آگه نیوز/ "معمولا گذراندن اوقات فراغت دارای مخارجی است ، تلویزیون کم خرج ترین وسیله گذراندن فراغت است. با وجود رسانه های دیگری چون سینما ، کتاب ، اینترنت و ... ، تلویزیون از همه رسانه های دیگر بیشتر استفاده می شود.
"با ورود یک دستگاه تلویزیون به خانه ، تغییراتی در شیوه رفتاری افراد خانواده دیده می شود اکثر گردهم آییهای شبانه خانواده به دور تلویزیون و به خاطر برنامه های آن است .تلویزیون گروه خانواده را دور خود متمرکز می کند. البته روشن بودن تلویزیون حتی با وجود عدم توجه و تماشای اعضاء خانواده نشان از نوعی عادت نیز دارد . بوردیو اندیشه ی "عادت" را برای مشخص کردن نظامی از گرایش های فرهنگی برگرفته از اجتماع و کنش هایی که مردم را از دیدگاه شیوه زیستی از هم متمایز می کند ،زنده و دوباره مطرح کرد . عادت ، تمام پهنه ی فرهنگی – تولید ، ادراک و ارزیابی کنش های روزمره _ را در بر می گیرد ماکوزه می گوید: نظارت اجتماعی باعث شده تا نیاز مقاومت ناپذیر به تولید و مصرف زائد، نیاز به کار خرفت کننده که در واقع ضروری هم نیست ، نیاز به فراغتی که این خرفتی را ستایش و تداوم بخشد پیدا می شود .
لال کاربرد های اجتماعی تلویزیون را اینگونه عنوان می کند :
آسان سازی ارتباط : نمایش تجربه ها ، زمینه های مشترک ، ورود به گفتگو ها ، کاهش دل نگرانی ، فراهم آوردن موضوع برای گفتگو ف مشخص کردن ارزش ها
وابستگی / روی گردانی : تماس یا روی گردانی جسمی و کلامی ، همبستگی خانوادگی ، آرامش دهنده به خانواده ، کاهش برخورد ، نگهداری پیوند ها
آموزش اجتماعی : تصمیم گیری ، نمومه برداری رفتاری ، حل دشواری ها ، انتقال ارزش ها، مشروع سازی ،پراکندن دانسته ها ، جایگزین آموزش مدرسه ای
کارآمدی / چیرگی : انجام نقش اجتماعی ، تقویت نقشه ، عرضه داشت نقش های جایگزین، اعتبار روشنفکرانه ، اعمال قدرت ، دروازه بانی خبر ، آسان سازی گفتمان .
البته از میان کارکرد های تلویزیون ویژگی های خود رسانه تلویزیون و شرایط تماشای آن،کارکرد سرگرم کنندگی از همه بیشتر است. "تلویزیون قبل از هر چیز به عنوان وسیله تمدد اعصاب ، گذراندن وقت آزاد بدون ایجاد معضل وجود برای خود ، و در عین حال ابزار آموختن تلقی می شود .
فرد زمانی که خسته از کار روزانه به خصوص زندگی پر تراکم شهری ،جلوی تلویزیون می نشیند می خواهد به نوعی از مشکلات خود فرار کند و حتی اگر شده لحظاتی چند با دنیایی آرام و سرگرم کننده ارتباط برقرار کند . البته نباید از نقش آموزشی تلویزیون غافل شد چرا که زمانی که مخاطب خود را در آغوش تلویزیون رها می کند به صورت غیر مستقیم و ناآگاهانه می تواند خیلی از مفاهیم را هم بپذیرد . این نکته آموزش به نوع القاء پیام از تلویزیون و محتوای برنامه هم بستگی دارد .
برنامه های تلویزیون در بیشتر خانواده ها ، به نوعی ، تغییرات در عادت ها ایجاد می کند.ساعات خواب ، روابط خانوادگی ، غذا خوردن و ساعات تفریح و اوقات فراغت و...تغییر می کند . هماهنگ کردن زمان غذاخودن با برنامه های تلویزیون و یا بیدار ماندن برای دیدن بعضی برنامه ها از اثرات آشکار تلویزیون بر برنامه خانواده می باشد .
از آنجا که کار تلویزیون نمایش است ، زمانی می تواند ما را به نمایش خود جلب کند که نمایش با ما رابطه برقرار کند ، این رابطه به دو صورت برقرار می شود : یا خودمان در آن نمایش ببینیم یعنی خودمان را با ابژه و یا شخصیتی از آن نمایش هم هویت کنیم ، یا تمایلات و خواسته های قلبی که در ما وجود دارند ولی نمی خواهیم آن را قبول کنیم به صورت کم و بیش ناآگاهانه نمایش نسبت دهیم و یا در آن فرافکنی کنیم . این دو فراگرد که در آن واحد هم متضاد و هم مکمل هم هستند، یعنی فراگرد این همانی و فرافکنی در تحلیل روابط میان تماشاگر و نمایش نقش اساسی دارد . به همین دلیل توجه به داستان ها سریال های تلویزیونی بیش از سایر برنامه ها ارجحیت دارد.
نکته قابل توجه دیگر استفاده ابزارگرایانه از تلویزیون برای ایجاد بحث و گفت و گو می باشد. مصرف ابداعی، مصرف تولیدی است. مصرفكننده در اینجا تولید كنننده است. همانطور كه فیسك گفتهاست كالاها ناتمام تولید میشوند این مصرفكنندهها هستند كه كالاها را تكمیل میكنند. بنابراین در این رویكرد معنای مصرف و تولید تغییر یافته و در نفس كردار مصرفی نوعی مقاومت و تولید دیده میشود.(کاظمی:1384)اولین قدم برای برقراری ارتباط اجتماعی ، یافتن موضوعی است که برای دو طرف جالب باشد.ممکن است رسانه های جمعی ، به ویژه رادیو و تلویزیون که جنبه همگانی تری دارند،موضوع صحبت فراهم سازند همچنین در مورادی که ارتباط اجتماعی در گروه (دوستان یا خانواده) دیده می شود ، فرد احساس می کند برای آن که بتواند در صحبت ها شرکت کند ، ناگریز باید از محتوای رسانه ها آگاه باشد. شاید بتوان با دیدی جنسیتی اینگونه عنوان کرد که زنان برای برقراری ارتباط و تحکیم هویت خود در این ارتباط بیشتر از مردان از موضوعیت بحث در مورد سریال ها، مدل های لباس و شیوه و نوع رفتار صحبت می کنند . البته مردان هم برای بحث های سیاسی خود تا حدودی از این حربه استفاده می کنند .
در پایان باید گفت" در جامعه ی جدید فرد از یكسو آزاد است و فردیتش شكل میگیرد و از سوی دیگر در حصار جامعه خود را حس میكند و دائما به عرصههای آزادی او تعرض میشود. در چنین وضعیتی شیوه ی خاص مصرف كردن راهی برای بیان خود در رابطه با دیگران است. بنابراین مصرف كردن راهی برای اثبات خود و حفظ اقتدار فردی است."(کاظمی:1384)مصرف تلویزیون نیز از این قاعده مستثنی نیست و فرد در جریان تماشا و مصرف تلویزیون سعی در تحکیم هویت شخصی اش دارد و هم این هویت شیوه مصرف اش را تعیین می کند .در این فرآیند فرد کامل می شود.