کد خبر: ۱۷۹۰۸۶
زمان انتشار: ۱۱:۵۴     ۱۳ آبان ۱۳۹۲
به گزارش پايگاه خبري 598 ، هفته نامه دریای جنوب استان بوشهر در گفتگويي با حجت الاسلام و السملین طائب پیرامون جریان سلفی‌گری و مسائل جاری سوریه همزمان با نزديك شدن به مذاكرات ژنو2  پرداخته است كه متن اين گفتگو در ذيل آمده است :

* به عنوان اولین سوال، وهابیت از چه زمانی ایجاد شد و نقش یهود در ایجاد آن چه بود؟ هم چنین ارتباط این فرقه با آل سعود چگونه بوجود آمد؟

ـ وهابیت کلمه ای است مأخوذ از محمد بن عبدالوهاب که در قرن دوازدهم اتفاق افتاده است. او حرکت خود را از منطقۀ درعیۀ عربستان شروع کرد. در حقیقت او افکار ابن تیمیه که در قرن هفتم و هشتم زندگی می کرد را بازسازی کرد. اساس افکار ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب که تابع او بود، به گونه ای است که اسلام را چه در نزد شیعه و چه در نزد سنی از بحث محبت و حب به شدت نهی می کند.

این تفکر، اجتهاد را از شکل صحیح آن از خارج می کند و در نهایت ستیزی را که اسلام با کفر اصلی یعنی یهود دارد، از او می گیرد. هم چنین با ایجاد انحراف و اعوجاجی که در مفهوم و مصداق شرک ایجاد می کند، تحرک علیه دشمن را که در ذات اسلام وجود دارد، به سمت خود مسلمانان برمی گرداند. یعنی با تفسیری که از شرک ارائه می کند، بسیاری از مسلمان ها اعم از سنی و شیعه مشرک می شوند. با القائاتی که راجع به قرآن می دهد، مبارزه با شرک را چنان بزرگ نشان می دهد که مبارزه با یهود، به طور کلی فراموش می شود.

در نتیجه دو کار انجام می دهد: اول این که مبارزه با شرک را اصلی جلوه می دهد و دوم اینکه با ارائه توضیح و تفسیری خاص از شرک، مسلمانان را مصداق مشرک قرار می دهد. نتیجه این که مسلمان ها در درون خودشان درگیر می شوند و از هر طرف که کشته شوند، در هر صورت شرک و کفر جهانی است که سودمند می شود.


* به دلیل وجود این ویژگی، بفرمائید ریشۀ این مسئله به کجا بر می گردد؟ چون به نظر می رسد در درون اسلام چنین چیزی وجود نداشته باشد.

ـ وقتی در تاریخ مطالعه کنیم، می بینیم که خودِ دستگاه یهود هم به طور پنهان در پیدایش چنین تفکری در بین مسلمانان دخالت زیادی داشته است. البته در اینجا ما باید به یک نکته توجه کنیم جریانات یهودی که می خواهند چنین وضعیتی را در اسلام به وجود آورند، طبیعتاً سعی می کنند چهره شان در این اقدامات شناخته نشود، چرا که در صورت شناسایی، لو می روند.

بنابراین به شکل نفوذ و به شکل القائات پنهانی، چنین حضوری را انجام می دهند. در مورد محمد بن عبدالوهاب، پس از پاگرفتن و شکل گرفتن تفکر وهابیت، یک سؤال مهم و اساسی مطرح می شود تا به رابطۀ این جریان با یهود پی ببریم. سوال ما این است که این جریان، علیرغم اینکه به دلیل مخالفت با فطرت و اصول قابل قبول بین شیعه و سنی، حمایت های علمایی در کشورهای مختلف نداشته و حتی برادر خود محمد بن عبدالوهاب در عربستان، مخالف این تفکر بود و بسیاری از علماء مدینه و مکه به مخالفت با این جریان پرداختند، چگونه توانست در جزیرة العرب (عربستان سعودی فعلی) پایدار باقی بماند؟ وقتی به تاریخ مراجعه می کنیم، می بینیم که این تقکر با شمشیر جلو رفته است. یعنی هر کس این تفکر را پذیرفت، پذیرفت و هر کس که نپذیرفت، گردنش را زدند.

این گروه آمدند و  با همان تفسیر غلطی که روی آیۀ «اُقتُلُ المُشرِکین...» گذاشتند و بعد با تفسیر غلط دربارۀ مصداق، گفتند هر کس این تفکر را نپذیرد، مشرک است و هر مشرکی را هم باید کشت. بنابراین، هیچ منطق، دلیل و استدلالی در این تفکر نبود. حال بحث اینجاست که شمشیر و قدرت مسلح از کجا آمد؟ وقتی طبقات مردم که تابع دین و علمای خودشان هستند و هم چنین شبکۀ علمای آن روز هم این تفکر را نمی پذیرند، پس حمایت های مردمی هم پای این کار نمی آید. پس این شمشیر از کجا آمد؟ باید این شمشیر یک شمشیر خاص باشد؛ شمشیری که در پشت سر خود پول داشته باشد، شمشیری که سازمان های قدرتمند روز در پشت سر آن باشند.

بر این اساس ما باید در این تلفیق تفکر و شمشیری که در آنجا به وجود آمد و مردمی هم نبود، شمشیر را پیدا کنیم. وقتی جلوتر می رویم، می بینیم که این شمشیر از آل سعود پیوسته شد. باید یک تحقیقی راجع به آل سعود انجام شود. فرزند مرحوم سیدمحسن جبل عاملی، صاحب کتاب اعیان الشیعه، در این باره تحقیق بسیار عمیقی انجام داده و به این نتیجه رسیده که این آل سعود در بررسی نسبی شان به نقطه ای می رسند که در آنجا یک مهاجر یهودی در بین قبیلۀ آنها، می شود از آبائشان! یعنی حدوداً از نسل پنجم و ششم قبل از آل سعود، با انجام یک سرمایه گذاری، نیروی مناسبی را در آنجا ایجاد کرده اند.


* یعنی سازمان یهود علاوه بر بوجود آوردن آل سعود در برقراری ارتباط میان انها و وهابیت هم نقش داشت؟

ـ بله! طبق بررسی ها و اسناد موجود، افکار ابن تیمیه هم توسط آقای محمد بن عبدالوهاب احیا می شود و سران وهابیت، با دادن پول به نیروی مسلح موجود، این تفکر را به طور کامل حاکم می کنند. چون این افراد در زمانی ظهور و بروز می کنند که آن بحث محبت و عاطفه در بین شیعه و سنی به قدری در حال قوی شدن بود که می توانست برای جهان استکبار مخصوصاً سازمان یهود (که به دنبال تسخیر دنیا بود)، مخاطره آمیز باشد. بنابراین، چنین نگرشی را طراحی می کنند.

ما وقتی به جنگ جهانی دوم می رسیم، می بینیم با کمال تأسف، در حالی که سازمان یهود دارد کار را تا پیدایش کشور اسرائیل جلو می برد، مناطق اسلامی به شدت درگیر مسائلی است که جریان وهابیت ایجاد کرده و شمشیر شرک دارد گردن هرکس را که خلاف این تفکر باشد، می زند. در عربستان سعودی هم این تفکر به شدت حاکم شده و بدون اینکه عکس العملی نسبت به جریان یهود داشته باشد، بر داستان شرک متمرکز شده اند، آن هم شرک در بحث مصداقی که به خود مسلمانان برمی گردد.

لزومی ندارد در مورد ارتباط این تفکر با یهود، نفر خاصی را پیدا کنیم؛ ما می توانیم از آثار این حرکت، به خوبی رد یهود را بیابیم. آثار جریان وهابیت، چه در قدیم چه در حال حاضر، این است که به جای شمشیر و سپر و خاکریزی که باید در برابر یهود تمامیت خواه نژادپرست اشدّ الأعداء زده شود، این شمشیر را در بین مسلمانان آخته کرده است و یکدیگر را می کشند. امروز شما می توانید ملاحظه کنید که جریان وهابیت، آمده و در کشور سوریه دقیقاً در برابر آن خطی که دارد در مقابل اسرائیل مقاومت می کند، خاکریز زده است و مانع از هجوم او به اسرائیل می شود. با نام چه؟ با نام مبارزۀ با شرک! از اینجا به خوبی می توان دست یهود را در پیدایش این جریان احساس کرد و به آن پی برد.


* به فتنه سوریه اشاره کردید. در فتنه هایی که وهابیت آن را به نام های مختلف از قبیل شرک و یا مقابله با آن ایجاد می کند چگونه نیروهای خود را توجیه می کند؟ 

ـ به طور کلی، برای آن که اقدامات فتنه گرانۀ عملیاتی تان را در بین مسلمان ها توجیه کنید، تنها راهش این است که اولاً از نظر فکری خود را توجیه کنید. در حقیقت شما اگر بخواهید بین مسلمانان ـ چه شیعه و چه سنی ـ فتنه گری کنید، باید کاری کنید که به جای جنگ با دشمن، با خودشان بجنگند!


* راه اینکه با خودشان بجنگند چیست؟

ـ اینکه اینها را در یک فکر با هم دچار اختلاف کنید. اینها هم همین کار را کردند؛ علاوه بر شیعه، در بین سنی ها هم بحث شرک را راه انداختند. بسیاری از اهل سنت هم از دیدگاه آنها مشرک هستند و باید کشته شوند، چنان که در سوریه بسیاری از امام جماعت های مساجد اهل سنت توسط وهابیت به قتل رسیدند، چون آنها را مشرک می دانستند.


* بعد از انقلاب اسلامی ایران، تمام همّ و غمّ وهابیت بر این بود که جنگ راه افتاده علیه ایران را حمایت کند. امام خمینی(ره) هم فرمودند که اگر ما با آمریکا هم بتوانیم کنار بیاییم، با آل سعود کنار نمی آییم. منظور حضرت امام(ره) از این جمله چه بوده است؟


ـ نه! امام نفرمود ما با آل سعود کنار نمی آییم؛ فرمود این جنایتی که اینها در مکه کردند، اگر از آمریکا هم عبور بشود، از این واقعه نمی توان عبور کرد.


* این جمله فقط برای همان سال و همان حج بوده یا برای الآن هم صدق می کند؟

ـ منظور کلی از این جمله این است که آن قدر مبارزۀ ما با یهود ادامه پیدا می کند تا اینکه معلوم شود آل سعود هم وابستۀ به آن ها هستند و با سقوط آنها، آل سعود هم سقوط کند. منتها امام از باب تمثیل فرمودند؛ نه از باب اینکه اصل مبارزه با آل سعود است. اصل مبارزۀ ما همان بیانی است که امام فرمودند:«اسرائیل باید از صفحۀ روزگار محو شود». اگر اسرائیل از بین برود، تمام این فرقه ها که ساخته و پرداختۀ همان سازمان یهود هستند، ان شاء الله از بین خواهند رفت.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها