روزنامه کیهان امروز پنج شنبه 14/6/92 در ستون اخبار ویژه خود نوشت:
همکار سابق مهدی کروبی در راهاندازی شبکه ماهوارهای تصریح کرد اظهارات چند وقت اخیر هاشمیرفسنجانی از جمله درباره استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی نشانه پیر فلجی سیاسی و نوعی خودزنی است.
داریوش سجادی مشاور سابق کروبی و از همکاران نشریات اصلاحطلب در وبلاگ خود نوشت:«شواهد و قرائن و اظهارات «اکبر هاشمیرفسنجانی» طی یک هفته اخیر میتواند نشاندهنده ابتلای ذهنی به نوعی پیرفلجی (Parkinson) سیاسی در سنین کهولت باشد که با وجود «فلکسی بیلیتی» بالا (High Flexibility) تدریجاً و به حکم تقدیر به نقطه پایان خود میرسد.
وی میافزاید:«نمونهای دیگر اظهارات 24 سال پیش مهندس بازرگان در مصاحبه با روزنامه تهران تایمز بود که در آن گفتوگوی اعلام کرد «فردای آزادسازی خرمشهر به منظور تبریک و شادباش نزد هاشمیرفسنجانی رفتند و بعد از ابلاغ مراتب خرسندی خود از این عملیات موفق به هاشمی گوشزد کردهاند که اکنون و با احراز تمامیت ارضی ایران در سرحدات خود فرصت مناسبی است تا ایران پیشقدم شود و به جنگ پایان دهد و مطابق گفته مرحوم بازرگان، هاشمی نیز ضمن صحه گذاشتن بر چنین خواستهای به ایشان قول داده تا شخصاً این مسئله را نزد امام مطرح و دنبال کند و بر همین منوال جنگ را به اتمام برسانند!» این در حالی است که در فردای انتشار این مصاحبه و با بالا گرفتن جو پرسش و مطالبه توضیح، دفتر آقای هاشمیرفسنجانی اعلام کرد ضمن استعلام از ایشان آقای هاشمی فرمودند اصل آن جلسه را به یاد میآورند اما موضوع مذاکرات را فراموش کردهاند!
داریوش سجادی با ابراز تعجب از اظهارات اخیر هاشمی در متهم کردن دولت سوریه به کاربست سلاح شیمیایی میافزاید:«با شدت گرفتن و تعدد یافتن این گفتنها و تکذیب کردنها به وضوح میتوان نوعی خودزنی و خودتخریبی ناخواسته را از رفتار و گفتار و سلوک هاشمی استنباط کرد. روندی که اگر منحصر به ایشان میماند شاید قابل تحمل بود اما خواسته یا ناخواسته تالی فاسد خودزنی هاشمی متوجه دکتر حسن روحانی است که هاشمی اصرار زیادی دارد پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری را به نام خود و ناشی از زحمات خود سند بزند. روحانی اکنون بلاگردان «هاراگیری» هاشمی شده است.
مشاور کروبی در ادامه یادآور می شود: هاشمی از رد صلاحیت خود و از دست رفتن فرصت تحقق آرزوهایش عصبانی است و در حال تخریب خود از طریق همین اظهارات و مکنونات است. او احساس غبن میکند. اصرار اخیر وی در افشای نامه محرمانهاش به امام در سالهای آخر حیات بنیانگذار جمهوری اسلامی جهت بهبود رابطه با آمریکا و اصرار امروزش بر عاملیت حکومت سوریه در بمباران شیمیایی دمشق برون ریخت چهره واقعی هاشمی است که از ابتدا نیز دلبسته شعارها و آرمانهای فرامرزی انقلاب خمینی نبود.
سجادی این را هم نوشته که «علیرغم صرافت محمدجواد ظریف وزیر خارجه روحانی و حیدر مصلحی وزیر سابق اطلاعات که اظهار داشتند از چند ماه قبل در جریان انتقال سلاح شیمیایی با عاملیت و مساعدت عربستان به سوریه بوده و آن را رسماً به اطلاع آمریکاییها رساندهاند باز هم هاشمی برخلاف مواضع کلیت نظام و دولت حسن روحانی که علیالقاعده باید مورد وثوق وی باشد اصرار معناداری بر متهم کردن دولت از خود نشان میدهد و عملاً موجبات مضیق شدن قدرت مانور روحانی در عرصه خارجی را فراهم میکند.»
مشاور کروبی از علاقمندان هاشمی خواست به او در اعلام بازنشستگی و خداحافظی از دنیای سیاست پیش از آن که آسیب بیشتری به خود بزند کمک کنند.
* ماه عسل روحانی و ساختارشکنان زود به پایان میرسد
یک روزنامه زنجیرهای نسبت به شکاف شدید میان اصلاحطلبان و جریان اپوزیسیون برانداز بر سر حمایت یا مخالفت با دکتر روحانی و دولت وی ابراز نگرانی کرد.
روزنامه اعتماد که سابقه انتشار بدون مأخذ تحلیلهای بیبیسی را در کارنامه خود دارد، از احتمال شکاف هولناک در میان «تحولخواهان» طی یک سال آینده خبر میدهد. «تحولخواهی» عنوان سربستهای است که طیفی از نیروهای تندرو (حزب مشارکت، نهضتآزادی، گروهک ملی-مذهبی و برخی مارکسیستهای لیبرال شده) از آن برای اشاره کمهزینهتر بر جریان ساختارشکن معارض جمهوری اسلامی استفاده میکنند.
روزنامه اعتماد که برخی از همکاران سابق آن از کشور گریخته و با رسانههایی نظیر بیبیسی و VOA، رادیو زمانه و... همکاری میکنند در تحلیل خود نوشت: طی یک سال آینده بزرگترین و غافلگیرکنندهترین اتفاق در میان تحولخواهان رخ خواهد داد. اگر تابستان 92 به محل وفاق و دلگرمی و کامیابی مجموعه طرفداران تغییر در داخل و خارج از کشور بدل شد، تابستان 93 احتمالا رویاروییهای نگرانکنندهای در پیش خواهد بود.
این روزنامه میافزاید: طیفهای مختلفی از طرفداران تغییر که با افکار و اندیشههای مختلف در چهار سال گذشته به هم نزدیک شده بودند و در انتقاد به وضع موجود همنوا بودند، در ماههای آینده به تدریج از هم فاصله گرفته و مواضع روشن و مشخصشان، تقابلهایی را میآفریند. پیشبینی میشود ماه عسل طرفداران تغییر در کنار حسن روحانی چند ماهی بیشتر طول نکشد. اختلاف بر سر کیک قدرت به زودی عیان شده و اول از همه گروهی از اصلاحطلبان که مورد اعتنا قرار نگرفته و به بازی گرفته نشدند زمزمه نارضایتی سر خواهند داد. رضایت به کف مطالبات از سوی همه اصلاحطلبان تحمل نشده و در ادامه مسیر، توقعات و خواستهای آوانگاردی طرح میشود که دستمایه اختلافات است.
نویسنده تحلیل خاطرنشان میکند: حمایت و اعتراض به عملکرد روحانی در یک سال آینده در میان طرفداران وی رخ عیان خواهد کرد. گروهی که بنا به مقتضیات و رنج و سختی روزگار، در مقطعی علم حمایت از روحانی را برافراشته بودند به تدریج مصائب معجزه هزاره سوم! را فراموش کرده و با طرح بحثهای ساختارشکنانه، مطالبات را افزایش داده و اعتدالگرایان را به زحمت خواهند انداخت.
روزنامه اعتماد خبر داد:حمله بعضی از تحولخواهان به حسن روحانی و تلاش برای بیاعتبار کردن وی از جانب اصلاحطلبان خارج از کشور باعث کدورت زیادی شده و حمایت اعتدالگرایان از رئیسجمهور، نارضایتی و موج برچسبزنی منتقدان وی را به دنبال خواهد داشت. همچنین مشخص شدن نتیجه عملکرد دولت در اولین گام، سکوت مصلحتی طرفداران تغییر ساختاری را شکسته و تلاش وافری از جانب این گروه صورت میگیرد تا اثبات کنند روحانی فرقی با رئیس دولت قبل نداشته، ناکارآمد بوده یا این که اجازه برای اصلاح نداشته و تنها سیاست سرگرمسازی مردم را به پیش برده است. در چنین شرایطی شاهد بروز چندگانگی و شکاف میان تحولخواهان بوده و امکان ابراز مواضع تند و تیز، اتهامات اثبات نشده و جوسازیهای غیراخلاقی دور از ذهن نخواهد بود.
* سرپرستی مجرم امنیتی بر یک وزارتخانه تصرف نامشروع و غیرقانونی است
علی مطهری به توجیه و تأویل مواضع تحریکآمیز سرپرست وزارت علوم در فتنه سال 1388 پرداخت.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در جمع خبرنگاران با القای اینکه دعوا بر سر توفیقی دعوای «اصولگرا» و «اصلاحطلب» است، درباره سخنان تحریکآمیز توفیقی در دانشگاه گفت: حرفهای آقای توفیقی قبل از اعلام نظر شورای نگهبان بوده و هر کسی حق اعتراض دارد حتی هر کسی حق دارد اعلام کند تقلب شده و معتقد باشد که تقلب شده ولی بعد از اعلام نظر شورای نگهبان دیگر به اعتراض خودش ادامه ندهد؛ ما چنین کسی را فتنهگر نمیدانیم، آقای توفیقی هم همینطور است، ممکن است ایشان واقعا معتقد بوده که تقلب شده همانطور که آن روزها خیلی از افراد حتی بسیاری از اصولگراها هم هنوز آن موقع فکر میکردند و معتقد بودند که تقلب شده است.
وی افزود: حرف آقای توفیقی در آن روزها که 26 خرداد بوده حرف عجیبی نبوده است و گناهی هم نیست که کسی حتی الان هم معتقد باشد در انتخابات 88 تقلب شده و به این معنی نیست که او ضد انقلاب و یا ضد ولایت فقیه است. زیرا نظر افراد را نمیشود عوض کرد، بحث درباره التزام عملی است اگر بعد از اعلام نظر شورای نگهبان کسی همچنان به اعتراضات خیابانی خودش ادامه دهد به او میگوییم فتنهگر.
درباره این اظهارات، سزاوار یادآوری است که: 1- آقای توفیقی در سخنرانی کذایی درصدد آرام کردن جمع نبوده بلکه با تحریک احساسات حاضران، ادعا میکرده در انتخابات تقلب شده و رأی موسوی را به نام کس دیگری خواندهاند، بیآن که کوچکترین سندی در آن سخنرانی یا پس از آن ارائه کند. بنابراین توفیقی با این اقدام خود هم دروغ گفته و هم تهمت بزرگی را به نظام وارد کرده است. ایراد اتهام بدون سند ولو به افراد ظلم و جرم است چه رسد به اینکه علیه نظام جمهوری اسلامی باشد. چنین اقدامی نه تنها «حق» -آنگونه که آقای مطهری ادعا میکند- نیست بلکه یک عمل مجرمانه است.
2- کسانی چون سعید حجاریان، محمدعلی ابطحی، محمد خاتمی، موسویخوئینیها، تاجیک و... در خلوت یا جلوت بر دروغ بودن ادعای تقلب اذعان کردهاند و با این وصف سکوت 4 ساله آقای توفیقی درباره دروغ بزرگی که گفته و سهمی که در پدید آوردن فتنه ایفا کرده، نشانه جنایت و ستمی دیگر است. در واقع سوال این است که با فرض جوزدگی آقای توفیقی، چرا وقتی سران جریان اصلاحات نیز اذعان کردند تقلب دروغ بوده، حاضر به جبران جفای بزرگ خود نشده است؟!
3- آقای مطهری مدعی است حتی اگر کسی الان هم معتقد به وقوع تقلب باشد، ضد انقلاب نیست. اولا؛ داشتن یک فهم (ولو غلط) با اقدام عملی ساختارشکنانه و آشوبافکنانه کاملا جداست. ثانیا؛ امیر مومنان(ع) در پاسخ طلحه و زبیر که مدعی بودند بیعتشان با حضرت از روی اکراه بوده و نه اختیار، فرمودند آنها یا باید به بیعت علنی خود وفادار بمانند و یا اینکه برای آنچه ادعا میکنند و در سینهشان پنهان است، دلیل بیاورند. یا باید برای ادعای تقلب- آن هم در حد 11 میلیون رأی!- سند ارائه کرد و یا اینکه عذر تقصیر آورد و اذعان کرد که موضعگیری گذشته فاقد کمترین مبنا بوده است.
4- فهم این نکته سخت نیست که اعتماد و وفاداری به حاکمیت، حداقل شرط حضور در سطح مدیریتی آن است و فردی که نظام اسلامی را -با بیتقوایی تمام- متهم به خیانت در آراء مردم کرده، طبعا و قطعا فاقد کمترین صلاحیت مدیریتی است. با این وصف حضور فعلی آقای توفیقی بر مسند وزارت علوم، عملی نامشروع و تصرف غیرقانونی است.
5- و بالاخره این سوال همیشگی باقی است که برای آقای مطهری اصل نظام جمهوری اسلامی که شهدای والا مقامی نظیر استاد شهید مرتضی مطهری(ره) جان عزیز خود را در راه آن فدا کردند، مهمتر است یا همراهی با یک ائتلاف آلوده به انواع خیانت؟! آیا غیر از این است که کار فتنهگران در آشوبهای خیابانی به حذف نام مبارک جمهوری اسلامی کشید؟!
* حرف هاشمی ملاک نیست 4 سال قبل هم مدعی تقلب بود!
آخرین اظهارات هاشمی رفسنجانی در جریان سفر به مازندران و سخنرانی در مراسم سالگرد ارتحال آیتالله صالحی مازندرانی در شهر شیرگاه سوادکوه و ادعای استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی علیه شهروندان خود با تعجب آمیخته بهملامت بسیاری از مردم و کارشناسان روبرو شد. ادعای هاشمی در حالی است که مجلس عوام انگلیس به دلیل دروغ بودن اصل این ادعا، با همراهی آمریکا در حمله به سوریه مخالفت کرد. دولت آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی نیز تاکنون در اینباره هیچ سندی ارائه نکردهاند. با این وجود هاشمی در شیرگاه مدعی شده که «مردم سوریه از طرف حکومت خودشان مورد حمله شیمیایی واقع شدهاند و حالا هم باید منتظر حمله خارجیها باشند»!!
فایل صوتی این اظهارات در حالی منتشر شده که پیش از این رضا سلیمانی مدیرکل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام ادعای نعیمه اشراقی خواهر زن رضا خاتمی درباره بیان اظهارات مشابه از سوی هاشمی در دیدار با «جمعی از مردم اصفهان» را تکذیب کرده بود. نعیمه اشراقی 7 شهریور در صفحه فیسبوک خود خبر داده بود که هاشمی در این دیدار گفته «دولتی که ملت خود را بمباران شیمیایی کند، عواقب سخت آن را خواهد دید»!! هر چند رضا سلیمانی ادعای نعیمه اشراقی را تکذیب کرد اما چند روز بعد انتشار ویدئوی سخنان مشابه وی در سوادکوه راه تکذیب را دشوار کرد و این تلقی را پدید آورد که وی با ادعایی که حتی باراک اوباما و دیوید کامرون هم درباره آن ابراز تردید میکنند، اعتبار و حیثیت خود را به حراج گذاشته است!
اظهارات هاشمی رفسنجانی فارغ از خاستگاه آن، نمونه روشن ماجراجویی و بهانهتراشی برای دشمنان خونآشام ملتهای مسلمان منطقه است. در واقع آقای هاشمی برخلاف ادعای همیشگی موضعی به غایت نسنجیده و افراطی اتخاذ کرده که میتواند مستند دروغ آشکار آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گیرد و این در حالی است که رسانههای غربی اخبار متعددی حاکی از نقش رژیم سعودی در انتقال تسلیحات شیمیایی و کاربست آن از سوی گروههای مسلح و تروریستها منتشر میکنند. رسانههای غربی همچنین اغلب اذعان دارند که با توجه به پیروزیهای بزرگ ارتش سوریه طی چند ماه اخیر، دلیلی ندارد که این ارتش از سلاحهای شیمیایی آن هم علیه شهروندان خود و کودکان و زنان حومه دمشق- و نه دشمنان- استفاده کند.
در هر حال بازی - انشاءالله ناخواسته- هاشمی در زمین آمریکا و رژیم صهیونیستی چند گمانه نگرانکننده را پیش میکشد. نخست اینکه ناتوانی جسمی و ذهنی وی باعث شده نتواند مصلحت خود و کشور خود و مردم منطقه را تشخیص دهد و به رغم نبودن کوچکترین سندی، همان ادعای رژیم ملک عبدالله سعودی و رژیم شیمون پرز و اوباما و کامرون را تکرار کند. احتمال دوم که در تناقض با گمانه نخست نیست این که حلقه مشورتی آلودهای- از لحاظ اطلاعاتی- در گروه اطرافیان و مشاوران هاشمی نفوذ کرده که مرتبا وی را به اتخاذ مواضع رادیکال و به دور از خرد و اعتدال ترغیب میکند. وگرنه در شرایط عادی دلیلی ندارد یک چهره سیاسی مدعی میانهروی و پرهیز از بهانهتراشی برای دشمنان، ادعاهای دروغ سران کاخ سفید و تلآویو را که حتی سازمان ملل نیز آن را تأیید نکرده و پارلمان انگلیس نیز حاضر نیست بپذیرد، تکرار کند. برای ناظران و تحلیلگران ردگیری این حلقه بسیار ضروری است چرا که در آشوبافکنی 4 سال پیش بیگانگان نیز همین رفتار غیرعقلانی به چشم میخورد.
اکنون سوال این است که اگر مثلا سرویس جاسوسی سیا یا موساد و یا امآیسیکس انگلیس اظهارات آقای هاشمی را مستند ادعاهای نچسب خود قرار دهند و منافع ملی ما و منافع کلان جهان اسلام به مخاطره افتد، وی چه عذری برای جبران خسارتی که به بار میآورد خواهد داشت؟! آیا میشود گفت که ایشان در آشوبافکنی 4 سال پیش نیز همسو با شما بود و به دروغ ادعای تقلب در انتخابات 88 را مطرح کرده بود و از این روی ادعای اخیرش بر وزن دعاوی باطل شما چیزی نمیافزاید؟! یا باید گفت به اقتضای وضعیت جسمی و روحی وی نباید اظهاراتش را جدی گرفت؟! یا...