کد خبر: ۱۸۱۷۲۶
زمان انتشار: ۱۹:۴۲     ۲۳ آبان ۱۳۹۲
در روايات و كتب اهل شيعه و سني آمده است كه بعد از شهادت سالار شهيدان كربلا ۱۱ اتفاق باورنكردني رخ داده كه در نوع خود معجزات شهادت امام حسين(ع) محسوب مي شود.
به گزارش 598 به نقل از مهر، معتبرترين كتابها، احاديث و روايات معجزاتي را از سالار شهيدان كربلا منعكس كرده اند تا حجت بر آنانيكه راه انكار را بر واقعه كربلا پيش گرفته اند به يقين تاريخي ترين حادثه عالم خلقت پي ببرند. معجزاتي كه حتي در كتاب اهل سنت هم به آن اشاره شده است.

۱. برخورد ستارگان آسمان با يکديگر

عن عيسى بن الحارث الكندي مي گويد: هنگامي حسين بن على (عليه السلام) را شهيد كردند، تا هفت روز ، هر گاه که نماز عصر را مي خوانديم مي ديديم آفتابي كه بر ديوارهاى خانه ها مي تابيد به قدري قرمز بود که گويا چادر هاي سرخ است که بر آن کشيده اند ، و مي ديديم که برخي از ستارگان همديگر را مي زدند (با يکديگر برخورد مي کردند).

منبع: تهذيب الكمال، المزي، ج ۶، ص ۴۳۲ – ۴۳۳ و تاريخ الإسلام، الذهبي، ج ۵ ، ص ۱۵ و سير أعلام النبلاء ، الذهبي ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ .

۲ . آسمان خون گريه کرد

نضره ازديه گويد: هنگامى كه حسين بن علي (عليهما السّلام) شهيد شدند، آسمان خون باريد و ما همچنان مي ديديم كه تمام اشياء و اسباب ما مملو از خون است.

همچنين جعفر بن سليمان، روايت كرده كه خاله‏ ام، ام سالم، گفت: بعد از شهادت مولا حسين(ع) باراني همانند خون بر ديوارها و خانه ها مي باريد. به من خبر داند که همين باران خون، در خراسان، شام و كوفه نيز باريده است.

منبع: تهذيب الكمال ، المزي ، ج ۶ ، ص ۴۳۳ و سير أعلام النبلاء ، الذهبي ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ ، ۳۱۳ و الثقات ، ابن حبان ، ج ۵ ، ص ۴۸۷ و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ – ۲۲۸ .

۳ . اشک ريختن آسمان

ابن سيرين گفت: آسمان براي هيچ کسي جز يحيي بن زکريا و حسين بن علي (عليهم السلام) گريه نکرده است.

منبع: سير أعلام النبلاء ، الذهبي ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۵ – ۲۲۶

۴ . تاريک شدن دنيا

خلف بن خليفه از پدرش نقل مي کند که گفت : زماني که امام حسين (عليه السلام) به شهادت رسيد ، آن قدر آسمان تاريک شد که هنگام ظهر ستاره هاي آسمان ظاهر شدند ؛ تا جائي که ستاره جوزا در عصر ديده شده و خاک سرخ از آسمان فرو ريخت.

منبع: تهذيب الكمال ، المزي ، ج ۶ ، ص ۴۳۱ – ۴۳۲ و تهذيب التهذيب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۶

علي بن مسهر از جده اش نقل مي كند كه مي گفت: هنگامي كه امام حسين به شهادت رسيد من دختري نوجوان بودم، آسمان چند شبانه روز درنگ نمود كه گويا لخته خون بود.

منبع: تهذيب الكمال ، المزي ، ج ۶ ، ص ۴۳۲ و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۶

۵ . سرخ شدن آسمان

علي بن مدرك از پدر بزرگش اسود بن قيس نقل مي كند كه گفت: پهنه آسمان پس از شهادت امام حسين به مدت شش ماه سرخرنگ شده بود كه ما آن را شبيه خون در آسمان مشاهده مي كرديم، علي بن محمد مدائني از وي سؤال كرد: چه نسبتي با اسود داري؟ گفت: او جد مادري من است گفت: به خدا سوگند كه او راستگو و امانتداري بزرگ وميهمان نواز بود.

منبع: تهذيب الكمال ، المزي ، ج ۶ ، ص ۴۳۲ و تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج ۵ ، ص ۱۵ و سير أعلام النبلاء ، الذهبي ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ .

يزيد بن ابي زياد مي گويد: من چهارده ساله بودم كه حسين بن علي به شهادت رسيد گياه ورس در بين لشكر به خاكستر تبديل شد و پهنه آسمان قرمز رنگ شد شتري را لشكريان ذبح كردند آتش از گوشتش زبانه مي كشيد.

منبع: تهذيب الكمال ، المزي ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ – ۴۳۵ و تهذيب التهذيب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و سير أعلام النبلاء ، الذهبي ، ج ۳ ، ص ۳۱۳ و تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج ۵ ، ص ۱۵ و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۰.

۶ . ديوار دار الإماره خون گريه کرد

حدثني أبو يحيى مهدي بن ميمون مي گويد: هنگامى كه سر مبارك امام حسين عليه السلام را در برابر ابن زياد نهادند، ديدم كه از ديوارهاى دارالاماره خون جارى مي ‏گشت‏.

منبع: تهذيب الكمال ، المزي ، ج ۶ ، ص ۴۳۳ – ۴۳۴ و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹ .

۷ . گرفتن خورشيد

هنگامى كه امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد، خورشيد گرفت و آن قدر تاريك شد كه هنگام ظهر ستاره‏هاى آسمان ظاهر گرديدند . از اين اتفاق چنين پنداشتم كه قيامت برپا شده است!

منبع: تهذيب الكمال ، المزي ، ج ۶ ، ص ۴۳۳ و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۸ و تلخيص الحبير ، ابن حجر ، ج ۵ ، ص ۸۴ و السنن الكبرى ، البيهقي ، ج ۳ ، ص ۳۳۷ .

۸ . جاري شدن خون تازه از زير سنگ ها

ابو بكر بيهقى از معروف روايت كرده كه وليد بن عبد الملك از زهرى پرسيد سنگ‏هاى بيت المقدس در روز كشته شدن حسين بن على چه حالتى به خود گرفتند ، زهرى‏ گفت : به من خبر دادند كه در روز شهادت حسين بن علي هر سنگى را كه از زمين بر مي داشتند در زير او خون تازه مي ديدند.

منبع: تهذيب التهذيب، ابن حجر، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تهذيب الكمال، المزي ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ و سير أعلام النبلاء، الذهبي ، ج ۳ ، ص ۳۱۴ و تاريخ الإسلام، الذهبي ، ج ۵، ص ۱۶ و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹

از ام حيان نقل است كه گفت: روز شهادت حسين اسمان سه شبانه روز تاريك شد وهر كس دست به زعفران مي زد دستش مي سوخت و زير هر سنگي در بيت المقدس خون ديده مي شد.

منبع: تهذيب الكمال، المزي ، ج ۶، ص ۴۳۴ و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹

۹ . خاکستر شدن گياه ورس (اسپرک)

يزيد بن ابي زياد مي گويد: من چهارده ساله بودم كه حسين بن علي به شهادت رسيد گياه ورس در بين لشكر به خاكستر تبديل شد .

منبع: تهذيب التهذيب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تهذيب الكمال ، المزي ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ – ۴۳۵ و سير أعلام النبلاء ، الذهبي ، ج ۳ ، ص ۳۱۳ و تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج ۵ ، ص ۱۵ و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۰ .

ابن عيينه از مادر بزرگ پدري اش نقل مي كند كه گفت: هنگام شهادت حسين گياه ورس را ديدم كه تبديل به خاكستر شد و در گوشتها آتش مي ديدم.

ورس: همان اسپرك است كه گياهى است شبيه به كنجد با برگ هاى سبز رنگ كه از رنگ آن براى رنگ كردن لباس ها استفاده مي ‏شود و در يمن زياد مي ‏رويد و لباس ورسى ، لباس سرخ رنگ را گويند .

۱۰. تلخ شدن گوشت شتر غنيمت گرفته شده از امام

جميل بن مره گويد: شترى از لشكرگاه حسين بن علي را در روز شهادت او غارت گرفتند ، و سپس او را نحر كرده و طبخ نمودند ، راوى گويد : گوشت او آن چنان تلخ شد که آنان نتوانستند از آن گوشت استفاده كنند.

منبع: تهذيب التهذيب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۶ و تهذيب الكمال ، المزي ، ج ۶ ، ص ۴۳۵ – ۴۳۶ و تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج ۵ ، ص ۱۶ و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۱ .

۱۱ . ديده شدن آتش درگوشت شتر غنيمت گرفته شده

از حميد طحان روايت شده است كه در قبيله خزاعه بودم، از جمله چيزهائى كه از امام حسين عليه السلام چپاول شده بود و به آن قبيله آورده بودند، يك شتر بود. مردم آن قبيله گفتند: اين شتر را نحر كنيم و يا معامله نمائيم ؟ كسى كه شتر را آورده بود گفت: مي خواهم آن را نحر كنيد.

منبع: وقال محمد بن عبد الله الحضرمي: حدثنا أحمد بن يحيى الصوفي، قال: حدثنا أبو غسان، قال: حدثنا، أبو نمير عم الحسن ابن شعيب، عن أبي حميد الطحان، قال: كنت في خزاعة فجاؤوا بشئ من تركة الحسين فقيل لهم: ننحر أو نبيع فنقسم ؟ قالوا : انحروا ، قال : فجعل على جفنة فلما وضعت فارت نارا.
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها