کد خبر: ۱۵۹۹۸۷
زمان انتشار: ۰۱:۵۷     ۰۳ شهريور ۱۳۹۲
غيبت وقتي به صورت ملكه در آمد، براي غيبت كننده لذت بخش مي شود و در اين صورت معالجه چنين شخصي بسيار دشوار است در اين جا بايد غيبت كننده قبل از هر چيز به درمان انگيزه هاي دروني غيبت بپردازد و در مقام توبه برآيد.
مهر، يكي از رذايل اخلاقي و موانع خودسازي غيبت مي باشد. غيبت، يعني پشت سر مسلماني حرفي بزنيم كه اگر به گوش او برسد ناراحت شود. فرقي نيست در حرمت غيبت، ميان كنايه و تصريح، بلكه چه بسا كه كنايه بدتر باشد. بعضي از غيبت كنندگان هستند كه چون مي خواهند غيبت كنند با حالت اندوه، حال او را اظهار مي كنند در صورتي كه اندوهي اصلا ندارند. مثلا مي گويند چقدر ناراحت شدم براي فلان كس كه بي آبرو شد در صورتي كه قصد آنها تنها فاش نمودن بي آبرويي آن شخص است.

مي دانيم كه سرمايه انسان در زندگي حيثيت و آبرو و شخصيت اوست و هر چيزي آن را به خطر مي اندازد. گويي جان او را به خطر انداخته، بلكه گاه مي شود كه ترور شخصيت از ترور فیزیکی مهمتر است و اين جاست كه گناه آن از قتل سنگين تر مي شود. پس شخص غيبت كننده هر گاه بخواهد اين عمل ويرانگر را ترك كند بايد از خداوند كمك و ياري بگيرد و با همتي والا نفس سركش خود را مهار و سركوب نمايد و بداند كه غيبت شديدترين و بدترين گناهان است.

غيبت وقتي به صورت ملكه در آمد، براي غيبت كننده لذت بخش مي شود و در اين صورت معالجه چنين شخصي بسيار دشوار است در اين جا بايد غيبت كننده قبل از هر چيز به درمان انگيزه هاي دروني غيبت بپردازد و از طريق خودسازي و تفكر در عواقب سوء اين صفات زشت، اين آلودگي ها را از جان و دل بشويد تا بتواند زبان را از غيبت باز دارد و در مقام توبه برآيد. او بايد در آيات و رواياتي كه در مورد اين عمل زشت وارد شده بينديشد و روزقيامت و صحراي محشر و غضب خداوند را در نظر آورد و ببيند كه اين صفت زشت چه مفسده هايي به وجود مي آورد. چه بسا ممكن است كه غيبت شده آن را بشنود و دشمني او را به دل بگيرد و درصدد تلافي برآيد.

شخص مسلمان مومن و منصف هر چه را براي خود نمي خواهد بايد براي ديگران هم نخواهد و حواس خود را جمع كرده و هر گاه خواست لب به غيبت بگشايد فورا توبه و استغفار نمايد،البته اين توبه بايد قلبي باشد تا حق آن را بپذيرد و آن قدر اين عمل را تكرار كند و به سرزنش خود بپردازد تا به راحتي بتواند آن را ترك كند.

يكي از بدترين صفات تهمت است چون تهمت شامل غيبت هم هست. كسي كه به مسلماني تهمت مي زند هم دروغ گفته و هم غيبت نموده است. چنين كسي مورد تنفرمردم قرار مي گيرد و علت پرهيز دادن مردم از اين عمل زشت، آن است كه دشمني به وجود مي آورد و چه بسا در صورت شنيدن طرف مقابل، باعث عكس العمل او شود. خداوند مي فرمايد؛كسي كه برادرمسلمانش را متهم كند ايمان در قلب او ذوب مي شود همانند ذوب شدن نمك درآب.

تهمت از بدترين انواع دروغ و كذب است، زيرا هم مفاسد عظيم كذب را دارد و هم زيان هاي غيبت را. لذا پيامبر(ص) نقل شده كه فرمود؛كسي كه به مرد يا زن با ايماني تهمت بزند و يا درباره او چيزي بگويد كه در او نيست، خداوند در روز قيامت او را توده اي از آتش قرار مي دهد تا از مسئوليت آنچه گفته است برآيد.

با وجود اين دو صفت رذيله و ديگر رذايل انسان به بارگاه الهي راه نمي يابد و هر لحظه از درگاه او دورتر مي شود و در صورت تكرار و عدم توبه كارش به جايي مي رسد كه مصداق آيه"ختم الله علي قلوبهم"مي شود و ديگر نور ايمان در آن راهي ندارد و با سرعتي عجيب به اسفل السافلين وارد مي شود و هر گاه در اثر معصيت به اين مرحله رسيد ديگر اميدي به هدايت او نيست. البته خداوند ارحم الراحمين است و اگر بنده صدبار توبه كرد و شكست، مي تواند بازآيد چرا كه در گه او،درگه نوميدي نيست. پس، با هر گناهي كه دارد به درگاه او رو آورد و با توبه اي صادقانه و عزمي راسخ، بر سر ناملايمات نفساني خويش گام گذارد و گذشته ها را جبران كند و ديگر گرد معاصي چون غيبت و تهمت نگردد كه در اين صورت،رحمت و عفو الهي شامل حال او خواهد شد.

رسول خدا(ص) فرمود: واي برشما، دوري كنيد از غيبت زيرا بدتر از زناست، چرا كه زناكار هرگاه توبه كند خداوند توبه اش را قبول مي فرمايد، ولي غيبت كننده را خدا نمي آمرزد تا آن كه غيبت شده از او درگذرد.

در نتيجه مي توان گفت يكي از فلسفه هاي حرمت غيبت اين است كه حرمت اشخاص درهم شكسته نشود و احترام آنان حفظ شود و سرمايه بزرگ آبرو، بر باد نرود.يكي ديگر از عوامل تحريم غيبت آفريدن بدبيني است و اين كه پيوندهاي اجتماعي را سست مي كند.سرمايه اعتماد را از بين مي برد و پايه هاي تعاون و همكاري متزلزل مي شود.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها