کد خبر: ۲۰۰۲۳
زمان انتشار: ۰۹:۲۹     ۲۲ شهريور ۱۳۹۰
دبيركل حزب موتلفه اسلامي روايتي از ملاقات هاي حزب متبوع خود با ميرحسين موسوي و هاشمي رفسنجاني در جريان حوادث پس از انتخابات را بازگو كرد.

به گزارش 598، محمدنبي حبيبي كه با رجا گفت وگو مي كرد، با اشاره به ملاقات با موسوي سه هفته پس از انتخابات سال ۸۸ به اميد اين احتمال ضعيف كه او را از مواضع نادرست برگردانند، اظهار داشت: در آن ملاقات آقاي عسگراولادي، آقاي باهنر، آقاي كوهكن، آقاي مهندس ميرسليم بودند و آقاي آل اسحاق. پيغام جمع ما اين بود؛ شما كه مي گوييد قانون گرا هستم، قانون راه گذاشته. راه هم اين است كه راي ها بازشماري شود و اگر هزاران صندوق هم ايراد دارند، نماينده معرفي كن كه بروند راي ها را دوباره بشمرند.

ايشان در آن جلسه مي پذيرد و شب كه خبر شديم پذيرفته، خيلي خوشحال شديم، اما يكي دو روز بعد يك بيانيه داد كه معلوم شد مشاورينش راي او را زده اند. يكي از علامات چندگانه عمل كردن مهندس موسوي، به نظر من همين ملاقات است. از يك طرف مي گويد من قانون گرا هستم. از آن طرف مي گوئيم بفرستيد با حضور نماينده شما بازشماري شود او بجاي تمكين در مقابل قانون آن دروغ بزرگ تقلب را القا كرد. البته بعدا وقتي ديد تقلب، بار حقوقي دارد، گفت در مهندسي انتخابات چنين و چنان شده... ما در موضعي سوال كرديم آقاي مهندس!، مهندسي مربوط به قبل از راي گيري است.

شما اگر واقعا به اين مهندسي پي برده بوديد، چرا شب انتخابات نيامديد و نگفتيد كه مهندسي انتخابات طوري است كه من انتخاب نمي شوم، كس ديگري انتخاب مي شود و من منصرف شده ام. اين علامت اين است كه كلمه مهندسي را كه بار حقوقي آن كمتر است به جاي تقلب به كار مي برد.

وي درباره مواضع برخي اعضاي موتلفه در تقليل توطئه براندازانه فتنه ۸۸ و نقش خاتمي تاكيد كرد: ما قبول داريم كه گاهي اوقات از طرف اعضاي موتلفه اظهارنظرهايي شده كه در چهارچوب سياست هاي كلي موتلفه هم نبود. ما البته به آنهايي كه در غير چهارچوب هاي موتلفه، اظهارنظر مي كنند، اين ايراد را داريم، چون هركس كه مخصوصا عضو شوراي مركزي موتلفه باشد، وقتي اظهارنظر مي كند، پاي موتلفه نوشته مي شود، اما من مي گويم موضع رسمي حزب موتلفه اسلامي همان مواضعي است كه دبيركل اعلام مي كند.

دبيركل موتلفه درباره ملاقات با هاشمي رفسنجاني -علي رغم برخي مواضع حمايت از فتنه- به مشورت خود با آيت الله يزدي اشاره كرد و گفت: بنده در ملاقات با آيت الله يزدي عرض كردم كه آقاي هاشمي سه چهار روز قبل از انتخابات، نامه اي به مقام معظم رهبري نوشتند كه ما نه تنها هيچ قسمتي از اين نامه را تاييد نمي كنيم، بلكه كل آن را رد مي كنيم. شما به عنوان رئيس جامعه مدرسين مصاحبه اي كرديد و عليه اين نامه موضع گرفتيد و ما موضع شما را تاييد مي كنيم. سوال ما از شما (آيت الله يزدي) اين است كه ما در برابر همين آقاي هاشمي با همين مشخصاتي كه چند روزه پيدا كرده، بايد چگونه موضع گيري كنيم؟ گفتيم ما مي توانيم به اين دليل و دلايل ديگر، ارتباطمان را كلا با آقاي هاشمي قطع كنيم و مطلقا هيچ ارتباطي با ايشان نداشته باشيم و تلاش هم بكنيم كه آقاي هاشمي زودتر از خيمه انقلاب بيرون برود و كمك كنيم كه منتظري دوم داشته باشيم. راه دوم اين است كه با آنكه مواضع آقاي هاشمي را در اين موارد اصلا قبول نداريم و نه تنها قبول نداريم كه نسبت به آنها اعتراض داريم، ارتباطمان را با آقاي هاشمي قطع نكنيم با اين نيت كه شايد تاثير داشته باشد.

هيچ قطعيت هم ندارد كه تاثير داشته باشد. پرسيديم شما چه فكر مي كنيد. گفتند مگر شما ترديد داريد كه دومي درست است؟ من هم نبايد ارتباطم را با آقاي هاشمي قطع كنم، حرف هايمان را مي گويم و اميدواريم ان شاءالله تاثير داشته باشد.

حبيبي افزود ما آن آقاي هاشمي را قبول داريم كه ۱) زير خيمه انقلاب باشد. ۲) پشت سر رهبري باشد. ما نه آقاي هاشمي، كه هر كسي را با اين ملاك مي سنجيم. اول داخل خيمه انقلاب باشد و بيرون نرود، دوم پشت سر مقام معظم رهبري باشد. اگر كسي اين ادعا را هم بكند كه من در كنار رهبري هستم، ما آن ادعا را هم قبول نداريم، بايد پشت سر رهبري باشد.

بنابراين اينكه ما ارتباطمان را با آقاي هاشمي قطع نكرديم فقط در اين چهارچوب قابل تفسير است، اما در همان ملاقات كه دو بخش عمومي و خصوصي داشت، در بخش خصوصي به مطالبي كه ايشان در اسفندماه سال ۸۹ اظهار كردند. در همان جلسه چند نفره اي كه در اسفند ۸۹ با ايشان داشتيم به ايشان اين تذكر را داديم كه شما راجع به ۲۵ بهمن صحبت كرديد و قبول است كه ايراد هم داشتيد، ولي محكوم نكرديد. ما از رئيس تشخيص مصلحت نظام مي خواهيم كه ۲۵ بهمن را محكوم كند، نه اينكه آن را يك تخلف عادي تلقي كند. استثنائا اين تذكر ما اثر داشت و ايشان چند روز بعد در سخنراني در مجمع تشخيص مصلحت، كلمه محكوميت را به كاربرد.

وي گفت: در ملاقات ۲۶ خرداد گفتيم آقاي هاشمي! شما در ملاقات قبلي با ما و جاي ديگري گفتيد كه من سر سه موضوع با كسي معامله نمي كنم؛ نظام اسلامي، ولايت فقيه و شخص آيت الله خامنه اي.ما پشتيبان صددرصد اين حرف ها هستيم و ماهيت حزب موتلفه هم اين را نشان مي دهد و ما در بحران ها نشان داده ايم كه از اين مواضع عدول نمي كنيم. به آقاي هاشمي گفتيم به مناسبت فوت پدر آقاي موسوي براي ايشان تسليت فرستاديد.

ما هم معترض به تسليت فرستادن شما نيستيم. خودمان اين كار را نمي كنيم، ولي به شما هم نمي گوييم چرا كرديد، ولي به يك قسمت از آن معترضيم. شما چرا مهندس موسوي را خدوم خطاب كرديد؟ آقاي مهندس موسوي از نظر ما نه تنها خدوم نيست كه خيانت كرده، يعني هر كاري از دستش برمي آمده، كرده كارهايي را هم كه نكرده، از دستش برنيامده، نه اينكه نخواسته باشد. چنين عنصري را چطور خدوم ناميده ايد؟ بنابراين ما به اين جمله شما اعتراض داريم.

وي درباره مذاكرات حزب متبوع خود با هاشمي درباره فرزندان وي اظهار داشت: به آقاي هاشمي گفتيم يكي از فرزندان شما چند وقت پيش مطالبي گفتند كه با آن سه موضوعي كه شما مي گوييد سر آنها معامله نخواهيد كرد به هم نمي خورد. قبول داريم كه يك وقت هايي فرزند يك حرف هايي مي زند كه به پدرش ربطي ندارد، همين طور همسر يا هر قوم و خويش ديگري و اين امري طبيعي است، اما فرزند شما مطالبي را كه در تضاد با آن سه مطلب شماست، گفته اند و ما از شما متوقع بوديم كه رد كنيد، ولي شما رد نكرديد، بنابراين ما از اين حيث و راجع به فلان رفتار فرزند شما ايراد داريم.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها