کد خبر: ۱۸۷۱۴۳
زمان انتشار: ۱۳:۳۶     ۱۶ آذر ۱۳۹۲
حربه‌ای برای فرار از بی آبرویی
انتخابات 92 سبب شد فتنه‌گران اعتراف کنند که تقلب ادعایی آنها در انتخابات 88 اساسا دروغ بوده است و از همین روست که دنبال اصطلاحات دیگری مانند تدلیس و گذشتن از حق و ... می‌گردند تا از شدت آبروریزی خود بکاهند.

به گزارش 598 به نقل از مشرق،  انتخابات سال 92 در کنار همه درس‌ها و عبرت‌هایی که داشت دو امر را مسلم کرد، یکی این که ملت ایران به نظام اسلامی حاکم بر این کشور اعتماد دارد و دوم این که نظام جمهوری اسلامی کاملا به آراء مردم پایبند است و در رای مردم دست نمی‌برد. 

این دو در کنار هم یعنی این که آنها که در انتخابات 88 مدعی تقلب شدند و آنها که در ماجرای بعد از انتخابات مدعی بی اعتمادی به نظام شدند دروغ‌گو بودند و باید در عداد کسانی قرار گیرند که مردم در انتخابات بی‌آبرویی و دروغ‌گویی آنها را بر ملا کردند. به عبارت دیگر در انتخابات 92 فتنه 88 هم شکست خورد و اصحاب فتنه نیز جزو شکست خوردگان اصلی این انتخابات هستند.

اما با برگزاری شکوهمند انتخابات ریاست جمهوری اخیر و آشکارتر شدن کامل سلامت انتخابات در ایران و برملا شدن دروغ‌های اصحاب فتنه که با دروغ ِ تقلب کشور را به پرتگاه بحران برده بودند؛ توقع می‌رفت که اصحاب فتنه خجالت بکشند و از خیانتی که به کشور کرده‌اند عذرخواهی کنند. چرا که هر چند از اول هم مشخص بود که اینان دروغ می‌گویند و تقلب را بهانه‌ای برای مبارزه با نظام قرار داده‌اند، اما به واسطه انتخابات شکوهمند ریاست جمهوری اخیر دیگر هیچ بهانه‌ای برای هیچ دروغ‌پردازی باقی نماند و همگان حتی دشمنان خارجی نیز مجبور به اعتراف شدند که نظام اسلامی امانتداری سالم و کاملا قابل اعتماد است و در رای و خواست مردم هیچ دستکاری نکرده است.

برگزاری انتخاباتی که در آن فردی با هفت دهم درصد رای بیشتر (به نحوی که اگر در هر صندوق رایی، دو سه رای باطل می‌شد انتخابات به دور دوم می‌رفت و شاید نتیجه چیز دیگری می‌شد) به ریاست جمهوری برسد نشان از آن دارد که در نظام اسلامی حتی یک رای نیز ارزش دارد و این نظام حتی در یک رای و دو رای مردم نیز خیانت را روا نمی‌داند. از این رو این انتخابات و نتایج آن باعث بی‌آبرویی بیشتر اصحاب فتنه شد. آنهایی که نظام انتخاباتی در ایران اسلامی را متهم به خیانت می‌کردند و خودشان خائنانه امنیت و آبروی کشور را در معرض تاراج قرار داده بودند.

اما تعجب آور آن است که این فتنه‌گران به حدی بی‌حیا هستند که نه تنها از گذشته سیاه خود خجالت نکشیدند بلکه گاه حالت مدعی و طلبکار به خود می‌گیرند و در فتنه‌ای که در سال 88 ساختند و کشور را به آشوب کشیدند و باعث ریخته شدن برخی خون‌های بی‌گناهان شدند و به دشمنان داخلی و خارجی امید دادند و ... خود را محق می‌دانند. به حدی که برخی از آنها اخیرا بیان داشته ‌اند که ما از طلب سال ٨٨ خود می‌گذریم. طلب اینها از سال 88 چیست؟ طلب آنها این است که می‌خواستند چندین میلیون رای ملت را به خاطر توهمات آنان باطل کنند و در برابر خواست‌های دیکتاتورمآبانه آنها که رای مردم را نمی‌پذیرفتند تمکین شود. 


این وقاحت و بی‌آبرویی حاصل چیست؟

چنین وقاحتی حاصل آن است که این فتنه‌گران تصور کرده‌اند که مردم متوجه بی‌آبرویی و دروغ‌گویی آنها نشده‌اند. این خیانت‌کارانی که با دل‌های برخی از جوانان بی‌گناه بازی کردند و ایمان آنها به نظام اسلامی و حقانیت آن را دچار تردید کردند، اکنون مدعی شده‌اند که در سال ٨٨ طلب‌کار هم بوده‌اند. طرفه آن است که با چهره حق به جانب به خود گرفتن مدعی شده‌اند که از حق خود می‌گذرند در حالی که آنها جنایت کردند و به نظام اسلامی خیانت نمودند و علیه حکومت اسلامی شورش ساختند و به اعتماد طرفداران خویش نیز خیانت کردند.

فتنه گران و ادعای تبعیت از قانون اساسی

نکته جالب تر آن است که اکنون مدعی هستند که قانون اساسی و نظام را قبول داشته‌اند و دارند اما از طلب سال 88 خود گذشته‌اند. آیا دولت کنونی در همان نظام و در همان سیستم انتخاباتی و با همان مجری انتخابات سال 88 بر سر کار نیامده است. آیا این قانون اساسی همان قانون اساسی سال 88 نیست. آیا همین قانون اساسی در سال 88 آنها را موظف به پذیرش نظر شورای نگهبان نمی‌کرد؟ آیا همین قانون اساسی که مدعی قبول داشتن آن هستند آنها را از اردوکشی خیابانی و مقابله با نظام منع نمی‌کرد؟

 

فتنه گران مجبور به اعتراف به دروغ‌گو بودن خود شدند

از نکات قابل توجه در اظهارات کنونی اصحاب فتنه آن است که با برملا شدن دروغ بودن ادعای تقلب آنها در سال 88 اکنون مجبور شده‌اند که ضمن اعتراف به این که در انتخابات تقلبی نبوده است به جلو فرار کنند و دست به دامن اصطلاحات دروغین و ساختگی دیگری مانند تدلیس شوند. آنها که روزگاری کشور را با ادعای دروغ تقلب خود به لبه پرتگاه درگیری داخلی بردند اکنون و به برکت انتخابات شکوهمند 92 مجبور شده‌اند که دست از دروغ تقلب بردارند اما باز هم جاهلانه تصور می‌کنند که با اصطلاحات ساختگی مانند تدلیس و... می‌تواند گروهی را فریب دهند و آبروی رفته را جمع کنند.

 

در پایان باید خاطر نشان ساخت که طرح مساله فتنه به معنی دامن زدن بر اختلافات درونی نیست. دیگر کسی باقی نمانده است که بتواند ادعا کند که در انتخابات ٨٨ تقلب صورت گرفته است و از این روست که مشاهده می‌کنیم که حتی برخی از فعالان بی‌آبرو شده فتنه نیز که بر طبل تقلب می‌کوبیدند اکنون مجبور شده‌اند از دروغ‌های نوتر و جدیدتری استفاده کنند و مدعی شوند که هرچند تقلب نبوده است اما تدلیس بوده است.

طرح اصطلاحاتی که برای افکار عمومی غیر قابل هضم است برای سرپوش گذاشتن بر بی‌آبرویی خودشان است. آنها مجبور شده‌اند که اعتراف کنند که دروغ گفته‌اند که مدعی تقلب شده‌اند اما با پررویی به جلو فرار می‌کنند و حرفهای پوچی را مطرح می‌کنند که توجیهی برای خیانت‌های آنها باشد. 

طرح مساله فتنه از آن روست که این فتنه‌گران و خیانت پیشگانی که به با دروغ خود به کشور آسیب زده‌اند نشان دادند که آن قدر بی‌حیا و پررو هستند که اگر نظام اسلامی در رسیدگی به حساب آنها کوتاهی کند به مرور زمان مدعی نیز می‌شوند و خیانت خود در سال ٨٨ را طلبی نیز به حساب می‌آورند و خواهان طلب خویش نیز می‌گردند.

اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها