یک هفتهنامه عربی حملات 11 سپتامبر را فرصتی برای آمریکا جهت دور زدن سازمان ملل و یکهتازی در جهان دانسته و مينويسد كه مسلمانان بیشترین زیانها را از حملات 11 سپتامبر دیدند
به گزارش 598 به نقل از فارس، با نزدیک شدن به 11 سپتامبر و دهمین سالروز انفجار برجهای دوقلوی تجارت جهانی و ساختمان پنتاگون، هفتهنامه لبنانی المشاهد السیاسی نیز مانند بسیاری از رسانههای دیگر گزارشی درباره ابعاد این اقدام و پیامدهای آن بر سیاست خارجی آمریکا منتشر کرد.
این هفتهنامه عربی در مقاله خود با تاکید بر اینکه 10 سال از وقوع آن انفجار میگذرد، میافزاید که این انفجارها مسیر تاریخ را عوض کرد و با وجود گذشت 10 سال از آن اتفاق هنوز هم آمریکا و همه جهان نه تنها فقط در ابعاد سیاسی و امنیتی، بلکه در ابعاد اقتصادی، فرهنگی، روابط انسانی و اجتماعی خسارتهای این انفجارها را میپردازد.
بوش و اوباما هر دو جنگ طلب هستند
آمریکا بعد از تجاوزی که به ادعای مقامات کاخ سفید از سوی عناصر القاعده علیه شهرهای نیویورک و واشنگتن صورت گرفت، دو جنگ بزرگ به راه انداخت که همچنان در آن غوطهور است و عراق و افغانستان نیز از آثار این جنگ مصیبتهای زیادی دیدهاند. البته باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا روش جدیدی را برای تعامل با این جنگها برگزید و سعی کرد از ادبیات رئیسجمهور پیشین آمریکا دوری کند، وی خروج از این جنگها در کوتاه مدت را مطرح کرد و در عوض جنگ آشکار با آنچه که تروریست مینامید را آغاز کرد، مشخص است که تفاوت این دو نفر تنها در کلماتی است که استفاده میکنند، این نظر کارشناسان مسایل داخلی آمریکاست، آنها معتقدند که تفاوت اساسی میان برنامههای اوباما و جرج بوش در این زمینه وجود ندارد و تفاوتها تنها در کلماتی است که استفاده میشود.
هر دوی این افراد در عمل یک موضع را در پیش گرفتند، جرج بوش چندین تریلیون دلار در جنگهای آمریکا در عراق و افغانستان بین سالهای 2001 تا 2008 هزینه کرد و اوباما نیز اخیرا سقف بدهیهای آمریکا را افزایش داد تا جبران این هزینهها را بکند.
بحران بدهیهای آمریکا به علت جنگهای افغانستان و عراق است
بعد از حملات 11 سپتامبر و آغاز حمله آمریکا به افغانستان و عراق سهم پنتاگون از بودجه سالیانه آمریکا افزایش یافت و از 16 درصد به 20 درصد رسید، این روند بعد از به قدرت رسیدن اوباما نیز تکرار شد و وی مأموریتهایی که بوش بر عهده ارتش قرار داده بود را افزایش داد. در همین راستا ویلیام هارتونگ کارشناس مسایل دفاعی در موسسه "نیو آمریکا" گفت که بودجهای که دستگاه اجرایی برای امور دفاعی پیشنهاد میکند، بسیار زیاد است، با این حال کنگره نیز بیشتر اوقات بندهایی را به این بودجه اضافه میکند.
به این ترتیب این دو جنگ باعث شد که در عمل بدهیهای آمریکا در دوره بوش افزایش یافته و کشور از لحاظ وضعیت اقتصادی در بحران گرفتار شود، البته در سال 2007 برخی اقدامات برای حل این بحران و رونق اقتصاد کشور انجام گرفت.
هزینه 100 میلیارد دلاری انفجار 11 سپتامبر
این مقاله تاکید میکند که در کوتاه مدت خسارتهای حمله به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی بالغ بر صد میلیارد دلار بود، این آمار را یک آکادمی تحلیلی امنیتی در آمریکا ارائه کرده، این آمار البته شامل مناصب از بین رفته و مالیاتهای نابود شده و کشتار مردم و پاکسازی مکان حادثه نیز میشود.
در آمار این آکادمی بودجه بازسازی برجها بالغ بر سه میلیارد تا 5/4 میلیارد دلار است و اصلاح خسارتهای وارده به ساختمان پنتاگون نیز بالغ بر یک میلیارد دلار هزینه در بر داشته است.
اما در مورد اتفاقاتی که بعد از این حملات واقع شد، یعنی حمله به افغانستان و عراق آکادمی مطالعات بینالملی در دانشگاه براون یونیورسیتی تاکید کرد که هزینههای این دو جنگ بالغ بر سه هزار میلیارد و دویست میلیون و چهار هزار دلار بوده است. این مبلغ چیزی حدود 40 تا 49 درصد از بدهیهای عمومی آمریکا در آن زمان را شکل میداد که از 6800 میلیارد دلار در 11 سپتامبر سال 2001 به بیش از 14 هزار میلیارد دلار در سال جاری رسیده است. این مطالعه که در ژوئن گذشته انجام شد، تاکید کرد که بدون انجام شدن این جنگ میزان بدهیهای آمریکا بسیار کمتر از میزان کنونی آن بود.
المشاهد السیاسی در ادامه این گزارش به بررسی ابعاد دیگر مشکلات بعد از 11 سپتامبر و جنگهای عراق و افغانستان اشاره و تاکید کرد که این اتفاقات تاثیرات زیادی در جامعه آمریکا بویژه علیه اعراب و مسلمانان ایجاد کرد، نیروهای مسلح، افراد پلیس و افسران امنیتی که در جنگها حاضر بودند نیز از دیگر گروههایی بودند که تاثیرات مستقیم این حملات را در خود لمس کردند.
مسلمانان بیشترین زیانها را از حملات 11 سپتامبر دیدند
اما بیشترین گروهی که از حملات 11 سپتامبر زیان دیدند، مسلمانان در آمریکا بودند، تمام آنها در وهله اول به عنوان متهم معرفی شدند، البته این تهمت به نسبتی بعدها علیه این گروه کمتر شد، اما این موضوع خود را در ساخت مساجد نیز نشان داد که نمونه آن جنجالهایی بود که بر سر ساختن مسجدی در نزدیکی محل وقوع حملات 11 سپتامبر به راه افتاد.
حملات و توهینها به مسلمانان در دوره بعد از 11 سپتامبر نیز افزایش چشمگیری یافته و این روند تاکنون نیز ادامه داشته است، به عنوان مثال مرکز فرهنگ اسلامی در منطقه فریسنو در کالیفرنیا با صدور بیانیهای اعلام کرد که به علت تجاوزهایی که علیه اسلام و مسلمانان در سالروز 11 سپتامبر روا داشته میشود، آنها مراسم جشنهای عید سعید فطر را برگزار نمیکنند.
تاثیرات منفی 11 سپتامبر بر نظامیان آمریکایی
در زمینه تاثیرات این انفجارها بر نیروهای مسلح نیز باید گفت که ورود نظامیان و افسران بازگشته از جنگهای عراق و افغانستان به بیمارستانهای روانی امری عادی شده است، بسیاری از آنها حتی به بازپروریهای اجتماعی و فرهنگی نیاز پیدا میکنند و افسردگی و تمایل به خودکشی در میان تعداد زیادی از این گروه مشاهده میشود.
بیماریهای روانی و تنفسی گروههای امداد و نجات
همین حالت در میان صدها و بلکه هزاران نفری که در تیمهای امداد و نجات برای انتقال مصدومان و جنازههای بر جای مانده از انفجارهای برجهای تجارت جهانی فعالیت میکردند نیز قابل مشاهده بود، این آثار هنوز هم با گذشت ده سال بر روی برخی از این افراد قابل مشاهده است، "گلین کلاین" یکی از امدادگران در گفتگو با یکی از روزنامههای آمریکایی در این مورد میگوید که تعداد افرادی که در حین کار و یا بعد از آن به علل جسمی و یا افسردگیهای ناشی از این اتفاق جان خود را از دست دادند، بالغ بر 100 نفر شد.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از این امدادگران ازنقاط مختلف کشور برای امداد و نجات مصدومان آمده بودند، گفت که بیش از هزار نفر از آنها الان مردهاند، وی میافزاید که 14 نفر از همکاران خود وی زیر آوارها دفن شدند که تنها دو نفر از آنها به سلامت از زیر آوارها خارج شدند.
گلین کلاین به مدت 9 ماه بعد از ریختن برجهای دوقلو در محل آن کار میکرد، این مدت، زمانی بود که برای خارج کردن آوار برجها از منطقه لازم بود، وی بیش از 800 ساعت در این منطقه کار کرد و از آنجائیکه جزو فرماندهان عملیات ویژه بود، از ماسکهای جلوگیری از گازهای سمی و غبار مسموم استفاده میکرد، وی و دوستانش از دستگاههای تنفس مصنوعی نیز استفاده می کردند، اما این دستگاهها به میزان لازم برای جلوگیری از ورود گازهای مسموم خوب عمل نمی کرد و به همین علت وی با مشکلاتی در معده و رودههای خود مواجه شده است.
کلاین همچنین از احتمال ابتلای خود به سرطان نیز سخن گفت و تاکید کرد که در سال 2004 به علت شوک روانی که در این اتفاقات دیده بود، تحت درمان روانشناسی قرار گرفت، با وجود بهبود نسبی وی هنوز هم از نوعی افسردگی عمیق رنج میبرد و حالش مانند گذشته خوب نشده است.
آیا 11 سپتامبر دیگری در راه است؟
مقامات آمریکایی البته همواره سعی میکنند تا خاطرات این اتفاق را در ذهن مردم زنده نگه دارند، به همین علت مقامات آمریکایی اخیرا اعلام کردند که "اسامه بن لادن" قصد داشت در سالروز حملات 11 سپتامبر حملات تروریستی جدیدی را در آمریکا انجام دهد. اوباما نیز چند روز پیش گفت که احتمال حمله تروریستی مانند حملات 11 سپتامبر در آمریکا را بعید نمیداند.
روزنامه وال استریت ژورنال در مورد تصمیم بن لادن برای عملیات تروریستی در آمریکا به نقل از یک مقام آمریکایی که به نام وی اشارهای نشد، نوشت که در مخفیگاه بن لادن که وی در آنجا کشته شد، موادی به دست آمده که نشان میدهد یک گروه مسلح قصد داشتند حملات جدیدی را علیه آمریکا در سالروز 11 سپتامبر انجام دهند.
این خبر میافزاید که بن لادن و عطیه عبدالرحمان مجری مورد ادعای آمریکا برای عملیات 11 سپتامبر در مورد ترکیب تیم انجام دهنده عملیات رایزنی میکردند، این منبع مسئول البته افزود که این طرح تنها در مرحله رایزنی بوده و نشانهای از مراحل اجرایی آن یافته نشده است.
برخی نیز اینگونه تحلیل کردهاند که القاعده به دنبال هدف قرار دادن قطارها در آمریکا بوده و گفته میشود که عبدالرحمان میخواسته از افرادی استفاده کند که گذرنامههای قانونی داشته باشند، یعنی افرادی باشند که دارای دو تابعیت هستند.
جنگ نامتقارن
هنگامی که در سال 1998 کشتیهای جنگی آمریکا تعدادی موشک کروز را برای ترور اسامه بن لادن شلیک کردند، "توماس فریدمن" روزنامه نگار آمریکایی در مقالهای نوشت که این اولین باری است که این موشکها که قیمت هر کدام از آنها به یک میلیون دلار میرسد، برای ترور یک فرد مورد استفاده قرار میگیرد، چرا که بن لادن کسی است که میتواند یک جنگ را برپا کند.
یکی از مهمترین مسایلی که در مورد حملات 11 سپتامبر باید به آن توجه کنیم این است که در دوره اینترنت دیگر جنگها مانند گذشته نیستند که دو ارتش در مقابل هم قرار بگیرند و جنگ را به صورت کلاسیک اداره کنند، بلکه این دوره، دوره جنگهای نامتقارن است، روشن است که ماهیت جنگهای نامتقارن متفاوت از جنگهای کلاسیک است، این جنگها بر چهار محور پایه گذاری شده است:
اول: آمادگی برای مرگ در زمان حمله به دشمن و تهیه نقشههای نظامی بر اساس عملیات انتحاری که راهی برای بازدارندگی در برابر آن یا عقبنشینی وجود ندارد.
دوم- نرمش در ساختار سازماندهی و فرماندهی، به این ترتیب سازمان مذکور باید بدون مرکزیت واحد باشد و با وجود پراکندگی اعضا باید هماهنگی کامل میان آنها ایجاد شود، این ارتباط از طریق اینترنت صورت میگیرد.
سوم- عدم وجود پایگاههای لوجستیک و اهداف ملموس مرئی که دشمن بتواند آنها را در واکنشهای خود هدف قرار دهد، شعار "بزن و فرار کن" اصل اساسی در جنگهای چریکی است.
چهارم: حضور رسانهای فعال که قدرت نمود اقدامات نظامی را ایجاد میکند و باعث میشود حتی در مواردی که درگیری فروکش کرده، حس درگیریها در درون مردم ادامه داشته باشد.
هستههای این درگیری در اواسط دهه هفتاد قرن گذشته در میان گروههای مقاومت فلسطین رواج یافت، فلسطینیها به این ترتیب موفق شدند نشانههای استراتژیک در خاورمیانه را تغییر دهند و با وجد انبار پر از مهمات دشمن صهیونیستی باعث شدند که آنها در داخل سرزمینهای اشغالی احساس امنیت و راحتی نکنند.
11 سپتامبر و فرصت دادن به یکهتازی آمریکا در جهان
رهبران آمریکا در پی این حملات و تاثیرات آنها بار دیگر به ایده جنگ سرد روی آوردند، بر اساس این ایده حملهها فرصتی را برای نفوذ سیاسی و استراتژیک و تسلط بر منابع انرژی در جهان ایجاد میکند، شاید منظور بوش از اینکه این حملات را یک فرصت دانسته بود نیز همین بوده است.
به این ترتیب شکی نیست که این حملات فرصتی را به آمریکا داد تا بتواند بدون ترس از موانع بینالمللی خارج شده و این توان را داشته باشد که تمامیت سازمان ملل را بدون مشکل خاصی زیر سوال ببرد، از سوی دیگر معمولا در مواقع بحرانی در آمریکا نوعی از جبرگرایی دینی حاکم میشود و مردم قدرت تسلط بر خود را از دست میدهند، به این ترتیب بود که 11 سپتامبر فرصتی بی نظیر شد تا آمریکا سیاستهای خود را در پناه آن به اجرا بگذارد.