به گزارش پایگاه 598 ، وبلاگ افاضات عقل کل نوشت: مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در جلسه اخیر با حضور سران قوا در مورد چگونگی اجرا و تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی فرمودند: «افرادی را مأمور پیگیری و اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی کنید که انگیزههای انقلابی و مردمی و اعتقاد لازم و کافی برای اجرای آنها داشته باشند».
هر اقتصادی، مدیران خودش را میطلبد که به مبانی آن اعتقاد راسخ داشته باشند؛ همانطور که اقتصاد سرمایه داری و سوسیالیستی مدیرانی میخواهد که به اندیشههای لیبرالیستی و سوسیالیستی معتقد باشند، اقتصاد مقاومتی نیز با مدیران انقلابی و جهادی عملیاتی میشود نه با مدیران تکنوکرات.
اگر مدیران تکنوکرات بخواهند در صدد تحقق اقتصاد مقاومتی برآیند، قضیه همان میشود که رهبر معظم انقلاب مدتی پیش با گلایه فرمودند: «من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سرکار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم در چاههای نفت را ببندیم. آقایان به قول خودشان تکنوکرات لبخند انکار زدند که مگر میشود؟! بله میشود، باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامه ریزی کرد، وقتی برنامه اقتصادی یک کشور به یک نقطه خاص متصل و وابسته باشد دشمنان روی آن نقطه خاص تمرکز پیدا میکنند».
مدیران اقتصاد مقاومتی باید روحیه انقلابی و جهادی و مردمی داشته باشند؛ مدیرانی که مردمی بودن را به پوپولیست تفسیر نکنند؛مدیرانی که برای ترویج استفاده از تولیدات ملی، ابتدا در زندگی خود از تولیدات داخلی حتی اگر کیفیت پایینتری داشته باشد استفاده کنند تا عرق ملی را در خود و دیگران تقویت نکنند؛ وگرنه مدیرانی که در زندگی خود کالاهای خارجی را بر داخلی ترجیح میدهند هرگز نمیتوانند حامی و مروج کالای داخلی باشند چون رطب خورده که منع رطب نمیکند.
اقتصاد مقاومتی مدیرانی میطلبد که نخواهند با تکرار تئوریهای آدام اسمیتی و کینزی، اقتصاد مقاومتی را پایهریزی کنند؛ مدیرانی که اهل ریسک پذیری معقول باشند نه اینکه با حفظ وضع موجود، قدرت ابتکار را از دیگران نیز بگیرند؛ مدیرانی که جرأت و جسارت ورود به میدانهای سخت و دشوار را داشته باشند، رفاه زده نباشند تا زود خسته شوند و با روبرو شدن با چند مشکل، جا بزنند و بگویند نمیشود.
مدیران اقتصاد مقاومتی باید ابتدا خود باور عمیق به پیاده سازی این الگو داشته و سرشار از روح خودباوری و «ما میتوانیم» باشند تا بتوانند این باور را به بدنه تحت مدیریت خود نیز تزریق کنند.
اقتصاد مقاومتی یک الگوی بومی و اسلامی است که برای تحقق آن باید ابتکار و نوآوری به خرج داد؛ ما قرار نیست از ژاپن و چین و آلمان و...الگوبرداری کنیم؛ قرار نیست مثل کشورهایی باشیم که اکنون به عنوان قدرت اقتصادی در جهان مطرحند اما از نظر نظامی و امنیتی به آمریکا یا ناتو وابستهاند و استقلال امنیتی ندارند؛ قرار نیست مثل کشورهایی باشیم که رشد اقتصادی بالایی دارند اما هر سال تعدادی از مردمانش از کار زیاد و خستگی مزمن جان میدهند.
ما باید اقتصاد مقاومتی را همسو با سبک زندگی اسلامی پیاده کنیم؛ اقتصادی که رشد اقتصادی و درآمد سرانه آن بالا باشد اما مردمانش کار و عبادت و تفریحشان نیز به جا باشد و هیچ کدام قربانی دیگری نشود؛ اقتصادی که به افزایش فاصله طبقاتی و کاهش عدالت منجر نشود.
اقتصاد مقاومتی با مدیرانی انقلابی و مبتکر و مؤمن عملیاتی میشود، مدیرانی که خودباوری، نوآوری، ایمان و توکلشان، یادآور فرماندهان مخلص و جهادی 8 سال دفاع مقدس باشد.