بولتن نیوز : از در که تو می آید هنوز ابهتی که در فیلم هایش از او به یاد داریم را می شود توی نگاه هایش دید اما وقتی که سلام و علیکی می کند و با او گرم می شویم ، خاکی و مردمی بودن را از بند بند حرف هایش احساس می شود . بازیگر بی حاشیه سینمای ایران با اینکه شیمی و حقوق خوانده است اما دنیای تئاتر و سینما برایش جلوه ای دیگر داشته است و با ورود به این عرصه سال هاست چهره ای دوست داشتنی برای مردم ایران شده است . معلم سختگیر و خشن فیلم در پشت پرده مه خیلی راحت تر از آن چیزی که فکر می کردیم قرار مصاحبه با ما را قبول کرد و در ظهر یک روز گرم تابستانی به دفتر بولتن نیوز آمد تا با ما از خودش و سینما و هنر سخن بگوید . جهانگیر الماسی مرد به یادماندنی سینما و تلویزیون ایران گرچه این روزها کم کار و گزیده کار شده است اما هنوز هم می توان او را یکی از بازیگران معروف و دوست داشتنی سینمای ایران دانست چرا که روحیه مردمی او به خوبی کلمه بازیگر را معنی می کند . گرچه او این روزها دل پری از خیلی از اهالی سینما دارد اما ترجیح می دهد در گفت و گو کمتر نامی از کسی برده شود با اینحال باز هم گفت و گوی ما با مرد پر ابهت سینمای ایران بسیار خواندنی از آب در آمده است . او در طول مصاحبه تاکید زیادی دارد که امیدوار است حرف هایش به درد مردم بخورد.
حال سینمای امروز ما خوب نیست
جهانگیر الماسی با اینکه مریض بود و سرماخوردگی شدیدش در بعضی جاهای مصاحبه اذیتش می کرد با اینحال با فراغ بال کامل به سوال های ما پاسخ می داد .او این روز ها از یکنواخت شدن سینمای ایران دل پری دارد و ابتدای مصاحبه را اینگونه شروع می کند : امروز حال سینمای ایران زیاد خوب نیست و بیشتر به یک مریض که در حال دست و پازدن است می ماند . در سینمای امروز ایران باید یک اتفاق جدی بیفتد و هم نگاه ها به سینما عوض شود و هم در حوزه امکانات سخت افزاری اتفاقات جدی بیفتند تا بتوان به آینده این سینما امیدوار بود . امروز محل نمایش فیلم ها چه از نظر مکانی و چه از نظر ساختاری به هیچ وجه مناسب نیست . کل معنی سینما و سینما رفتن امروز در خیابان انقلاب و میدان ولیعصر و چند پردیس سینمایی منحصر شده است در حالی که در کشور 75 میلیونی ما که بخش زیادی از مردم به هنر علاقه مندند این اصلا مناسب نیست . از طرف دیگر امروز سینما در مسیر پیشرفت سخت افزاری و نرم افزاری قرار نگرفته است . به جز چند سینمای مطرح در تهران کیفیت صدا و تصویر و حتی محیط پیرامونی در هیچ کدام از سینماهای ما مناسب نیست . البته در سال های اخیر مسئولان اقدامات مناسبی در این زمینه انجام داده اند ولی اولا در این حوزه اصلا نگاهی به شهرستان ها وجود ندارد و ثانیا حرکت ها بسیار کند صورت می گیرد . امروز مدیران سینما فقط به بخش رسانه ای و تولید فیلم توجه دارند در حالی که در سینمای دنیا بیشتر موضوعات حول محور صنعت و تجارت سینما می چرخد.
دینم به امام زمان (عج) را ادا کردم
وقتی برای الماسی سوال یکی از خوانندگان بولتن نیوز که برایمان ارسال کرده اند را در خصوص فعالیت او در سال های دهه هفتاد در حوزه مهدویت را مطرح می کنیم از حافظه این خواننده تعجب می کند و در این خصوص می گوید : موضوع فعالیت من در حوزه مهدویت ریشه اش در دو اتفاق است که برای من رخ داد و موجب شد من گرایش شدیدی در کار در حوزه مهدویت پیدا کنم . البته این مسائل یکی از موضوعاتی است که من تا به حال در جایی مطرح نکرده ام و برای اولین بار در این مصاحبه آن را بازگو می کنم . در آغاز دهه هفتاد که دوران اوج شهرت و فعالیت های من بود خیلی به این فکر می کردم که چه فعالیتی را انجام بدهم که هم کارم بیمه باشد و هم از این شهرت به نحو مطلوب استفاده کنم . در آن روزها گرایش شدیدی به مطالعه در حوزه ی حکمت اسلامی و حکمت متعالیه داشتم و نزد استادانی همچون مرحوم حسین خطیب و جلال الدین همایی روی آرای مدینه فاضله کار می کردم ، اما اصل مطالعات و پژوهش هایم در حوزه مهدویت به دلیل دو اتفاقی بود که قبل و بعد از انقلاب برایم افتاد . در سال های قبل از انقلاب روزی از یکی از هم محله ای هایم یک تفنگ چوبی بسیار زیبا را که خودش درست کرده بود به قیمت 12 تومن خریدم و به قدری این اسلحه زیبا بود که از خودم جدا نمی کردم و همه جا همراه خودم می بردم . روزی از جلوی سفارت آمریکا رد می شدم که نگهبانان سفارت به این اسلحه مشکوک شدند و بین ما درگیری به وجود آمد و خلاصه با پادرمیانی مامورین شهربانی به پایگاه پلیس رفتم و شب سختی بر من گذشت اما در همان روز که دقیقا شب نیمه شعبان بود در کوچه کلانتری تابلوی بزرگی به چشمم خورد که روی آن نوشته شده بود "یا قائم آل محمد جهان در انتظار توست" همانجا از ته دل از آقا خواستم که من آزاد شوم و به طرز معجزه آسایی توسط یکی از دوستان آن شب آزاد شدم و به همین دلیل یک دینی به ارباب پیدا کردم . بعد از انقلاب روزی در خانه به طرح یک فیلم نامه فکر می کردم به این نتیجه رسیدم که در خصوص استوانه همه خوبی ها یعنی امام زمان (عج) فیلم نامه ای تهیه کنم و بنابر این فیلم نامه را اتود زدم چون اعتقاد داشتم که این موضوع از بطن مردم است . اما نمی دانم برای چه موضوعی خیلی ها دشمنم شدند و همه جوره جلوی این فیلم نامه سنگ اندازی کردند و من دلم شکست و یک روز در مسجد جمکران بودم که باز هم همان تابلویی را که قبل از انقلاب دیده بودم را دیدم و یک آرامشی به من دست داد و با تمام وجود از آن به بعد در زمینه مهدویت به تحقیق و پژوهش پرداختم .
موضوعات جدید وارد حوزه سینما شوند
بازیگر فیلم های آشیانه مهر و بانوی کوچک در خصوص فیلم های امروز سینمای ایران می گوید : امروز سینمای ما به سمت ابتذال کشیده شده است و مضمون فیلم ها حول و حوش موضوعات تکراری قرار گرفته است . امروز هیچ کدام از سینماگران ما برای پیشرفت کشور در حوزه های مختلف مثلا درباره توسعه اقتصادی و یا حوزه علمی فیلم نمی سازند بلکه در موضوعاتی که هیچ دردی از جامعه ما دوا نمی کند فیلم می سازند. من سال ها قبل زمانی که آقای لاریجانی رئیس سازمان صدا و سیما بودند طرحی را به ایشان دادم که بنیادی را تاسیس کنیم تا با عقبه دینی و اعتقادی خطوط داستانی را برای فیلم نامه ها با تحقیق و پژوهش ایجاد کنیم که مورد موافقت سازمان قرار گرفت اما به دلیل تغییرات مدیریتی به مرحله سرانجام نرسید . خوبی این بنیاد این بود که فیلم نامه ها هم در آن ثبت می شد و کسی نمی توانست طرح فرد دیگری را بسازد . به طور مثال الان فیلمی با بودجه میلیاردی درباره زندگی حضرت رسول (ص) کلید خورده است که طرح خود من در سال 86 بوده است و من می توانستم با یک پنجم هزینه آن را بسازم اما الان به دلیل نبود چنین بنیادی فرد دیگری دارد آن را با عظیم ترین تبلیغات رسانه ای می سازد .
محمد رضا گلزار در خدمت پیشرفت سینما قرار گیرد
جهانگیر الماسی در بخش دیگری از گفت و گو با ما مهم ترین عامل عقب ماندگی سینمای ایران را در بخش مدیریت فرهنگی می داند و با اشاره به اینکه امروز بسیاری از مدیران طرحی برای بهره گرفتن بهتر از امکانات سینما ندارند می افزاید : امروز شیفتگی تهیه کننده سینما است که بازیگر و متن و . . . را انتخاب می کند . یک تهیه کننده برای اینکه دوست دارد با محمد رضا گلزار عکس بگیرد میلیون ها تومان پول به او می دهد فقط برای سه روز بازی در فیلمش . البته خود گلزار بسیار پسر خوبی است و من ایرادی به این مراوده ندارم اما می گویم چرا همان تهیه کننده نمی آید و این چهره که مردم دوستش دارند را آموزش نمی دهد که باعث رشد سینمای ایران شود؟ چرا الان باید پربیننده ترین برنامه تلویزیون مصاحبه با یک مرد سه زنه باشد ؟ چرا این همه پیشرفت های شگرف علمی نباید دستمایه تلویزیون و سینمای ما باشد؟ این ها همه به دلیل این است که مدیریت فرهنگی ما درست نیست و افرادی با هر نوع تحصیل و هرنوع سابقه ای در مسند مدیریت های فرهنگی تکیه می زنند اما درستش این است که باید افراد برای مدیریت فرهنگی تربیت شوند و از پایه برای این کار برنامه ریزی کنند .
بهترین دوره فرهنگی دوره شهید بهشتی بود / با جیم جارموش مناظره می کنم
عضو فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران در خصوص کمرنگ شدن حضورش در عرصه سینما و تلویزیون می گوید: این روزها اصلا امکان فعالیت برایم نیست . فیلمی با نام مادر لر را آماده نمایش برای تلویزیون داشتم که به دلیل سلیقه شخصی برخی دوستان و تنها به دلیل یک اشتباه تکنیکی به محاق رفت و فیلم نامه هایی که این روزها می نویسم و کار میکنم به دلایلی پشت در ارشاد متوقف می شوند . خیلی ها به من می گویند که یک هنرمند دولتی هستم اما من در همه دولت ها کار کرده ام و از ابتدای انقلاب فعالیت داشتم . من بعد از فوت زودهنگام پدرم به تحصیل شیمی و بعد حقوق پرداختم اما به دلیل علاقه شدید به تئاتر و تلویزیون به این رشته آمدم و با کمک خدا ماندگار شدم . کار حرفه ای ام را در کنار دو تن از دوستان خوبم شهید شاهچراغی و شهید محمد منتظر القائم در کیهان آغاز کردم و با شهید بهشتی و شهید رجایی نیز در کانون توحید کار کردم . در همان دوران کیهان آقای خاتمی را از دور شناختم و در همه دولت های بعد از انقلاب کار کردم اما نمی دانم الان که وجه انقلابی دولت بیشتر است چرا جلو فیلم نامه های من که با موضوعات اعتقادی است گرفته می شود ؟ به نظر من بهترین دوران فرهنگی دوران شهید بهشتی بود . من ادعاهای بزرگی ندارم اما در زمینه کار خودم سینما سال ها کار کرده ام و امروز حاضرم با بزرگ ترین نظریه پردازان این رشته مانند جیم جارموش هم در هر زمینه ای مناظره کنم .
سینما به قصه گویی وارداتی محصور نشود
الماسی لحظه ای لبخند از لبانش محو نمی شود و سعی می کند نگاهش را بین همه اعضای تحریریه تقسیم کند و در میان حرف هایش خود را مدیون مردم می داند و لحظه به لحظه از مردم به خاطر محبت هایشان تشکر می کند. الماسی در خصوص وضعیت امروز سینمای ایران تصریح می کند : امروز با شرایط خوب تولید فیلم فاصله ای نداریم چرا که انگیزه تولید فیلم هم اکنون در داخل کشورمان وجود دارد . اما نکته ای که برای من مهم است این است که سینما باید به سمت اهداف انقلاب اسلامی به پیش برود چرا که انقلاب اسلامی ما برعکس زمان شاه بر آگاهی مردم استوار است نه بر ناآگاهی آنان و این یک برگ برنده بی نظیر است که می تواند به سینمای ما کمک کند که همه حرفش را با مردم بزند . الان به نظر من فیلم های خوبی روی پرده وجود دارد که نگاه های خود در لایه های زیرین خود با اصالت ها و اعتقادات ما دارد که می توانم از میان آن ها به فیلم آسمان محبوب، آلزایمر، بی انتها و . . . اشاره کنم . البته در این میان جریان های خطرناکی هم مانند جریان فیلم سازی کیارستمی وجود دارد صرفا تعریفی خاص و مطلق از روشنفکری دارد که متاسفانه اکنون درمیان سینماگران ما مد شده است . سینمای ما امروز نباید محدود به قصه گویی که یک تقلید از سینمای وارداتی است بشود و ما باید به سمت سینمای ایرانی که شناسنامه ما باشد برویم . سینمایی که رگه هایی از آن در آثار علی حاتمی ملموس است . تهیه کننده های ما باید از تولید فیلم هایی که به اسم کمدی تمام اصالت و هویت ما را هدف می گیرند بپرهیزند تا این مساله باب نشود . اکنون سینما از این نوع فیلم ها پر شده است و بخشی از آن مانند ساختمان پزشکان به تلویزیون نیز کشیده شده است .
هالیوود مانند یک قدرت نظامی است
بازیگر فیلم سهراب در خصوص گرایشات این روزهای عوامل تولید فیلم در سینمای ایران به سمت هالیوود نیز چنین اظهار نظر می کند : امروز اگر تهیه کنندگان ما آمال و آرزوهایشان سینمای هالیوود است به دلیل رونق اقتصادی این سینما است . هایوود امروز به مانند یک ارتش و قدرت نظامی است که می تواند با سیاست گذاری عظیم فرهنگی از یک قدرت نظامی هم موثر تر باشد . اما رمز این قدرت یکپارچه بودن هالیوود و ذیل نام قرار گرفتن افراد است . فیلم های امروز سینمای کشورمان احساسات افراد را هدف می گیرد در حالی که هالیوود روی باور ملی افراد و بزرگ نشان دادن واقعیت ها تلاش می کند . امروز در سینمای ایران همه به فکر منافع خود هستند و حاضر نیستند به خاطر منافع جمعی منافع فردی را به کنار بگذارند به همین دلیل سینما پیشرفت نمی کند . ما آرمان مان نباید هالیوود و . . . باشد بلکه باید یک سینمای قدرتمند ایرانی اسلامی باشد .
سازمان سینمایی باید مستقل باشد
الماسی در پایان مصاحبه به تشکیل سازمان سینمایی اشاره می کند و در حالی که با صدای اذان خود را برای نماز آماده می کند در این خصوص می گوید : سازمان سینمایی از آن جایی که می تواند با اهداف تعریف شده یک سازمان مستقلی باشد که در عین حال پاسخگوی وزارت ارشاد هم باشد . البته سازمان ها و نهاد های سینمایی باید نسبت خود را با این سازمان مشخص کنند و این سازمان هم باید ابتدا به فیلم نامه های تولیدی سینمای ایران نظر داشته باشد و سپس به اصلی ترین دغدغه سینما یعنی سخت افزار بپردازد.
مصاحبه ما با جهانگیر الماسی بیش از سه ساعت به طول انجامید و بسیاری از قسمت های آن به دلیل درخواست خود الماسی منتشر نشد . حرف هایی که شاید هیچ کدام از اعضای تحریریه بولتن نیوز انتظار شنیدن آن را از مردی که سال ها برای این سینما زحمت کشیده نداشتند . اما با همه این حرف های نکته ای که برای همه مان لذتبخش بود این بود که این بازیگر سینما با همه این مشکلات خود را نفروخته است و به هیچ قیمتی شرف ایرانی بودنش را با چیز دیگری عوض نکرده است . در پایان این دیدار و گفت و گوی دوست داشتنی با این پیشکسوت سینمای ایران به پاس سال ها هنرآفرینی وی لوح تقدیر و هدیه ناقابلی از سوی مدیرمسئول سایت به جهانگیر الماسی اهدا شد.