598؛ سریال و فیلمهای طنزی که ورزش و به خصوص فوتبال را سوژه خود قرار دهند در این سالها بارها روی آنتن تلویزیون رفتهاند؛ از 2-5-3 بگیرید تا این آخری یعنی «پژمان». فوتبال با توجه به تاثیرگذاریاش دستمایه خیلی چیزها قرار میگیرد و سریال و فیلم یکی از این موارد است؛ سریالهایی که گاهی اوقات چهرهای در آنها از ورزشکاران و اهالی ورزش نشان داده میشود که غیرواقعی و تداعیکننده نگاه بالا به پایین اهالی هنر به اقشار دیگر به ویژه ورزشیهاست.
اینکه نویسنده یک سریال به صرف اینکه از «روزنامهچیها» بدش میآید سعی
میکند تصویر سیاهی از روزنامه نگاران نشان دهد مقولهای است که جای بحث
فراوان دارد؛ نه اینکه جامعه رسانهای همه پاک هستند که اصلا نمیتوان این
حرف را زد چرا که در بین افراد رسانهای همانند سایر اقشار خوب و بد و جود
دارد؛ همانگونه که در بین نویسندگان روزنامههای طنز و بازیگران میتوان از
این دسته افراد را پیدا کرد.
سوال اما این است که آیا گفتن این جمله که «پول میدهند تا یک صفحه مصاحبه
از فلانی نوشته شود» از رسانه ملی کار درستی است؟ یا حداقل اگر این حرف
زده میشود؛ نمیتوان طور دیگری آن را بیان کرد به طوری که تصویر سیاهی از
روزنامهنگاری در ذهن ببینده شکل نگیرد؟
از این نکته که بگذریم، میرسیم به «میو میو» کردن یک فوتبالیست؛ یک
بازیکن با سابقه ملی، با گل زده ملی و بازی در یکی از پرطرفدارترین تیمهای
ایران. همسرش - که هنوز رسما همسرش نشده و قرار است این اتفاق رخ دهد- از
او میخواهد پشت تلفن برایش «میو میو» کند و او هم در هواپیمای پر از مسافر
این کار را میکند، شاید برای اینکه دل آن دختر نشکند و از دستش نپرد. اسم
این کار را چه میتوان گذاشت؛ خنداندن مخاطب؟ زیر سوال بردن ورزشکاران؟ یا
یک آیتم همانند سایر آیتمهای این سریال؟
اینکه پژمان جمشیدی چنین کاری را در معرض عموم انجام میدهد آیا زیر سوال
بردن شخصیت خودش به عنوان یک بازیکن ملی نیست؟ درست است که سریال است اما
حتما شنیدهاید که شوخی - شوخی همه چیز جدی میشود.