کد خبر: ۱۵۰۹۳۵
زمان انتشار: ۰۴:۰۰     ۰۱ مرداد ۱۳۹۲
قدری سخت و قدری هم جالب بود انتخاب یکی از چهره‌های حاضر در تیم 1998 برای مصاحبه؛ آنهم ...


به گزارش  قانون، قدری سخت و قدری هم جالب بود انتخاب یکی از چهره‌های حاضر در تیم 1998 برای مصاحبه؛ آنهم فردای روزی که این تیم در یک بازی پرحاشیه و یک نیمه‌ای(!) رو در روی تیم 2014 قرار گرفته و اتفاقا 5 بر صفر هم باخته بود. چند دقیقه‌ای با خودم کلنجار رفتم تا نهایتا با در نظر گرفتن جمیع جهات(!) کاملا ناخودآگاه تلفن علی‌اکبر استاد اسدی را گرفتم. دائما به این فکر می‌کردم که خیلی جدی با او وارد مصاحبه شوم و سرانجام بحث‌مان یک گفت‌وگوی رسمی و البته فنی باشد.

می‌دانستم کار سختی خواهم داشت اما مصمم شدم و اتفاقا همه چیز خوب پیش رفت و همان که می‌خواستم شد اما بعد از دقایقی خود او به نکاتی اشاره کرد که کاملا جو مصاحبه را تغییر داد.

نمی‌دانم شاید علی‌اکبر استاد اسدی جدی می‌گفت و من برداشت طنز داشتم اما در طول این مصاحبه چند بار نتوانستم جلوی خنده‌ام را بگیرم. به نظر خواندن مصاحبه مردی که همه ما و نسل‌های قبل از حسی نوستالژیک به او و همه هم تیمی‌هایش دارند خالی از لطف نخواهد بود. آنچه می خوانید ماحصل گفت‌وگوی «قانون» با شماره 5 جذاب و پرحاشیه تیم ملی فوتبال کشورمان در بازی های مقدماتی جام جهانی 1998 فرانسه است.

آقای استاد اسدی نظرتان در مورد بازی نمادینی که با پیشنهاد رئیس جمهور بین تیم‌های ملی 1998 و 2014 برگزار شد، چیست؟

والا یک روز مانده بود به این بازی که حمید (استیلی) به من زنگ زد و گفت قرار است یک بازی با تیم 2014 داشته باشیم. رئیس جمهور هم می‌آید و کلا خوش می‌گذرد(!) بچه‌های قدیم می‌آیند و دیداری هم تازه می‌کنیم. بدون اینکه بلیتی برایم بگیرند و جایی رزرو کنند با زبان روزه بلافاصله راهی تهران شدم و خودم را به خانه یکی از بچه‌ها رساندم. بعد هم که بازی شروع شد دیدم نه از علی دایی خبری هست و نه خداداد و کریم آمده‌اند. مهدوی‌کیا و عابدزاده هم که گفتند انگار ایران نیستند.

بازی چطور پیش رفت؟

نمی‌دانم؛ ما 30 دقیقه بازی کردیم و اصلا نفهمیدم چی شد. خیلی بد بود، نه برنامه‌ای وجود داشت و نه کسی ما را تحویل گرفت. بعد از نیمه اول هم که 30 دقیقه‌ای روی زمین نشستیم و بعد گفتند نیمه دوم کنسل شده. اصلا معلوم نبود کی به کی هست. چند تا عکس یادگاری گرفتیم و ادامه ماجرا. کلا همه گیج شده بودیم!

اما در همین 30 دقیقه بعضی از بازیکنان تیم 98 با همان انگیزه قدیمی بازی می‌کردند؟

بله. ما انگیزه داشتیم ولی زورمان به تیم الان نمی‌رسید. شما فکر کن یک روز به بازی مانده به ما خبر دادند که باید بازی کنیم. من که الان 49 سالم شده؛ چطور می‌توانستم جلوی این بازیکنان جوان بازی کنم. زمانی که من فوتبال بازی می‌کردم محسن مسلمان یک سالش بود! بعد هم یک نگاه به شکم بازیکنان ما خیال تیم 2014 را برای پیروزی راحت می‌کرد. رضا شاهرودی، حمید استیلی، جواد زرینچه و مابقی بچه‌ها دست کم 20 کیلو اضافه وزن داشتند. فکر می‌‌کنم همین آمادگی‌ بدنی(!) برای خوردن 5 گل در یک نیمه 30 دقیقه‌ای کافی بود.

راستی چرا تیم 98 ابتدای بازی را 12 نفره شروع کرد؟!

اتفاقا این نقشه من بود! به حمید گفتم کسی نمی‌فهمد 12 نفره هستیم و اتفاقا حسین عسگری که داور بود هم قضیه را متوجه نشد ولی جواد نکونام فریاد زد که تیم رقیب 12 نفره بازی می‌کند. وقتی دیدم همه چیز لو رفت خودم را به آن راه زدم و از زمین مسابقه فرار کردم!

نکته مهم بازی واکنش هواداران به گل‌‌های زیاد تیم 2014 بود. فکر نمی‌کنید بازیکنان کی‌روش قدری زیاده‌روی کردند؟

من نمی‌دانم چه در سر بازیکنان 2014 می‌گذشت ولی فکر می‌کنم اگر بازی در نیمه دوم پیگیری می‌شد، راه می‌دادند تا چند گل هم پیرمردها بزنند. ضمن اینکه توجه کنید ما مراعات حال آنها را کردیم. ما اگر محکم بازی می‌کردیم ممکن بود بازیکنان تیم ملی آسیب ببینند و این اصلا خوب نبود. احتمالا آنها ما را با تیم کره جنوبی اشتباه گرفته بودند!

راستی محمود احمدی‌نژاد چرا به استادیوم آزادی نیامد؟!

بنده خدا ترسید! من قبل از مسابقه مصاحبه کردم و گفتم چند تکل برایش کنار گذاشته‌ام. شاید از ترس تکل‌های من بود که بهانه آورد و به استادیوم نیامد! به هر حال او در آخر عمر دولتش به سر می‌برد و ترسید آخر کاری مصدوم شود!

علی دایی، کریم باقری، خداداد و چند بازیکن دیگر هم از تیم 98 نیامدند. چرا؟

با این برنامه‌ریزی حق داشتند. متاسفانه دوستان شأن هیچ یک از بچه‌ها را حفظ نکردند. به نظرم اگر دو تیم را قاطی می‌کردند و تلفیقی از جوانان و مسن‌ها در کنار هم می‌بودند، بهتر بود. انصافا من آن شب وقتی به اتفاقات استادیوم نگاه می کردم یاد همه بی‌برنامگی‌های کشور می‌افتادم. بازی که تمام شد من مانده بودم و بدون توجه همه رفتند. باز دم علی منصوریان گرم که ما را سوار ماشینش کرد و تا جایی برد.

بعد از بازی از شما و دیگر بازیکنان تقدیر شد و هدایایی هم از دست معاون اول رئیس جمهور گرفتید. از جوایز اهدایی راضی بودید؟

یک عدد ساعت مچی دادند و گفتند این‌ها هر کدام 2 و نیم میلیون تومان می‌ارزد. من که رفتم قیمتش را گرفتم گفتند 250 هزار تومان هم ارزش ندارد. نمی‌دانم کفاشیان با چه استدلالی این حرف را زد. البته شاید ببرم و همین ساعت را 2 و نیم میلیون تومان به خود کفاشیان بفروشم(باخنده). من قبل از سفر به تهران فکر می‌کردم قرار است حواله پیکان(!) به ما بدهند ولی در تهران با یک ساعت مچی مواجه شدیم. من ناراحتم؛ خیلی‌ها در همه این سال‌ها رفتند و در خارج از ایران پولدار شده و برگشتند اما کسی از مسئولان سراغی از ما نگرفت.

پس از حضور در این دیدار پشیمانی؟!

والا پشیمان‌مان کردند! انگار خداداد یک چیزی می‌دانست که این بازی را تحریم کرد و نیامد. روز این مسابقه من بعد از 18 ساعت روزه داری در زمان افطار فرصت کردم یک کاسه سوپ و یک چایی بخورم. بدون استراحت ما را به استادیوم بردند تا مقابل حریفمان بازی کنیم. بدتر اینکه بعد از بازی هم همه رفتند و ما بدون اینکه جایی برای رفتن داشته باشیم در استادیوم ماندیم. این چه برنامه‌ای است، خوش به حال آنها که نیامدند!

تیم کی‌روش را چطور دیدی. در حدی بود که در جام‌جهانی موفق باشد؟

به نظرم تیم بدی نباشد اما هنوز خیلی کار دارد. ما مشکلات زیادی داریم و فدراسیون هم برنامه‌ای ندارد. الان زمانی است که تیم ملی باید با تیم‌های درجه یک اروپایی بازی کند اما به نظرم فدراسیون تدارک بازی با تیم‌های مالدیو و گوام و گابن و این‌ها را دیده. من فکر می‌کنم تیم ملی در این جام جهانی هم می‌رود که فقط در این جام باشد.

عملکرد کی‌روش را چگونه تحلیل می کنی؟

کی‌روش نتوانسته تغییری در فوتبال ما ایجاد کند و انصافا تیم ملی خیلی شانس آورد به جام جهانی صعود کرد. شما ببینید رضا قوچان‌نژاد در تیم باشگاهی‌اش نیمکت‌نشین است اما در نقش فرشته نجات تیم ملی ظاهر می‌شود. ما در گذشته کره را با 6 گل شکست می دادیم اما این تیم با هزار مصیبت یک بر صفر حریفش را شکست می‌دهد.

به عنوان یک پیشکسوت فوتبال تیم سال 98 را بهتر می‌دانید یا تیم سال 2014 را؟

به نظرم کارنامه‌ها مشخص هستند و نیاز به قضاوت ما نیست. دوستان جدید به لبنان می‌بازند در حالی که ما این تیم‌ها را اصلا زیر نظر نمی‌آوردیم. شرایط خیلی فرق کرده. شما مقایسه کنید بازیکنانی مثل علی دایی و مهدی مهدوی‌کیا را در زمانی که به کشورهای اروپایی ترانسفر شدند با بازیکنانی که الان توپ می‌زنند. متاسفانه همه چیز بازیکنان این دوره شده پول و فقط پول.

در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید؟

نه صحبت خاصی نیست ولی یک چیزی هست که اگر به شما نگویم احساس می‌کنم به خودم و تیم 98 ظلم کرده‌ام. متاسفانه گوینده استادیوم زمانی که داشت بازیکنان دو تیم را معرفی می‌کرد وقتی به بازیکنان سال 98 رسید آنها را با نام خودشان صدا می‌کرد. مثلا می‌گفت حمید استیلی، علی‌اکبر استاد اسدی، جواد زرینچه و ... اما وقتی که خواست بازیکنان تیم 2014 را معرفی کند با صدای رساتر فریاد می‌کرد جناب آقای جواد نکونام، جناب آقای مجتبی جباری، جناب آقای آندرانیک تیموریان و ... . به نظرم این خیلی بد است و ای کاش قدری به شأن بازیکنان ما هم توجه می‌شد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها