پیامهای مغرضانه، خطرات تحلیلگرانه!
گذشت زمان و عمر هم در ساخت شخصیت انسان تاثیر دارد، هرچند دین این
مسئله را که در ازدواج سن مرد از زن بیشتر باشد اشاره نکرده است اما در
عرف مطرح است که بهتر است مرد از همسرش بزرگتر باشد ناشی از ساخته شدن
شخصیت فرد است تا بتواند یک زندگی بهتر و کاملتر و با نشاط تر رغم بخورد.
گزارش 598،
ازدواج مسئله مهمی در زندگی هر فردی است، در گذشته تقریبا در بیشتر
ازدواج ها سن مرد از زن بیشتر بود که می تواند یکی از دلایل دوام و قوام
زندگی ها در گذشته باشد اما در این چند سال اخیر ازدواج هایی که در آن سن
زن بیشتر از مرد است رواج بیشتری پیدا کرده است.
یکی از دلایلی که زنها برای ازدواج با مردان کوچکتر از خود اظهارمی کنند غلبه و سلطه بر آنهاست و اینکه به اصطلاح خودشان نمی خواهند زیر سلطه و دیکتاتوری مردان باشند. اما این نوع تفکر و ازدواج می تواند آسیب های زیادی برای یک زندگی مشترک داشته باشد.
علی اکبر بیاری جامعه شناس و استاد دانشگاه در این خصوص در گفتگو با 598 اظهار داشت: باید قبل از هر چیز افراد بدانند که هدف از ازدواج چیست؟ برای رسیدن به یک مقصد قرار است تحولی در زندگی یک فرد صورت گیرد، پس باید دانست که ابزار متناسب برای رسیدن به مقصد چیست؟
وی گفت: هدف از ازدواج بخشی از هدف زندگی می باشد و هدف زندگی تکامل است. انسان با اختیار خودش از داشته های خود و دیگران که خداوند در اختیارشان قرار داده استفاده می کند و به تکامل می رسد.
این جامعه شناس تصریح کرد: جایگاه ازدواج در این هدف تکاملی، جایی معنا پیدا می کند که ازدواج زمینه سازی می کند برای رسیدن به هدف نهایی زندگی انسان، با ازدواج خانواده تشکیل می شود که تشکیل خانواده نتایجی به دنبال دارد که یکی از این نتایج آرامش است. بنابراین بسیاری از نیازهای انسان از طریق ازدواج تامین و برطرف می شود.
بیاری تاکید کرد: متناسب با تکامل زندگی زن و شوهر باید ویژگی های خاصی از لحاظ جسمي ، روحی و روانی داشته باشند که دین آن را به هم کف بودن تعبیر می کند.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: سن را می توان در جایگاه عوامل سازنده شخصیت انسان موثر دانست. مهمترین عواملی که شخصیت انسان را می سازد ژنتیک و وراثت است، یکی از عوامل محیط زندگی فرد است چه در دوران جنین و چه در دوران تولد و رشد که در تعیین می باشد همچنین جغرافیا و طبیعت و محیط اجتماعی و انسانی که در بین آنها خانواده مهمتر است هم در ایجاد شخصیت فرد تاثیر بسزایی دارد.
وی خاطر نشان کرد: گذشت زمان و عمر هم در ساخت شخصیت انسان تاثیر دارد، هرچند دین این مسئله را که در ازدواج سن مرد از زن بیشتر باشد اشاره نکرده است اما در عرف مطرح است که بهتر اینکه مرد از همسرش بزرگتر باشد. این موضوع و توجه عرفی ناشی از ساخته شدن شخصیت فرد است تا بتواند یک زندگی بهتر و کاملتر و با نشاط تر رقم بخورد.
این جامعه شناس گفت: در زندگی زناشویی اصولی باید حاکم باشد که زندگی دوام پیدا کند یکی از اصول حاکم در زندگی اصل تامین نیازهای عاطفی است باید همسران بتوانند نیازهای عاطفی را تامین کنند اما این عاطفه نباید به حد افراط برسد زیرا در این صورت از وظایف دیگر زندگی باز خواهند ماند.
وی بیان داشت: اگر زن بزرگتر از مرد باشد این تامین عاطفی مانند مهر و محبت مادر به فرزندش می شود. مادر منبع عاطفه است که مهمترین وظیفه اش خرج محبت به فرزندش است در صورتی که در زندگی زناشویی وظایف دیگری هم وجود دارد که ممکن است تحت الشعاع این عاطفه بیش از حد قرار بگیرد و دوام زندگی از بین برود.
بیاری اظهار داشت: اگر مرد بزرگتر باشد دوام و قوام زندگی به دلیل پختگی عقلی مرد بیشتر خواهد بود و این عقل باعث خواهد شد که از افراط بیش از حد در محبت جلوگیری شود اما اگر مرد از زن کوچکتر باشد و زن و مرد در یک حد عاطفه قرار بگیرند مرد از وظایف اجتماعی خود باز می ماند.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: یکی از اصول حاکم بر خانواده اصل سرپرستی مرد بر خانواده است هر جمعی باید به صورت طبیعی برای اینکه ادامه پیدا کند سرپرست داشته باشد.در مورادی در بسیاری از موارد که در خانواده ها پیش می اید باید حرف نهایی زده شود تا مشکل برطرف شود اگر مرد در این خانواده دارای پختگی عقلی و استقلال فکری را با دلیل سن زیادتر داشته باشد می تواند تصمیم نهایی را بگیرد البته منظور برخورد دیکتاتور مابانه نیست.
وی در پایان گفت: بخشی از خانواده ها که دچار فروپاشی می شوند به این دلیل است که به دلیل سن کم مرد خانه، او از نظر فکری استقلال ندارد و وابسته به خانواده پدری است.
گفتگو از خدیجه فتحی زاهد
یکی از دلایلی که زنها برای ازدواج با مردان کوچکتر از خود اظهارمی کنند غلبه و سلطه بر آنهاست و اینکه به اصطلاح خودشان نمی خواهند زیر سلطه و دیکتاتوری مردان باشند. اما این نوع تفکر و ازدواج می تواند آسیب های زیادی برای یک زندگی مشترک داشته باشد.
علی اکبر بیاری جامعه شناس و استاد دانشگاه در این خصوص در گفتگو با 598 اظهار داشت: باید قبل از هر چیز افراد بدانند که هدف از ازدواج چیست؟ برای رسیدن به یک مقصد قرار است تحولی در زندگی یک فرد صورت گیرد، پس باید دانست که ابزار متناسب برای رسیدن به مقصد چیست؟
وی گفت: هدف از ازدواج بخشی از هدف زندگی می باشد و هدف زندگی تکامل است. انسان با اختیار خودش از داشته های خود و دیگران که خداوند در اختیارشان قرار داده استفاده می کند و به تکامل می رسد.
این جامعه شناس تصریح کرد: جایگاه ازدواج در این هدف تکاملی، جایی معنا پیدا می کند که ازدواج زمینه سازی می کند برای رسیدن به هدف نهایی زندگی انسان، با ازدواج خانواده تشکیل می شود که تشکیل خانواده نتایجی به دنبال دارد که یکی از این نتایج آرامش است. بنابراین بسیاری از نیازهای انسان از طریق ازدواج تامین و برطرف می شود.
ازدواج مناسب مسیری است برای تشکیل یک جامعه سالم
بیاری تاکید کرد: متناسب با تکامل زندگی زن و شوهر باید ویژگی های خاصی از لحاظ جسمي ، روحی و روانی داشته باشند که دین آن را به هم کف بودن تعبیر می کند.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: سن را می توان در جایگاه عوامل سازنده شخصیت انسان موثر دانست. مهمترین عواملی که شخصیت انسان را می سازد ژنتیک و وراثت است، یکی از عوامل محیط زندگی فرد است چه در دوران جنین و چه در دوران تولد و رشد که در تعیین می باشد همچنین جغرافیا و طبیعت و محیط اجتماعی و انسانی که در بین آنها خانواده مهمتر است هم در ایجاد شخصیت فرد تاثیر بسزایی دارد.
وی خاطر نشان کرد: گذشت زمان و عمر هم در ساخت شخصیت انسان تاثیر دارد، هرچند دین این مسئله را که در ازدواج سن مرد از زن بیشتر باشد اشاره نکرده است اما در عرف مطرح است که بهتر اینکه مرد از همسرش بزرگتر باشد. این موضوع و توجه عرفی ناشی از ساخته شدن شخصیت فرد است تا بتواند یک زندگی بهتر و کاملتر و با نشاط تر رقم بخورد.
این جامعه شناس گفت: در زندگی زناشویی اصولی باید حاکم باشد که زندگی دوام پیدا کند یکی از اصول حاکم در زندگی اصل تامین نیازهای عاطفی است باید همسران بتوانند نیازهای عاطفی را تامین کنند اما این عاطفه نباید به حد افراط برسد زیرا در این صورت از وظایف دیگر زندگی باز خواهند ماند.
وی بیان داشت: اگر زن بزرگتر از مرد باشد این تامین عاطفی مانند مهر و محبت مادر به فرزندش می شود. مادر منبع عاطفه است که مهمترین وظیفه اش خرج محبت به فرزندش است در صورتی که در زندگی زناشویی وظایف دیگری هم وجود دارد که ممکن است تحت الشعاع این عاطفه بیش از حد قرار بگیرد و دوام زندگی از بین برود.
بیاری اظهار داشت: اگر مرد بزرگتر باشد دوام و قوام زندگی به دلیل پختگی عقلی مرد بیشتر خواهد بود و این عقل باعث خواهد شد که از افراط بیش از حد در محبت جلوگیری شود اما اگر مرد از زن کوچکتر باشد و زن و مرد در یک حد عاطفه قرار بگیرند مرد از وظایف اجتماعی خود باز می ماند.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: یکی از اصول حاکم بر خانواده اصل سرپرستی مرد بر خانواده است هر جمعی باید به صورت طبیعی برای اینکه ادامه پیدا کند سرپرست داشته باشد.در مورادی در بسیاری از موارد که در خانواده ها پیش می اید باید حرف نهایی زده شود تا مشکل برطرف شود اگر مرد در این خانواده دارای پختگی عقلی و استقلال فکری را با دلیل سن زیادتر داشته باشد می تواند تصمیم نهایی را بگیرد البته منظور برخورد دیکتاتور مابانه نیست.
وی در پایان گفت: بخشی از خانواده ها که دچار فروپاشی می شوند به این دلیل است که به دلیل سن کم مرد خانه، او از نظر فکری استقلال ندارد و وابسته به خانواده پدری است.
گفتگو از خدیجه فتحی زاهد