روزنامه وطن امروز نوشت: پدیده نابه هنجاری که این روزها بیش از گذشته در محیطهای اداری و متأسفانه خانوادگی به چشم میخورد، پدیدهای به نام «زیرآبزنی» است. البته این موضوع مساله جدیدی نیست و در اصطلاح همان «نان بریدن» قدیمی است که با تغییر نام به شیوه جدیدی برای پیشرفت بعضیها تبدیل شده و انگار با این تغییر نام قبح عمل هم از بین رفته و کسی به این فکر نمیکند که نان کسی را آجر کردن چه عواقبی را ممکن است به دنبال داشته باشد. یکی از دلایلی که باعث افزایش پدیده زیرآبزنی در محیطهای اداری شده و تا این اندازه این پدیده در محیطهای کاری خودنمایی میکند، ترس از دست دادن شغل در میان برخی کارمندان است. کارمندان حسودی که همکارانشان بهتر از آنها وظایف محولهشان را انجام میدهند و ادامه این روند ممکن است نوع فعالیت آنها را زیر سوال ببرد، به جای اثبات خود به تخریب دیگران میپردازند و برای این منظور از هیچ اقدام ناجوانمردانهای هم دریغ نمیکنند. این موضوع در تمام ادارات به یک واژه متداول تبدیل شده و انرژی بسیاری از کارکنان ادارات را چه برای انجام زیرآب زنی و چه برای خنثیسازی آن به خود معطوف کرده است. در حال حاضر دامنه این موضوع گسترده و پیچیدهتر شده تا جایی که این روزها افراد چاپلوس و زیرآبزن به راحتی در برخی از ادارات جولان میدهند و در مواردی با هماهنگی و در اصطلاح لابیگری با مدیران جدید برای خود با توسل به زیرآبزنی همکاران پایههای محکمی در ادارات تشکیل میدهند!
پول بیشتر، زیرآبزنی بیشتر
در همین باره غلامرضا جمشیدی عضو هیات علمی دانشگاه معتقد است شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه نقش موثری در افزایش چنین پدیدههایی در ادارات و شرکتهای خصوصی و در روابط بین کارمندان با یکدیگر دارد. جمشیدی با بیان این مطلب به «وطنامروز» میگوید: متأسفانه فضای اخلاقی جامعه ما به سمت جامعه غربی حرکت میکند و در تلویزیون و رادیو به جای اینکه صحبت از ارزشهای انسانی و اخلاق باشد به صورت مداوم صحبت از این است که پولهای خود را بیاورید و ایدهها و پیشنهاداتی به نام تئوری رفاه را مطرح میکنند که پول بیشتر، آسایش بیشتر. برای مثال میتوان به تبلیغات بانکها برای سرمایهگذاری اشاره کرد. نتیجه چنین تفکراتی افزایش پدیده زیرآبزنی در جامعه است، چرا که فرد فقط به کسب مادیات توجه دارد و آن هم به هر وسیلهای. یعنی طرف میگوید که فقط پول بیاید، از هر کجا آمد فرقی ندارد!
تاریخچه زیرآبزنی
این استاد دانشگاه در ادامه صحبتهای خود به نکته جالبی درباره تاریخچه زیرآبزنی اشاره میکند. به گفته جمشیدی، واژه زیرآبزنی از دوران قدیم رسم شده است به صورتی که در آن زمان در خانههای قدیمی که چند خانوار در کنار هم زندگی میکردند، هر خانواده برای اینکه طرف مقابل را اذیت و آزار دهد، دریچه آب سالم و ذخیره همسایگان دیگر را باز کرده و از این طریق تمام آب تمیز همسایه مقابل از بین میرفته است. بنابر اظهارات وی، در حقیقت با این کار زیرآب حوض طرف مقابل را کشیده و تمام آب ذخیره را هدر میدادند. این واژه هم از همان زمان نقل محافل شد و تا امروز هم در دیالوگهای روزانه بین مردم وجود دارد و هر کس که بخواهد منافع شخص مقابل را از بین ببرد در اصطلاح زیرآبش را میزند.
قفل زیرآبزنی در دست مدیران است!
اما دکتر باهر، استاد دانشگاه و جامعهشناس در همین باره معتقد است که قفل از بین رفتن پدیده زیرآب زنی در دست مدیران یک اداره یا یک مجموعه کاری است، اگر مدیران مانند برخی از بانکها به صورت اداره مستقیم بالای سر کارکنان حاضر شوند و به شخصه عملکرد کارمندان را ارزیابی کنند، بسیاری از این موارد بر طرف میشود. به باور باهر، این روزها برخی مدیرانی که بر مسند ریاست تکیه میزنند، خود توهم توطئه دارند، به این صورت که در ابتدای ریاست بر یک اداره، همواره افراد زیرآبزن را در اطراف خود جمع میکنند و این افراد هم تمام آنچه در مجموعه اتفاق میافتد را به سمع و نظر مدیر جدید میرسانند. به گفته این استاد دانشگاه، کارمندان زیرآبزن، با این کار هم خود را پیش مدیران جدید مطرح میکنند و از سوی دیگر این گروه از مدیران هم علاقه خاصی دارند که در ابتدای کار به همه چیز یک مجموعه واقف شوند و در نتیجه به تدریج افراد زیرآبزن در یک اداره جولان میدهند. باهر با تاکید بر نقش مدیران ادارات در کاهش این پدیده خاطرنشان کرد: اگر مدیران سازمانها و نهادها خودشان زیرآبزنی نکنند و زیرآبزنان را تنبیه کنند میتوانند از رشد این پدیده در ادارات جلوگیری کنند.