به گزاش 598 به نقل از فارس، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در بیانهای اعلام کرد: دستگاه دیپلماسی کشور به جای برخی چانه زنیهای بیهوده و پنهان از نگاه ملت ایران، دیپلماسی عمومی را وجهه همت خود سازند و با ارتباط مستقیم با نخبگان، دانشگاهیان و روشنفکران جهان، در جهت زدودن ابرهای تیره اسلام هراسی، شیعه هراسی و ایران هراسی، اقدام کنند.
متن کامل بیانیه جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در خصوص نقض پیمان ژنو توسط آمریکا به این شرح است:
با حرکت اخیر کنگره و وزارت خزانهداری دولت آمریکا در تحریمهای جدید علیه ملت ایران عملا توافقنامه ژنو از سوی ایالات متحده، نقض و شکسته شد و مهر پایانی بر این توافقنامه خورد. صرفنظر از ماهیت مذاکرات و توافقات ژنو که آن را توافقی یک طرفه و ظالمانه بدانیم یا ندانیم، بدبینانه یا خوش بینانه نگاه کنیم، و اینکه در سر جمع، چه آورده ای نصیب کشورمان شده و یا مىشود، عملکرد گذشته دولتمردان آمریکایی تاکنون، حاکى از تزلزل آنها در برداشتن کوچکترین گام براى ایجاد اعتماد در ملت ایران و پایبندی به توافق داشته و دارد که اکنون نقض آشکار آن را جهانیان شاهد هستند. صداقت آمریکایی، پیمان شکنی و غیرقابل اعتماد بودن آنها، خیلی زودتر از آنچه که برخی گمانه زنی می کردند روی داد. بر همین اساس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی لازم می داند نکات ذیل را مورد توجه قرار دهد:
1- بر اساس تصریح متن توافقنامه، دولت آمریکا، بایستی مانع هرگونه تحریم یا توسعه جدید تحریمها در دولت و کنگره شود، اکنون بایستی ناقضان پیمان ژنو، توضیح دهند که چه اتفاق جدیدی رخ داده که به وضع تحریم یا توسعه تحریمهای جدید دست زدهاند؟ البته برخی خوشبینانه تصور میکردند دولت آمریکا به روند نامطلوب و گذشته خود در بهانه جویی برای تحریمها، پایان میدهند که متاسفانه این بار، بیهیچ بهانهای با پیمان شکنیهای خود، نشان داند که قابل اعتماد نیستند.
این در حالیست که جمهوری اسلامی ایران، همواره در توافقات بینالمللی، حسن نیت خود را اثبات کرده و در برخی برههها بالاتر از توافقات نیز حسن نیت خود را به اثبات رسانده است. در توافق اخیر نیز برای اثبات این موضوع، به طور داوطلبانه قبل از توافق ژنو، سطح فعالیتهای هستهای را کاهش داد، به برخی بازرسیهای خارج از پادمان آژانس هستهای تن داد و توافقی فراتر از مقررات را با مدیر کل آژانس به امضا رساند لیکن بر عکس آمریکاییها از روز اول بعد از توافق، از هر اقدامی برای پایان دادن به توافق، فرو گذار نکردند.
2- جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، سخن حکیمانه مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه «آمریکا قابل اعتماد نیست و در سخن خود صداقت ندارد» را برآمده از یک عقلانیت کارآمد و تاریخی می داند. آنچه از این روزها بیش از همه باید شکرگزار آن باشیم نعمت وجود ولی فقیه عادل و عالم است که با بینش بالای خود به خوبی، صحنه دیپلماسی خارجی را پیش بینی کردند. آمریکاییها در تجربههای تاریخی خودشان در مقابل جمهوری اسلامی ایران، تاکنون ثابت کردهاند که همواره ماهیتی سلطهطلبانه دارند و از هر منفذی برای رسیدن به اهداف خودشان سوءاستفاده میکنند. تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران بعد از مذاکرات ژنو سه، صحت پیش بینی مقام معظم رهبری و تاکید ایشان بر غیر قابل اعتماد بودن آمریکا را بیش از گذشته روشن ساخت. گرچه لازم بود اعضای دستگاه دیپلماسی از ابتدا با الهام از سخنان رهبر معظم انقلاب در خصوص لزوم پرهیز از امید به وعدههای دشمنان، تبعات اعتماد به استکبار را مورد توجه قرار می دادند. تاریخ حکایت از آن دارد که اعتماد به استکبار جهانی، تحقیر و وابستگی بیشتر کشورها به نظام سلطه را موجب شده است.
اگر نخواهیم خیلی به گذشته نگاه کنیم و عملکرد سالهای اخیر راس نظام سلطه را بررسی کنیم در می یابیم که دولت جمهوری اسلامی ایران در مباحثی مانند موضوع عراق و افغانستان وارد بحث با آمریکاییها شد و توانست در جهت حل این مشکلات همکاری کند، اما آمریکاییها به توافقات خود در همان مذاکرات نیز پایبند نبودند و نشان دادند که به هیچ وجه حاضر نیستند به ملت ایران، جمهوری اسلامی و منافع آن احترام بگذارند.
البته رییس جمهور عزیزمان در همان روزهای اول بایستی غیر قابل اعتماد بودن حاکمان کاخ سفید را تشخیص می داد که با فاصله کمی از تماس تلفنی وی و اوباما، رییس جمهور آمریکا در دیدار خود با نتانیاهو دوباره به این موضوع اشاره کرد که همه گزینهها، از جمله گزینه نظامی، روی میز است.
البته بایستی در تحلیل ها به این نکته، دقت شود که برخی از نخبگان متمایل به دولت کنونی، بر این ادعا بودند که که با مذاکره و دادن برخی امتیازها، میتوان بخشی از مشکلات با آمریکا را حل کرد. برای عبور از این تحلیل، مقام معظم رهبری صریحاً فرمودند که «اگر دولتی با رعایت خطوط قرمز، در برخی از موارد وارد مذاکره شود، مخالفت نمیکنند. دولتهای مختلف برنامهها و استدلالهایی دارند و میخواهند عملاً خودشان این موضوع را تجربه کنند.»
وقتی در عمل این اقدام انجام شد، در واقع نتیجه اعتماد به آمریکاییها روشن شد؛ یعنی آن بخش از نخبگان، که بعضاً متأثر از رسانههای خارجی یا رسانههای داخلی طرفدار مذاکره با آمریکا هستند؛ متقاعد شدند که این راه، نتیجهبخش نخواهد بود. از سویی دیگر، برای خود تصمیمگیران قوه مجریه هم این موضوع اثبات شد و به نوعی برایشان اتمام حجت شد که هضم در نظام بین الملل، راهحل مشکلات نیست.
3- نمایندگان مجلس شورای اسلامی به عنوان وکلای ملت ایران لازم است در جهت مقابله با نقض پیمان ژنو از سوی آمریکاییها، با تشکیل جلسه فوق العاده، دستگاه دیپلماسی را مکلف به بازگشت به احقاق حق غنی سازی اورانیوم و فن آوری پیشرفته هسته ای نمایند تا از این رهگذر، حقوق ملت ایران که در قرارداد ژنو نادیده انگاشته شده بود باز گردد. گر چه همین توافق ضعیف نیز با وجود تحریم های دولت و کنگره آمریکا چه بخواهیم یا نخواهیم چه آن را مرگ زودرس تلقی نکنیم، در عمل مهر پایان خورد لیکن بایستی با تصویب قوانینی پیش برنده در افزایش درصد و سطح غنی سازی، گام های استوارتری در جهت رشد و پیشرفت ایران اسلامی برداشته شود. باید به تیم مذاکرهکننده که آنها را فرزند نظام و انقلاب می دانیم، تاکید کنیم که برخی کم کاری ها در تصریح و برسمیت شناختن حق غنی سازی ملت ایران و زیاده خواهی های آمریکا در مذاکرات ژنو3 را در مذاکرات آتی جبران کنند و در توافق جامع اگر بنا به ادامه مذاکره علیرغم عهد شکنی دولت آمریکا دارند با دقت بیشترى وارد عمل شده و اشکالات اساسی توافقنامه و امتیازات نامتوازن آن را رفع نمایند. همچنین باید نسبت به تکرار تجربه دوم خرداد (تعلیق غنىسازى) هشدار داده شود. تیم مذاکره کننده بایستی احساس استغنا را کنار گذاشته و با برخورداری از یک تیم انقلابی و قوی در بخش های حقوقی و بین المللی و فنی، خصوصا در مباحث هسته ای ضعف خود را جبران کنند. مذاکرات باید افتخار امیز، مطالبه گرایانه و فعالانه باشد. در این صورت از حمایت ملت ایران برخوردار بوده و خواهند بود.
4- متأسفانه آنچه مورد اهتمام برخی عوامل دولت جدید از ابتدای فعالیت تاکنون بوده است، مبتنی بر این نگاه افراطی و خارج از اعتدال و تدبیر یعنی نگاه خوشبینانه به مذاکره و غفلت از نگاه به درون، اقتصاد مقاومتی، استحکام ساخت درونی نظام و فقدان یک نگاه کلان و ریشهای به مشکلات ساختاری اقتصاد است. به اذعان عمده اقتصاددانان داخلی و خارجی، کشور ما از نبود یک دید بلندمدت و ساختاری برای حل مشکلات اقتصادی خود رنج میبرد. دولت کنونی نیز همچون دولتهای گذشته، در صدد راهبری اقتصاد به صورت کژدارومریز است و برای برونرفت از مشکلاتش، به جای تعمیر و اصلاح موتور معیوب آن، که عبارت است از وابستگی شدید به نفت، به راهکارهای مسکن، موقتی و سطحی نظیر مذاکره برای کاهش تحریم و مانند آن متوسل میشود.
4- سناریوی دوقطبی سازی جامعه، همواره از سوی مخالفین ملت ایران طراحی و اجرا شده است و متاسفانه برخی آگاهانه و ناآگاهانه در این موضع، دمیده اند. متأسفانه یکی از ایرادهای بزرگی که در عرصههای سیاسی، فرهنگی و رسانهای کشور به چشم میخورد این است که مسایل، سیاه یا سفید و مطلق دیده میشوند یعنی یک نوع دو قطبی پیش رونده و خزنده که در تمامی حوزهها خود را نشان میدهد، در بحث هسته ای نیز متاسفانه برخی از دولتمردان، تلاش خود را بر این نهاده اند که اینگونه القا کنند که در داخل کشور یک دو قطبی وجود دارد میان کسانی که خواستار توافق درباره موضوع هستهای و آنها که با چنین کاری از اساس مخالفند. ساکت کردن منتقدین با این شیوه، جز خسران برای مذاکره کنندگان دستاوردی نخواهد داشت. باید به این دوستان هشدار داد برای اینکه در مذاکرات بین المللی بتوان با حداکثر ظرفیت داخلی در پشت میز مذاکره نشست و بالاترین امتیاز را در مذاکره دریافت کرد، ایجاد یک وفاق و انسجام ملی، و اجازه نقد امری ضروریست.
5- جمهوری اسلامی ایران به دلیل نقش بیبدیلی که در احیای ارزشهای انسانی و اسلامی در دنیا و روند بیداری اسلامی داشته است همواره مورد هجمه نظام سلطه قرار گرفته است. غرب بر اساس نگاه سلطه طلبانه خویش و جلوگیری از روند رو به رشد گرایش به اسلام، شیعه و ایران؛ پروسه اسلام هراسی، شیعه هراسی و ایران هراسی را با استفاده از ابزارهای رسانه ای و فرهنگی خود کلید زدند .
هر چند چهره مشعشع و تابناک اسلام و تشیع، چهرهای نیست که با ترفندهای کودکانه بتوان خدشهای بر آن وارد ساخت لیکن دستگاه دیپلماسی کشور به جای برخی چانه زنی های بیهوده و پنهان از نگاه ملت ایران، دیپلماسی عمومی را وجهه همت خود سازند و با ارتباط مستقیم با نخبگان، دانشگاهیان و روشنفکران جهان، در جهت زدودن ابرهای تیره اسلام هراسی، شیعه هراسی و ایران هراسی، اقدام کنند و این ظلم بزرگ غرب به اسلام و ایران را قدری در افکار عمومی بزدایند.
6- همانطور که بارها مورد تاکید قرار گرفته، مشکل نظام سلطه با نظام مقدس جمهوری اسلامی، صرفا فن آوری هسته ای، موشک های بالستیک، حقوق بشر، پیروزی مقاومت در سوریه، لبنان، فلسطین و دستاوردهای نوین علمی و... نیست بلکه آنها با هویت و گفتمان غالب نظام اسلامی کشورمان مشکل دارند. غرب اساساً با موجودیت و هویتی به نام جمهوری اسلامی از ابتدا مشکل داشته و قصد نداشته و ندارد با واقعبینی با کشورمان، تعامل نماید و لذا برای حذف و تضعیف این موجودیت از هیچ تلاشی فروگذار نبوده است. جنجال پیرامون بحث هستهای، حقوق بشر و... از اهرمها و روشهای فوقالعاده خطرناک غرب برای نیل به هدف شوم خود است که در واقع به دنبال حذف هویت ایران اسلامی در قامت نظام جمهوری اسلامی است.