598،صداي کيروش بلند است. ميگويند او ميرود و برنمي گردد در اين رابطه
شک داريم که چنين باشد اما او قطعا معترض است چرا که نتوانسته در زمانهاي
مقرر فيفا و به اصطلاح در روزهاي فيفا دي تيم ملي را جمع کند.
صداي استقلال هم بلند است آنها هم داعيه پرچم ايران را دارند و بيراه هم
نميگويند چرا که فشردگي براي آنها هم به اوج رسيده و شرايط اصلا مطلوب
نيست, فشردگي بازيها و دير جمع شدن آنها به دليل صعود تيم ملي به جام
جهاني اين تيم را شکننده کرده و وضعيت را خراب کرده تا جايي که مصدومان
زيادي روي دست اين تيم باقي مانده است.
در واقع بايد گفت همه آنها که به زمان و آرامش نياز دارند در حال اعتراض
هستند اما در اين سو در سازمان ليگ همه آرام هستند و بي اعتنا.
تو گويي نميدانند که تيم ملي تا چند ماه ديگر بايد در جام جهاني شرکت کند و
استقلال چند روز ديگر يک ديدار بسيار سنگين مقابل بوريرام خواهدداشت.
برنامهريزيها بيگمان غلط است
نويسنده به شدت به نظم ليگ معتقدم اما با اين حال بايد پذيرفت که افکار
کيروش به هزاران دليل با همه مربيان ليگ متفاوت است و او به بازيهاي
بيشتري براي هماهنگي و تنظيم کردن تيم ملي با افکارش نياز دارد و از آنسو
استقلال هم به آرامش نيازمند است و اندکي ريکاوري.
سازمان ليگ حتي بدون در نظر گرفتن زمان پرواز استقلال به تايلند براي جمعه
بازي گذاشته بود و به اين ترتيب استقلال نميتوانست از اصفهان راهي تايلند
شود و به همين دليل بود که عجولانه و بدون هماهنگي يک روز زودتر اما با
ساعتي ديرتر استقلال را در تنگناي زماني پرواز اصفهان به تهران قرار داد و
همه چيز را براي اين تيم سخت کرد تا جاييکه بازي ساعت ده تمام ميشود اما
استقلال بايد يک ربع به يازده به سمت تهران پرواز کند و شايد حتي کنفرانس
خبري را هم ازدست بدهد.
البته نگرانيهاي استقلال کنفرانس خبري نيست بلکه آن است که نفرات مصدومش
زياد است و اگر حتي يک مصدوم ديگر در کوران اين مسابقات بدهد با مشکل مواجه
ميشود چرا که استقلال زمان بسيار کوتاهي تا بازي با تيم لاليگايي تايلند
زمان دارد و البته که امروز با پوست و گوشت خودش درک کرده که آن تيم
تايلندي بسيار قدرتمند است و حتي ممکن است استقلال را حذف کند و به اين
ترتيب و با اين برنامه ريزيها بايد تاکيد کنيم که احتمال دارد خيلي زود اين
اعتراض ها به جنگهاي بزرگتري بين کيروش و سازمان ليگ و استقلاليها با
سازمان ليگ ختم شود.
بازيکنان و کادر فني تيم ملي پس از صعود به جام جهاني تا اين لحظه هنوز حتي
يک روز هم کنار هم قرار نگرفته اند و اين يک فرصتسوزي بزرگ است.
به راستي چرا بايد در چنين شرايط خوبي اينهمه مشکل و فرصتسوزي داشته باشيم و نتوانيم برنامه خوبي ارايه کنيم؟
امروز دو اتفاق خوب براي فوتبال ايران رقم خورده است يعني هم تيم ملي به
جام جهاني رفته و هم استقلال ايران فرصت قهرماني در آسيا را دارد و به آن
بسيار نزديک است.
ايران در جام باشگاههاي آسيا چند دهه است که قهرمان نشده و معتقديم
استقلال با تيم خوبي که بسته توان قهرماني در قاره را دارد و البته که اين
قهرماني احتمالي براي تيم ملي ايران هم بسيار نويد بخش وپيوسته است چرا که
تيم ملي هم از مردان استقلال سود ميبرد و آمادگي روحي و رواني اين تيم
تاثير مستقيم روي تيمملي دارد.
هر چه هست اما يک جاي کار لنگ ميزند، شايد بهتر باشد شرايط سازمان ليگ در
مجمع بررسي شود چرا که مهمترين دست آوردهاي فوتبال ايران امروز با اين
برنامهريزي شرايط خوبي ندارند و برنامه ريزان بايد در صورت ناکامي استقلال
و تيم ملي پاسخگوي مردم باشند.
90