کد خبر: ۱۵۳۹۴
زمان انتشار: ۱۴:۱۲     ۱۵ تير ۱۳۹۰

به گزارش 598 به نقل از برهان، آن‏چه در ذیل می‌خوانید،‌ ترجمه‌ی یادداشتی است که تحت عنوان «ترس، اسراییلی‌ها را به سوی پاسپورت کشورهای خارجی می‌راند» و به قلم گیدئون لوی(Gideon Levy)، مقاله نویس «هاآرتص»، در پایگاه این روزنامه منتشر شده است.

شمار این شهروندان اسراییلی به سرعت رو به افزایش است و این پدیده بسیار جالب می‌باشد. بسیاری از اسراییلی‌ها آرزوی داشتن پاسپورت دوم را دارند. اگر «شیمون پرز» (که اکنون رییس جمهور است) زمانی قول داد که داشتن «یک اتومبیل برای هر کارگر اسراییلی»یک آرزو نباشد اکنون پاسپورت دوم به آرزوی اسراییلی‌ها بدل شده است. اگر پدران پیشین ما رؤیای پاسپورت اسراییلی را در ذهن خود می‌پروراندند، اکنون در میان ما کسانی وجود دارند که خواب پاسپورت خارجی را می‌بینند.

مطالعه‌ای که توسط دانشگاه اسراییلی «بار ایلان» در روزنامه‌ی «ارتز آرشرت» به چاپ رسید بیان‌گر این مطلب است که تقریباً 100 هزار اسراییلی از قبل پاسپورت آلمانی گرفته‌اند. طی دهه‌ی گذشته، این روند نضج گرفته و در حدود 7 هزار اسراییلی به آن‌ها افزوده شده است. به این ارقام باید هزاران اسراییلی را افزود که پاسپورت خارجی، عمدتاً از کشورهای اروپایی دارند. بهانه‌ها برای گرفتن پاسپورت خارجی متنوع و عجیب هستند اما مبنای گرفتن تمام این پاسپورت‌ها تشویش و نگرانی، ـ هم شخصی و هم ملی ـ است. پاسپورت‌های خارجی برای اسراییلی‌ها به یک بیمه نامه در برابر روز مبادا بدل شده است. اکنون روشن است که شمار روز افزونی از اسراییلی‌ها در این اندیشه‌اند که آن روز مبادا ممکن است سرانجام فرا رسد.


چنین اندیشه‌ای نباید محکوم شود. این تفکر منعکس کننده‌ی یک روحیه، یک پیامد قابل درک و طبیعی از ترس‌ها و نگرانی‌های متصور و واقعی است که تخم آن در این‌جا کاشته شده و ریشه دوانیده است. چند سال پیش هنگامی که «آورم برگ»[1] با غرور از داشتن پاسپورت فرانسوی خود یاد کرد، جار و جنجال و سر و صدای زیادی در میان عموم مردم ایجاد کرد اما این جار و جنجال‌ها بی فایده بود. به ظاهر بعضی از آن کسانی که سر و صدای زیادی راه انداختند به این دلیل این کار را کردند که برخلاف آورم برگ، امکان به دست آوردن پاسپورت دوم برای خود را نداشتند. از آن زمان به بعد بقیه‌ی آن‌ها احتمالاً در سفارتخانه‌های دیگر کشورها خود را وارد صف‌های پر از ازدحام برای گرفتن پاسپورت دوم کرده‌اند.

 

این حقیقت که از میان همه‌ی کشورها آلمان ترجیحاً تأمین کننده‌ی پاسپورت دوم است دیگر نباید باعث فوران احساسات خشم آلود و یا ننگ آلود شود. برای بسیاری از اسراییلی‌ها، آلمان از مدت‌ها پیش به کشوری مانند دیگر کشورها بدل شده است: «وزرای کابینه‌ی ما سوار اتومبیل‌های آلمانی «آ او دی» می‌شوند و ماشین لباسشویی‌هایی که ما از آلمان وارد می‌کنیم ـ به دلیل داشتن کیفیت آلمانی، در اینجا پیشتازند. تلاش‌های ترس آفرین مؤثر بوده‌اند و متقاضیان پاسپورت ‌به گونه‌ای هوشمندانه و عاقلانه به این تلاش‌ها واکنش نشان داده‌اند. از قرار معلوم واضح است که آن‌ها به مراتب منطقی‌تر از رهبران‌شان هستند. اگر رهبران ما می‌خواهند تا این حد ما را از بمب ایرانی، اخوان المسلمین در مصر و مبارزان در غزه بترسانند، اگر همه چیز ما را به یک «هولوکاست» تهدید می‌کند، پس در این صورت به واقع عاقلانه است که ما خود را به وسیله‌ای مناسب ـ برای مثال پاسپورتی اضافی ـ برای حفاظت تجهیز کنیم.


ما از هر کس که بر این باور است که داشتن یک پاسپورت اضافی یک ننگ ملی و شرمساری اجتماعی است، دعوت می‌کنیم که به این مسأله توجه کند که چرا اسراییلی‌ها آرزومند داشتن چنین پاسپورت‌هایی هستند. اگر ما رهبرانی داشتیم که ارزش آن را داشت که نامشان را بیاوریم، رهبرانی که به جای کاشتن تخم نگرانی و دلشوره برای کاهش آن دست به کار می‌شدند و به جای ترساندن ما امید را در دلمان می‌نشاند، در آن صورت، از مدت‌ها پیش صف متقاضیان پاسپورت در سفارتخانه‌ی آلمان کوتاه‌تر می‌شد.

 

چرا ما اسراییلی‌ها آرزومند داشتن پاسپورت‌ خارجی هستیم؟ اگر رهبرانی داشتیم که ارزش آن را داشت که نامشان را بیاوریم، رهبرانی که به جای کاشتن تخم نگرانی و دلشوره برای کاهش آن دست به کار می‌شدند، از مدت‌ها پیش صف متقاضیان پاسپورت در سفارتخانه‌ی آلمان کوتاه‌تر می‌شد.
 

به جای محکوم نمودن متقاضیان پاسپورت، اجازه دهید صادقانه و شجاعانه این سؤال را مطرح کنیم که چرا آن‌ها (متقاضیان پاسپورت) اقدام به چنین کاری می‌کنند؟ آن‌ها به این دلیل این کار را می‌کنند که در این‌جا کسی (فلسطینی‌ها) هست که آن‌ها را می‌ترساند، در این‌جا کسی هست که آینده‌ی ما را به مخاطره می‌اندازد.


پاسپورت؟ اگر فلسطینی‌ها از قبل یک پاسپورت واقعی داشتند، شاید اسراییلی‌ها، دیگر نیازی به داشتن دو پاسپورت نداشتند. اگر اسراییل سرانجام بعد از مدت‌های طولانی تلاش می‌کرد که در منطقه‌ی خود مورد پذیرش قرار گیرد، با تمام جزییات ریز و درشتی که این امر به همراه خواهد داشت، در آن صورت شاید تمامی کشورهای منطقه از راه یک پاسپورت آبی و سفید درهای خود را به روی او باز می‌کردند. اگر اسراییل به توصیه‌ی دوستان خود در جهان، به ویژه در کشورهای اروپایی، گوش فرا می‌داد، در آن صورت شاید ما نیازی به پاسپورت آن‌ها نداشتیم.


اسراییل نیرومند و جا افتاده است و به ظاهر پاسپورت آن باید برای شهروندانش، کفایت کند. اما این حقیقت که این پاسپورت‌ها برای بسیاری از شهروندان اسراییلی کافی نیست گواه این است  که در این جا اشتباهی بس بزرگ صورت گرفته است. صرفه نظر از همه چیز، اسراییل به این دلیل تأسیس شد که پناهگاهی ایمن از مسایل و مصیبت‌های وحشتناک اروپا برای مردم یهود باشد، با این وصف در مضحکه‌ای تاریخی، این اروپا است که به پناهگاهی امن برای اسراییلی‌ها بدل شده است.

البته از هر کسی که می‌تواند یک پاسپورت اضافی به دست آورد می‌خواهیم این کار را بکند اما در راه بازگشت از سفارت او باید این سؤال را از خود بپرسد که آیا اسراییل هر آن چه که در توان داشته برای او انجام داده است تا اطمینان حاصل کند که او نیازی به این پاسپورت نداشته باشد؟ پاسخ این سؤال یک نه‌ی قاطعانه ‌است. *


پی نوشت:

 

[1]- نویسنده‌ی اسراییلی و از اعضای سابق و سخن‌گوی کنست اسراییلی
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها