به گزارش پایگاه 598 ، روزنامه جمهوری اسلامی افزود: وقتی کسی معتقد به شرعی و قانونی بودن کار
خود است و چه بسا آن را وظیفه شرعی و قانونی خود دانسته و میداند، چگونه
میتوان او را امر به توبه کرد یا حتی کاری و خواستهای از سوی وی یا
دیگران را مشروط به آن کرد؟ آنچه در این صورت به وظیفه ذاتی قوه قضاییه
مربوط میشود، این است که با پایبندی کامل به قانون و با حفظ استقلال خود،
مجری قانون باشد و حتی در احکام اختلافی فقهی، اجمالاً میتواند تابع نظر
خود یعنی قانون باشد و نظر اجتهادی یا تقلیدی دیگران، از جمله متهم یا شاکی
و متشاکی را ملاک عمل خود نداند، اما درخواست توبه از کسی یا جریانی که در
موضوع مورد اتهام، حتی خود را "خطاکار" نیز نمیداند چه رسد به "گناهکار"
بودن، پیداست که خواستهای بیمورد و بیسرانجام است.
روزنامه حامی
آقای هاشمی با هجمه به دوران احمدی نژاد افزوده است: به عنوان نمونه، حالا
دیگر بسیاری از کسانی هم که به عملکرد افرادی که در هشت سال گذشته بخشی از
سرنوشت کشور را به دست گرفته بودند، خوشگمان بودند، آن نظر را ندارند و
کسی نمیتواند انکار کند که بسیاری از اقدامات در آن دوره هشت ساله که
میتوان از آن به دوره "محنت" یاد کرد، نادرست و حتی بر پایه نظر دستکم
برخی افراد به ویژه نخبگان کشور، خلاف شرع بود و طبعا حمایت از آن نیز در
واقع حمایت مستقیم و غیر مستقیم از اقدامات ناصواب و خلاف شرع بود. کسانی
که امروز به جای جبران گذشته و دستکم به جای اجرای قانون در رسیدگی به
اتهامی که بارها مطرح کرده و میکنند، دیگران را گنهکار و موظف به توبه
میشمارند، آیا میپذیرند که "بانیان" و "حامیان" و "مباشران" عملکردهای
ناصواب و گاه مخالف شرع در آن دوره و دستکم دوره چهارساله اخیر، که صدای
اعتراض بخشی از طرفداران و حامیان را نیز بلند کرده بود، باید "توبه" و
دستکم اقرار به اشتباه کنند؟ اگر "توبهفرمایان" این را بپذیرند که در این
صورت بخش عمدهای از مشکلات حل خواهد شد و آن وقت باید "نهضت توبه" برپا
شود! اما میدانیم که آن عملکردها و حمایتها را نوعاً مطابق وظیفهشناسی
آنان و طبعا دعوت به توبه آنان را بیموضوع خواهند شمرد.
این
روزنامه افزوده است: به عنوان نمونه کسی که در مناظرهمعروف انتخابات سال
۸۸ در برابر میلیونها بیننده، آن گونه پای بیگناهان را به میان کشید و
پردهدری کرد و تهمتها روا داشت و در پی آن دستکم پنجاه نفر از مجتهدان
شناختهشده و عالمان محترم حوزه علمیه قم، طی بیانیهای آن اقدام را حرام و
"خلاف شرع مبین" معرفی کرده و مراتب اعتراض خود را نشان دادند، آیا آن
زمان یا پس از آن، وی "مأمور" یا دستکم "دعوت" به توبه شد یا همچنان او و
همفکرانِ همراهش فرصت دوباره یافتند که به برخی اقدامات زیانبار برای کشور
و گاه کارهای زنندهای مانند آنچه به عنوان افشاگری و به قصد رسواسازی
دیگران در مجلس مرتکب شدند، ادامه دهند؟ آیا کسی نشانههای توبه را درباره
اینان که همچنان کم و بیش "معزّز" هستند، میتواند نشان دهد؟