افشين پيرواني درباره اينکه گفته شده روز گذشته در مراسم ختم پدر عابدزاده
با رويانيان آشتي کرده،در گفت وگو با خبرنگار ايسنا اظهار کرد: من با
ايشان قهر نبودم که بخواهم آشتي کنم. به هر حال ادب حکم ميکرد وقتي وارد
جايي ميشوم سلام کنم اما مشکلاتي که وجود داشت هنوز پابرجاست و من همچنان
پيگير حقم هستم.
او ادامه داد: جا دارد همين جا از دوستاني که
افتخار ندادند به مراسم روز گدشته بيايند گله کنم، ازجمله همبازيان
عابدزاده، پيشکسوتان و يک سري از هواداران. احمد عابدزاده حقش خيلي بيشتر
از اينهاست. با اين حال متاسفانه تعدادي از دوستان کم لطفي کردند و
نيامدند.
پيشکسوت پرسپوليس درباره اختلافش با مسئولان باشگاه
پرسپوليس گفت: من به خاطر ماليات پولي که از پرسپوليس نگرفتهام دارم ممنوع
الخروج ميشوم. باشگاه پول من را نداده و من هم بايد مالياتش را
ميدادهام. حالا اگر حرف من غير حق است يا براي تيم حاشيه درست ميکند شما
بگوئيد.
پيرواني گفت: خدا را شکر تيم شرايطش خوب است و با درايت
دايي و کادر فني خوب بازي ميکند و نتيجه هم ميگيرد. خوشبختانه در ابتداي
فصل بازيکنان خوبي جذب شدند و هواداران به آينده اين تيم اميدوار هستند.
وقتي من از حقم صحبت کردم برخي افراد به من زنگ زدند و گفتند شرايط تيم خوب
است لطفا حاشيه درست نکنيد. به نظر شما اين حرفها حاشيهساز است؟
او
افزود: من افتخار ميکنم که پرسپوليسي هستم و کاپيتان اين تيم بودهام اما
درست نيست وضعيت من اينگونه باشد. بازيکنان فعلي تيم وقتي ميبينند براي
کاپيتان سابق تيم چنين مشکلي به وجود آمده چه فکري ميکنند؟ هنوز 6 ماه از
آمدن رويانيان نگذشته بود که من اين مساله را مطرح کردم و اصلا نبايد
ميگذاشتند که کار به اين مرحله ميرسيد.
پيرواني با بيان به اينکه
فقط مشکل ممنوع الخروجيام را حل کنيد، پولم را نميخواهم اضافه کرد:
وينگادا که بعد از من سرمربي تيم شده بود، پولش را دلاري در پاکت گذاشتند و
تقديمش کردند، چرا که به فيفا شکايت کرده بود. اما من که هموطنشان هستم
وقتي از حقم صحبت ميکنم ميگويند براي تيم حاشيه درست نکن. اگر قدرت دارند
کانال بزنند و مشکل مالياتي من را برطرف کنند. پول هم نميخواهم. ناراحتي
من از اين است که يک کارمند حقوقي باشگاه گفته بود پيرواني طلبي ندارد اما
همين که ثابت شد من از باشگاه طلب دارم کافي است. من هم از زمان بازيگري و
هم از زمان مربيگريام طلب دارم. همه چيز دست به دست هم داد تا فردي مثل من
که همه به عنوان فردي باتعصب من را ميشناختند هم گله کنم. ديگر ببينيد چه
بر سرم آمده که من هم لب به اعتراض گشودهام.