به گزارش پایگاه 598، اظهارات طنزنویس متواری نشریات زنجیرهای در مصاحبه با صدای آمریکا باعث
جنجال و مجادله در میان محافل مختلف اپوزیسیون شد.«ابراهیم-ن» اخیرا در
میزگرد صدای آمریکا اعلام کرده بود 7 درصد مردم ایران فکر میکنند باید
حکومت از بین برود.وی همچنین گفته است: افرادی که از ایران آمدهاند بیرون،
فقط شاید 5 درصد اینها سیاسی هستند.او همچنین گفته که؛ 30 سال از دهه 60 و
اتفاق سال 67 [اعدام منافقین پس از عملیات مرصاد] را باید ولش کرد، تمام
شد. کسی اصلا یادش نیست. به نظر اصلا نباید این داستان را بهش توجه کرد.
«ابراهیم-ن»
از جمله عناصری بود که در فتنه و التهاب سال 88، اقدام به معرکهگیری در
محافل رسانههای ضدانقلاب میکرد و از جمله خواستار اجرای تاکتیک اسب تروا
در راهپیمایی 22 بهمن 88 شد اما رسوایی پیش آمده باعث شد تا اپوزیسیون
معترض وی شده و او را واضع تاکتیک درازگوش تروا بخواند.
در پی
اظهارات نامبرده، برخی عناصر ضدانقلاب در بالاترین، فیسبوک، از او به
عنوان دلقک یاد کردهاند. در همین حال بالاترین در مطلبی تصریح کرد «سخنان
سخیف او مشابه حرفهایی است که حسین شریعتمداری در کیهان درباره کمشمار
بودن مخالفان میگوید. کیهان نیز در سال 88 و 89 تجمعات را 50 نفری 200
نفری عنوان میکرد. حالا ابراهیم [ن] از مخالفان 7 درصدی سخن بر زبان
میآورد و میخواهد بعد از این همه سال حضور در خارج کشور برای حاکمیت
خوشرقصی کند.سایت خودنویس نیز در این باره نوشت: مخاطب ابراهیم [ن] این
اظهارات نه اپوزیسیون بلکه مقامات جمهوری اسلامی هستند و او میکوشد
پالسهایی برای روز مبادا بفرستد.
خودنویس میافزاید: طرح اسب تروای
ایشان موجب دستگیری مخالفان و در واقع نقطه شکست جنبش سبز بود، و بسیج
توانست تمام جمعیتی را که به پیشنهاد ایشان با شکل و شمایل بسیجی بیرون
آمده بودند را به نام طرفداران رژیم مصادره بکند. سؤال ما بسیار ساده است،
در این برنامه ایشان بین خودشان و کسانی که خواهان سرنگونی این رژیم
اهریمنی هستند خطکشی کردند، آیا طرح اسب تروای شما مگر برای سرنگون کردن
رژیم و حکومت نبود؟ فریب مخالفان و اینکه خودتان را به شکل بسیجیها
دربیاورید و بعد از اینکه محوطه را اشغال کردید تریبون و بلندگو را در
اختیار بگیرید و آنها را خلع سلاح کنید، آیا برای نان بیار کباب ببر با
بسیج بود یا برای سرنگونی حکومت!؟ چرا امروز که از تمامی امکاناتی که
مخالفان و کشور بلژیک در اختیار شما قرار داده بود و شما هم تا خرخره
بدهکاری بالا آوردهاید به طوری که اموال منزل شما را هم به وسیله شرکتها و
بانکهای پرداخت کننده وام مصادره کردهاند، مجددا به فکر حفظ نظام و
حمایت از روحانی و اصلاحات افتادهاید؟ درک تفاوت یک شیاد و دروغگوی
فرصتطلب با انسانهای صادق تنها در یک مطلب است؛ بازنگری در رفتار و اعمال
آنان».