سرویس مذهبی
پایگاه 598 -
خانم علی جانزاده
روشن/ در سیرهی نبوی، اخلاق جزء لاینفک آن است و سیمای پر شکوه معنوی خاتم الانبیاء (ص) مثالزدنی و توصیف آن، بیحد و بیحصر است. دقت در ابعاد سیره و سیمای پیامبر خاتم (ص) برای هر انسانی، در هر مکان و هر برهه از زمان، درسآموز و سازنده است و نسبت به کسانی که با آن اسوهی حسنه زندگی کرده و در زوایای زندگی، کسب، عبادت، معاشرت و... لحظهای هر چند کوتاه تجربه داشتند بسیار آموزندهتر و مؤثرتر بوده و هست اثری که انسانهای بزرگ بر پهنهی سینهی تاریخ حک کردهاند و اخلاق آنها یاد نیک و نام نیک را در اعصار و قرون به یادگار گذاشته است.
و اینچنین است که خداوند متعال در قرآن کریم پیامبر را دارنده والاترین اخلاق «وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» (1) تصویف نموده است. و جلوههایی از تتمیم اخلاق، تکمیل کمالات و تهذیب نفوس در مقصد و غایت بعثت این برگزیدهی خدا در آینهی روزگار و تاریخ، انعکاس یافته و نسل به نسل به ما رسیده است. و این جلوههای اخلاقی، چنین روایت میکنند:
1- در جنگ احد دندانهای پیشین پیامبر شکست و چهرهاش زخم برداشت و خونین شد. یاران پیامبر بسیار ناراحت شدند و با آشفتگی خاطر نزد ایشان آمدند و گفتند: چه میشود بر دشمنان نفرین کنی؟ پیامبر پاسخ داد: من به لعن و نفرین مبعوث نشدهام، بلکه برای دعوت و رحمت برانگیخته شدهام.
2- زنی یهودی به قصد کشتن رسول خدا (ص) گوشت گوسفندی را مسموم کرد و به پیامبر هدیه کرد. چیزی از آن در دهان پیامبر نهاده شده بود که دانست به سم آلوده است. چون زنی یهودی متوجه شد، ناگزیر اعتراف کرد و پیامبر نیز چون اهل انتقام نبود و در عمرشان هرگز از کسی انتقام نگرفته بودند، آن زن را عفو کرد.
3- متواضعانه بر زمین مینشستند و غذا میخورند و گوسفندان را خود میدوشیدند و دعوت غلامان را میپذیرفتند .
4- از کنار کودکان که رد میشدند، سلام میکردند.
5- اغلب خندان بودند و یارانش در توصیفشان میگفتند که همانند رسول خدا هیچ کس را خندان ندیدیم.
6- رسول خاتم چنان بودند که کسی چون بیمقدمه او را میدید از هیبتشان میترسیدند و چون نزدیک میشدند و او را میشناخت، به وی عشق میورزید.
7- در جنگها به فرماندهان و سربازان میفرمودند؛ مکر نکنید، خیانت نورزید، دشمن را قطعه قطعه نکنید، هیچ درختی را به جز که ناچار باشید، قطع مکنید و هیچ پیرمرد فرتوت و کودک و زنی را نکشید.
8- با فرزندان خود با مهر و عطوفت رفتار میکرد و میفرمودند: فاطمه پارهی تن من است. او قلب و روح من است. هر کس او را بیازارد مرا آزرده است.
9- علاوه بر ماه رمضان و قسمت مهمی از شعبان، در سایر ایام سال یک روز در میان روزهدار بود. در مسجد در ده روز آخر ماه رمضان معتکف میشدند. عبادت بسیار میکردند و در سؤال یارانش میفرمودند: آیا بندهی وظیفهشناس و سپاسگذار نباشم!
10- در عبادات وسعتنظر داشتند و خداپرستی را به داشتن مراسم و آیین و مکان خاص نمیدانستند و همه جای زمین را مسجد و همهی بندگان را در ارتباط با خدا و هر عمل نیک را عبادت میپنداشتند به شرط آنکه عمل، توأم با اخلاص و خلوص نیت باشد. (2)
و حال، این پیامبر با آن همه رأفت و عطوفتاش که درست عبرت همهی بشریت است، گاهی در اثر جهل و کورذهنی برخی از انسانها که همنشین و همسفرهی ابلیس و ابلیسیان زمان هستند، مظلومیتشان را در تمسخر و توهین وحتاکی بیشتر نشان میدهند. آنان که در رویای کذاب و خواب غفلت به سر میبردند، کوتهفکری و مرگ انسانیت خود را با ابزار و امکاناتی که در اختیار دارند و در بستر نوشتن و نگاشتن و خلق تصاویری دونشأن از کاملترین انسان، پیامبر اسلام (ص)، به نمایش میگذارند. اگر همان قلم و کاغذ زبان داشتند، شکایت و شکوه را با لطف و مهربانی پیامبر به مجریان خود میآموختند.
-------------------------------------
- تاریخ
تحلیلی صدر اسلام- محمد نصیری