سیستانی‌ها «امید»وار شدند به حل مشکلاتی که سال‌ها کسی حتی آن را نشنیده بود.

 

 ****

 

می‌گویند هنر ربط مستقیمی به مردم روزگار هنرمند دارد. با غم‌هایشان. با شادی‌هایشان. و روشنفکر کسی است که حداقل این دردها را ببیند و درباره‌اش فکر کند. نمی‌توان روشنفکر بود و از مرگ در سکوت ماهی‌های سیستانی و غمشان چیزی نشنید. آن هم از زبان مستندی که امروز خیلی از توجه‌ها به سوی آن جلب شده است...

برای تهیه مستند «ماهی‌ها در سکوت می‌میرند» می‌توانید با مرکز فرهنگی هنری میثاق به شماره 02166480920 تماس بگیرید.

این مستند از اینجا هم قابل دریافت و مشاهده است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها