به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، داستان حقوق بشر و بحثهای حاشیهای آن داستانی طولانی به خصوص در سالهای پس از انقلاب اسلامی محسوب میشود. گرچه حقوق بشر بعنوان یک مفهوم انتزاعی و حتی دینی، از جایگاه والایی در بین افکار عمومی برخوردار است، اما همین نکته سبب شده تا در مقاطع مختلف، حقوق بشر بعنوان یک دستاویز مهم در عرصه سیاست خارجی قدرتهای بزرگ مطرح شود.
در این میان نظام جمهوری اسلامی ایران بعنوان یک نظام پیشرو در مخالفت با نظم کنونی جهان، بیشترین هدف فشار به بهانههای حقوق بشر بوده است و در سالهای اخیر سالانه حداقل چند قطعنامه حقوق بشری علیه ایران به تصویب رسیده است.
با این حال به نظر میرسد که این جبهه قدیمی در برابر ایران در حال رنگ عوض کردن و تغییر ماهیت است و به سمتی حرکت میکند که اینبار نه به دنبال هدف قرار دادن گروههای کوچک بلکه به دنبال عمومی کردن دغدغه آن برای تمام اقشار است.
*من سرهنگ نیستم، حقوقدانم
در دوران رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری سال 92 یکی از مهمترین شعارها و تکیهکلامهایی که در جریان تبلیغات ریاستجمهوری از سوی ستاد آقای روحانی مطرح و به شدت روی آن تأکید شد، این جمله بود که «من سرهنگ نیستم، حقوقدانم».
تأکید بر این نکته و استفاده از آن در مقاطع مختلف این نکته را به همگان یادآور میشود که حقوق بعنوان یک مفهوم اساسی نقش مهمی در دولت فعلی ایفا خواهد کرد و بسیاری از تحولات بر این اساس انجام خواهد پذیرفت و رئیس دولت هم خود بر این نکته تأکید دارد.
در چنین فضایی بود که حسن روحانی رئیسجمهور اسلامی ایران در جلسه هیئت دولت این وظیفه را به نهاد معاونت حقوقی خود واگذار کرد تا منشوری را بر اساس تأمین حقوق شهروندی برای همگان تدارک ببینند که اولین ویرایش از این منشور برای نظردهی عمومی پش از گزارش 100روزه رئیسجمهور منتشر شد و همچنان بحثها در خصوص تأیید نهایی آن ادامه دارد.
*حقوق شهروندی ایرانی-اسلامی، الگویی برای تمام دنیا
فارغ از اینکه بحثهای مرتبط با حقوق شهروندی در داخل کشور که به طور حتم پیگیری آن بر اساس اصول نظام جمهوری اسلامی ایران و قواعد دینی مؤثر و در رعایت حقوق اساسی ملت تأثیرگذار خواهد بود، نمیتوان از نگاهی که از بیرون بر روی این تحولات وجود دارد غافل شد.
موضوعیت پیدا کردن حقوق شهروندی بعنوان یک موضوع ملی در ایران برای کشورهای غربی که موضوع حقوق بشر را بعنوان یک دستاویز کلیدی برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران و قابلیت نفوذ بالا در افکار عمومی میبینند بسیار مهم و تأثیرگذار است.
غرب بر این نکته واقف است که سیر حرکتی این مسئله در صورت به نتیجه رسیدن، نه تنها میتواند یک موضوع کلیدی را برای آنها خنثی کند بلکه میتواند به موضوعی قابل بحث در بین تمام کشورهای اسلامی و حتی دنیا تبدیل شود و الگوی مورد نظر آنان را از موضوع حقوق بشر و حقوق شهروندی به شدت تضعیف کند.
*سرپلی برای باز کردن یک جبهه جدید در داخل
در این میان نکتهای که قابل توجه است پیدا کردن یک سرپل قابل اتکاء در داخل و دارای بار روانی و تبلیغاتی لازم جهت طرح موضوع و مسئله است.
نمیتوان این نکته را فراموش کرد که اهدای جایزه صلح نوبل به شیرین عبادی زمینهساز توسعه بحث حقوق بشر از طریق وی در داخل ایران و پس از فتنه سال 88 در خارج از کشور بود. حالا با توجه به حساسیت موضوع حقوق شهروندی و انتقال این موضوع به داخل زمینه تغییر چهره در اینباره برای سوژه مورد نظر غرب به شدت احساس میشود.
*ستوده آنگ سان سوچی ایران میشود
در طول سالهای گذشته نیز موارد فراوانی بوده است که غرب با تکیه بر رسانههای تبلیغاتی خود افرادی را با تکیه بر الگوهای برجستهاش و آنان را در افکار عمومی مطرح کرده است.
از نمونههای اینچنینی میتوان به آنگ سان سوچی و ملالی یوسفزی اشاره کرد که در هر دو مورد با تکیه بر بحث آزادی سیاسی و همچنین ضرورت تحصیل آزادانه زنان و همچنین جلوگیری از گسترش اسلام طالبانی و همچنین فراهم آوردن حضور آنان در عرصههای مختلف سیاسی کمک فراوانی به تأئید الگوهای مورد نظر غرب شده است.
اهدای جوایز بینالمللی و همچنین مصاحبههای گوناگون خبری با رسانههای مطرح جهانی تنها بخشی از این پروپاگاندا بوده است.
*گفت و گوهایی که از آن خبری به بیرون درز نکرد
در طول 2 سال اخیر نیز به نظر میرسد غرب چهرههای مورد نظر خود را در ایران جستجو کرده و بر روی مواردی خاص تمرکز یافته است.
دیدار جنجالی هیئت پارلمانی اتحادیه اروپا با نسرین ستوده و جعفر پناهی و تأکید چندباره طرف خارجی در پارلمان اروپا حتی به قیمت به تعویق افتادن بازدید از ایران برای دیدار با این 2 چهره و محکوم فتنه را در همین چارچوب میتوان تحلیل کرد.
حضور شیرین عبادی در پارلمان اروپا به منطور اهدای جایزه حقوق بشری «ساخاروف» به نسرین ستوده و جعفر پناهی در سال 2012
این دیدار به گفته تارا کرونبرگ جزو مهمترین دیدارهای هیئت پارلمانی اروپا در تهران محسوب میشود گرچه از مباحث این 2 در تهران و گفتوگوی چند ساعته آنان مطلبی تا کنون به بیرون درز نکرده است اما دور از ذهن نیست که این دیدار مقدمه موج وسیعی از تبلیغات در رسانههای جمعی برای مطرح کردن این 2 و به خصوص نسرین ستوده در فضای تبلیغاتی جهانی جهت تحت تأثیر قرار دادن بحث حقوق شهروندی در ایران باشد.
*بابی ساندز ایران
نسرین ستوده وکیلی بود که در وقایع سال 88 به دلیل برخی فعالیتهای امنیتی چندینبار بازداشت و در نهایت دستگیر و به چند سال حبس محکوم شد.
ستوده فعالیتهای گستردهای در خصوص بحث حقوق شهروندی پیش از مطرح شدن آن در سطح رسانهای و دولتی داشت. در دوران زندانی شدن وی نیز اعتصاب چندین روزه او به شدت از سوی رسانههای غربی پوشش داده شد و از وی به عنوان یک بابیساندز جدید در عرصه حقوق بشر نام برده شد.
ستوده پس از انتخابات سال 92 مورد عفو قرار گرفت.
* جایزه صلح نوبل به ستوده میرسد؟
دیدار هیئت پارلمانی اروپا با وی موضوع جدیدی بود که سبب شد نام نسرین ستوده به کرات حتی در رسانههای اصولگرا نیز مطرح شود و دور از ذهن نیست که حتی ستوده در آیندهای نزدیک برنده جایزه صلح نوبل شود.
*حقوق شهروندی ایرانی یا اسلامی
با توجه به همین مشخصات است که میتوان به اهمیت دیدار اخیر وی پی برد. حقوق شهروندی نکتهای است که در صورت حرکت در مسیر مورد نظر غربیها میتواند تأثیری بسیار بیشتر از بحث حقوق بشر در سطح جامعه داشته باشد.
حقوق بشر بیش از آنکه جنبهای مردمی داشته باشد بیشتر متوجه گروهی خاص در جامعه ایران همچون بهاییها، مخالفین انگشتشمار احکام اسلامی و یا کسانی که بطور علنی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران مخالفت میکردند، میشد.
*برهنگی یا زندگی مکفی
در مقابل، حقوق شهروندی میتواند با هدف قرار دادن موضوعاتی که مربوط به تکتک انسانها در یک جامعه متشکل میشود سطح گستردهای را هدف قرار دهد. با این حال نکته اصلی اینجاست که حقوق شهروندی شامل حق استفاده از اینترنت بدون فیلتر، گسترش آزادی استفاده از انواع لباسها و یا حتی آزادی ارتباطات جنسی باشد و یا حق داشتن یک زندگی مطلوب و در سطح عادی مورد توجه قرار بگیرد.
بدیهی است غرب به دنبال آن است که موضوع حقوق شهروندی صرفاً از یک مطالبه عمومی به یک چالش امنیتی، اجتماعی تبدیل شود که جز تخطی از برخی اصول راه دیگری برای ختم آنها نباشد.
*راهی که تازه آغاز شده است
راهی که با دیدار نسرین ستوده و هیئت پارلمانی اروپا آغاز شده است، مسیری طولانی است که اگر هوشیار نباشیم، انتهای آن به تغییر ارزشهای شهروندی جامعه ایرانی ختم خواهد شد.
البته بهترین راه برای خنثی کردن چنین راهبردی توجه به تدوین حقوق شهروندی با تکیه بر اصول ایرانی و اسلامی است. نکتهای که بارها مقام معظم رهبری و سایر دلسوزان نظام بر آن تأکید کردند.