"آیا
می توان به گونه ای دیگر تعقل کرد؟" پرسشی است که شاید امروزه به سادگی به
سخره گرفته شود، در حالی که اساس انقلاب هایی همچون انقلاب اسلامی ایران،
تغییر رویکرد عقلانیت و شیوه های تفکر است.
تغییر معنای توسعه و
پیشرفت و در نهایت تغییر آرمان های انسان و ابزارهای رسیدن به این آرمان
ها، همه مولفه هایی هستند که با تغییر عقلانیت محقق خواهند شد. اما چگونه؟
انسان مدرن امروزی چگونه می تواند در این دوره وحشت و حیرت، که گویی فرصتی برای فرار از اندیشه غربی نمی یابد، آرامشی بیابد که بتواند این تغییر رویکرد را برنامه ریزی کند؟ چگونه می تواند از این مسیر گذار داشته باشد تا بتواند به وضعیت مطلوب و افق موردنظر خود برسد؟ با چه اندوخته و دستاویزی خواهد توانست این مسیر را طی کند؟ اصلا چه امیدی هست که بتواند به افقی برسد و آیا آنچه تحت عنوان افق جامعه مطلوب از درون جامعه مدرن دیده می شود، حقیقی است یا صرفا توهمی بیش نیست؟
این ها سوالاتی نیستند که به سادگی بتوان به آنها پاسخ داد و از کنارشان رد شد. با پرسش هایی که در این راستا داریم، صرفا می توانیم در گام اول پرسش را مورد فهم قرار داده و نیازهایمان را درک کنیم.
در همین راستا، حجت الاسلام سید محمدمهدی میرباقری، رییس فرهنگستان علوم اسلامی قم، در گفتگو با شبستان، به تبیین معنای توسعه و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و مسیرهای گذار از مدرنیته به سوی جامعه اسلامی مطلوب پرداخت.
وی با بدیهی شماردن کمک گرفتن از علوم انسانی غربی برای رسیدن به توسعه به معنای غربی، اظهار داشت: التزام به علوم انسانی موجود، لازمه رسیدن به توسعه ای است که همین علوم تعریف کرده اند؛ و به همین خاطر است که مقام معظم رهبری، در کنار علوم انسانی اسلامی، الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت را مطرح می کنند.
مولف کتاب " گفتارهایی پیرامون تحول در کتاب علوم انسانی" بر این باور است که اگر تعریف ما از توسعه تغییر نکند، و همان مبنای غربی را پذیرا باشیم، بنابراین سازوکارهای این توسعه لاجرم با همین علم سکولار به دست خواهد آمد.
توسعه سکولار، محصول عقلانیت سکولار
وی
که مدعی بود در نتیجه این امر، توسعه سکولار محصول عقلانیت سکولار است،
اظهار داشت: بر اساس همین رویکرد، امروزه عده ای به این باور رسیده اند که
ما در دوره گذار هستیم، و در دوره گذار نمی توان به شکل مطلوب الگویی
طراحی کرد و باید از همان الگوهای طراحی شده، سود جست.
مولف کتاب "در شناخت غرب" با اشاره به اینکه برخی آقایان در اوایل انقلاب خیال می کردند که با انقلاب اسلامی ما به دوره مطلوب رسیدیم، ادامه داد: ایشان بعد سی سال بیدار شده اند و ملاحظه کرده اند که احاطه مدرنیته به حدی است که باید خودمان را در دوره گذار از مدرنیته معرفی کنیم و لذا به اقتضائات دوره گذار از مدرنیته ملتزم شده اند.
وی معنای این مرحله از گذار را تلاش نکردن برای برون رفت از مدرنیته ندانست و گفت: اگر کسی توسعه مدرن را قبول دارد، هم باید عقلانیت مدرن و هم ساختارهای کلان اجتماعی مدرن را قبول داشته باشد.
مسیر گذار، علم مدرن به اضافه عقلانیت تخمینی دینی است
مولف کتاب "رویکردی نو در پایگاه وضع و دلالتهای زبانی" پذیرش لیبرال دموکراسی و نفی حکومت دینی را از لوازم پذیرش توسعه مدرنیته معرفی کرد و گفت: اما در مقابل اگر انقلابی به راه افتاده است و در مقابل آن اردوگاه غربی یک راه دیگری باز شده، شما باید برای دوره گذار، مسیری تعبیه کنید و به دنبال رسیدن به وضع مطلوب باشید.
وی ترکیبی از تالیف علم مدرن و عقلانیت تخمینی دینی با آرمان های حکومت دینی را همان مسیر گذار معرفی کرد و گفت: تنها در این مسیر گذار است که شما می توانید آرام آرام عقلانیت دیگری را تولید کنید.
مولف کتاب "رسالت روحانیت در دنیای جدید" بر این باور است که ما امروزه صرفا داریم به صورت تخمینی الگوهای غرب را دستکاری می کنیم و این امور را می توان در فلسفه هایی که با جهت های مختلف پیاده می شوند، مشاهده کرد.
وی در همین باره افزود: ما الان مثلا فلسفه ای درست کردیم، که اگر جهتش جهت حاکمیت فلسفه غرب باشد، فلسفه ای که پدید می آید، نتیجه اش دوره گذار جامعه اسلامی به تجدد می شود و اگر جهت آن جهت اسلامی باشد، نتیجه آن، دوره گذار از فضای تمدنی غرب به فضای تمدن اسلامی خواهد شد.
رییس فرهنگستان علوم اسلامی قم با این ادعا که برای دوره گذار باید حتما ترکیب سازی بشود، اظهار داشت: نمونه های زیادی از این ترکیب سازی ها را می توانید در طول تاریخ بشر ببینید و یکی از بهترین نمونه ها، تعاونی ها، به عنوان طرح ترکیبی کمونیست ها برای گذار از سرمایه داری به سوسیالیستی بود.
انقلاب اسلامی، دوره بیداری عقلانی است
وی
با بیان اینکه اگر مدعی هستید که هنوز به دوره گذار نرسیده اید، باید
همچنان به دنبال آرمان های غربی باشید، گفت: اما اگر بر این باور باشیم که
با انقلاب اسلامی به دوره بیداری عقلانی رسیده ایم، و متوجه شدیم که
دستیابی به آرمان هایش از مسیر عقلانیت دیگری عبور می کند، باید توسعه و
پیشرفت دیگری را برای خودمان تعریف کنیم.
حجت الاسلام میرباقری تغییر آرمان ها را لازمه تغییر عقلانیت تفسیر کرد و گفت: این تغییر رویکرد که در وضعیت موجود رخ خواهد داد، همان مسیری است که به عنوان مرحله گذار از دل مدرنیته به سوی جامعه مطلوب دانسته و خوانده می شود.
گذار، برون رفت از فضای تجدد به سمت افق مطلوب است
وی
با تبیین و تفسیر معنای مسیر گذار به عنوان مسیر برون رفت از وضعیت موجود،
اظهار داشت: مسیر گذار به این معناست که شما در فضای تجدد زندگی می کنید و
ساختار ها، مفاهیم و محصولات تولید شده شما را فرا گرفته اند، اما در آن
فضا، افقی را می بینید و می خواهید به سمت آن افق بیرون بروید.
این استاد حوزه علمیه قم بر این باور است که برای برون رفت از وضعیت موجود که وضعیت برون رفت از دنیای مدرن می باشد، نیاز به دوره گذار هست.
در برون رفت موفقیت آمیز از مدرنیته، تردید نکنید
وی
درباره احتمال این برون رفت و رسیدن به جامعه ایده آل و تمدن نوین اسلامی،
با کلامی محکم و استوار تاکید کرد: قطعا می شود، تردید نکنید که شدنی است.
حجت الاسلام میرباقری در این باره افزود: اصلا اگر فروپاشی شوروی محقق نشده بود و اگر صدای شکستن لیبرال دموکراسی به گوش نمی رسید و ترک در بدنه اردوگاه لیبرال دموکراسی نیفتاده بود، شاید این حرف خیلی دور از واقع به نظر می رسید، اما الان این حرف دور از واقع نیست.
طرفداران دموکراسی به اسم توسعه، اردوکشی نظامی می کنند
وی
با این ادعا که امروزه عقلانیت مدرن، ناتوانی خودش را در اداره جوامع بشری
نشان داده است، اظهار داشت: اینکه می بینید طرفداران دموکراسی به اسم
توسعه دموکراسی اردوکشی نظامی می کنند، معنایش این است که علوم انسانی
قدرت کنترل انگیزه هایشان را در جهت هدف آن ها ندارد که در نتیجه به زور
متوسل می شوند.
رییس فرهنگستان علوم اسلامی قم این اردوکشی ها را به معنای شکست علم و فلسفه ریاضی غربی دانست و گفت: این معنایش این است که فلسفه ریاضی آنها قدرت معادله سازی برای رفتار انسان را ندارد.
وی
در ادامه این پرسش را طرح کرد: "شما چرا شکست فلسفه ریاضی و دانش ها و
عقلانیت غرب را در پشت این تغییر رویه و رویکرد آنها نمی بینید؟"
دوره مدرن و پسامدرن، هر دو، گذشته است
وی با ادعای اینکه امروزه و در جهان معاصر، اصلا دوره مدرن و پسا مدرن هر دو گذشته است، گفت: امروزه دوره گذار به معنویت است.
حجت
الاسلام میرباقری با اشاره به اینکه نشانه گذار از نقطه اوج هر تمدنی،
افول شعار محوری هر تمدنی است، گفت: تمدن بعد رنسانس، شعار محوریش نفی خدا
بود؛ چه به زبان کمونیستی که صریحا می گفتند دین افیون ملت هاست و چه به
زبان طرفداران لیبرال دموکراسی و سرمایه داری!
وی شعار نفی خدا در جامعه شناسی و روان شناسی را در بیان و گزاره هایی علمی غربی دانست و گفت: این ها دین را زاییده جامعه معرفی می کردند و بر این باور بودند که دین زاییده ترس و عقده های فرو خورده بشر و جهالت انسان است.
حجت الاسلام میرباقری با این باور که چه طریق روان شناسی و چه طریق جامعه شناسی، نفی اصل اعتقاد به خدا می کردند، ادامه داد: یک زمانی در فضای روشنفکری، اعتقاد به خدا ننگ بود، در حالی که امروزه از این فضا عبور کردیم و دیگر جامعه جهانی این را نمی پذیرد.