پیامهای مغرضانه، خطرات تحلیلگرانه!
پدر تا مدتی قبل نقاش ساختمان بوده اما از وقتی بیماری اعصاب و تنفسی اش شدید شد؛ دیگر قادر به کار کردن نبوده و مجبور است در خانه بماند.
امرار معاش آنها با کار کردن پاره وقت پسر بزرگشان که الان سرباز هم هست می گذرد.
یک دختر۱۳ ساله و یک دختر ۲۵ ساله دارند که دختر بزرگشان حدود ۱۸ ماه است عقد کرده اما به دلیل ناتوانی در تهیه جهیزیه در خانه مانده است.
منزل حدودا ۸۰ متری آنها در جوادآباد ورامین است و با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته اند.
داماد هم کارگر روزمزد یک کارگاه تولید آسفالت است.
اگر جهیزیه این عروس خانم تهیه شود تا پایان سال به خانه بخت می روند.