به گزارش 598، وبلاگ انقلاب سوم نوشت: سید علیرضا بهشتی فرزند شهید دکتر بهشتی در مصاحبه با روزنامه زنجیرهای «قانون» گفته است: «اگر پدرم زنده بود٬ افراطیون او را تحمل نمیکردند».
ما هم با ایشان کاملاً موافقیم؛ پدر مظلوم ایشان از خدمترسانان حکومت اسلامی بود و خدمات شایانی را در راه استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی و بنیان دستگاه قضایی آن ارائه دادند و در خدمت به نظام مقدس از هیچ کوششی دریغ نکردند و در این راه از ملامت و توهین هیچ مخالفی به ستوه نیامدند و همیشه در برابر آماج تخریبها و توهینها و تهمتها آیه شریفه «ان الله یدافع عن الذین آمنوا..» بر زبان داشتند.
ایشان در زمان ریاست جمهوری بنیصدر بیشترین توهینها را از جانب طرفداران او و منافقین تحمل کردند؛ کسانی که در ادامه در برابر نظام مقدس اسلامی ایستادند و خیانتهای فراوانی را به ملت و مملکت اعم از ترورها٬ دشمنیها٬ دوستی و مزدوری با دشمنان مردم ایران را در کارنامه ننگین خود به ثبت رساندند؛ شهید بهشتی نهایتاً توسط همین خائنان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
این داستان در سال 88 نیز تکرار شد؛ در آن سال نیز عدهای دیگر که نفاق خود را تا آن روز پنهان کرده بودند٬ بر ولی فقیه زمان و نظام مقدس اسلامی شوریدند و در حالیکه ادعای قانون مداری آنها گوش افلاک را کر کرده بود به انواع و اقسام قانون شکنیها متوسل شدند تا خواست و نظر خود را به جای رأی مردم بنشانند؛ این افراد که حقیقتاً واژه «افراطی» برازنده وجود فتنهگرشان است٬ برای زندهها ختم گرفته و در آن شرکت کردند.
جزوات براندازی تدوین و برنامه مدونی برای ادامه آشوبها تهیه کردند؛ آشوب و اغتشاش را بیش از 8 ماه ادامه دادند؛ مملکت و مردم آن را در استرس و نگرانی نگه داشتند و عدهای را با دروغ «تقلب» به توهم واداشتند و حتی یک برگ سند بر وقوع تقلب در انتخابات رو نکردند؛ آنها مصرانه خواستار ابطال انتخابات شدند و هرگز به راههای قانونی تن ندادند.
کاملاً مشخص است که مرد مظلوم قانون و قانون مداری «شهید بهشتی بزرگ» اگر امروز بود٬ افراطیون قانون ستیز در مقابل او میایستادند و توهینهایی را که نثار همه ارکان نظام کردند را نثار او نیز میکردند و چه بسا شهید بهشتی هم به جرگه علمایی میپیوست که ارتباط خونی و فامیلی را فدای پابرجایی اسلام و تنها حکومت اسلامی شیعی میکرد.