598، مصاحبه خسرو حيدري براي حضورش در دفاع راست همزمان با جذب غلامنژاد که او هم دفاع راست بازي ميکند معني دارد، خيلي هم معني دارد و به طور کلي نشان از شروع جنگي دارد بين کيروش و امير قلعهنویي در مورد حيدري و پست بازي او...
با توجه به آنکه براي استقلال خسرو حيدري بسيار مهم است و او بازيساز فوقالعادهاي به شمار ميآيد و پاس گل زيادي در يک ديدار براي مهاجمان ميدهد مطمئنا استقلال غلامنژاد را جذب کرده و با خصوصيات تدافعيتري تا خسرو را به دروازه حريف نزديکتر و حرکاتش را خطرناکتر کند. اما حرفهاي خسرو معنايش اين است که کيروش ميخواهد خسرو يک مدافع باشد و نه يک هافبک!
اگر خسرو با جذب غلامنژاد هافبک شود جامجهاني باتوجه به اخلاق خاص کيروش براي خسرو روي هواست و او رنگ حضور در برزيل را نميبيند!
از سوی دیگر استقلال هم حق دارد چرا که این تیم بر حسب نيازهاي خودش بازيکن خريده و سرمايهگذاري کرده است و در چنين شرايطي بايد به 20 يا 30 ميليون هوادار خودش پاسخگو باشد و از آن بالاتر اينکه آبيپوشانها هم در آسيا و در مسابقات بينالمللي حضور دارند و بايد از داشتههايشان بهترين استفاده را ببرند!
در واقع اعتقاد قلعهنویي رخ به رخ با اعتقادات کيروش شده است. امير خسرو را هافبک ميخواهد و کيروش خسرو را دفاع!
شايد جالب باشد که بدانيد سرمربي آبيپوشان نميخواهد به هيچ عنوان از مواضع قبلي خود عقبنشيني کند و شنيده ميشود به هافبک استقلال گفته «وقتي دژاگه مصدوم بود، سرمربي تيمملي از تو در فاز تهاجمي استفاده ميکرد و حالا هم با توجه به قابليتهاي بالاي اشکان در بازي در چند پست مختلف بهتر است جاي او را تغيير بدهد تا تو بتواني همانند چند ديدار قبلي هافبک راست تيمملي باشي.»
کيروش ظاهرا به ملوانيها هم اعلام کرده که مازيار زارع بايد در دفاع وسط بازي کند، نه هافبک و اگر چنين کند از تيمملي خط ميخورد! تعامل هم لازم است، هم عالي!
اما اينها به نظر تعامل نميآيد، بيشتر جنبه دستوري پيدا کرده و تعيين تکليف. هر دو هم مهم هستند يعني هم باشگاه که سازنده اصلي تيمملي است و هم تيمملي که سازهها را در ويترين جام جهاني قرار ميدهد.
البته کيروش هنوز به صورت رسمي چيزي به باشگاه استقلال اعلام نکرده اما حرفهاي خسرو نشان از اعتقادات کيروش دارد حال چه گفته باشد، يا نگفته باشد. به هر حال مهم اين است که خسرو در دو راهي گير کرده است.
استقلال و قلعهنویي از نظر حرفهاي محقتر هستند. آنها پول دادهاند، بازيکن خريدهاند و در راستاي مسابقات داخلي و خارجي ميخواهند بهترين راندمان را داشته باشند و در اين مسير هم لزومي (از نظر حرفهاي) ندارد که نظر کس ديگري را در تيمشان پياده کنند به ويژه اين روزها که خسرو براي استقلال نقش بسيار کليدي را بازي ميکند و بود و نبودش بسيار بااهميت است!
حيدري اما اين وسط قرباني ميشود، از اينجا مانده و از آنجا رانده ميشود.
کار خسرو بسيار سخت شده است. او با دو مربي محکم و راسخ طرف است که موفقيت خود و تيمشان را با هيچ چیز عوض نميکنند! هر دو هم در جايگاه خودشان مهم هستند و بايد پاسخگوي مردم باشند.
به هر حال جنگ شروع شده است. مطمئنا مدتي اين جنگ در خفا و توسط خسرو حيدري ادامه پيدا ميکند و اگر نتيجه حاصل شد که هيچ، اما اگر حاصل نشد، جنگ مغلوبه و رسانهاي ميشود.
روزنامه نود