مقام معظم رهبري در ديدار اخير با مسئولان قوه قضائيه مسائلي را پيرامون
جلوگيري از آبروريزي از افراد با افشاگري بيان كردند. اين در حالي است كه
معظمله پيش از اين نيز در مقاطع مختلف، اين مسئله را هشدار داده بودند.
به
گزارش خبرگزاري فارس، مقام معظم رهبري در بخشي از ديدار اخير با مسئولان
قوه قضائيه در حالي اشارات و تأكيداتي را پيرامون مقوله افشاگري و پرهيز از
نام بردن از افراد مطرح فرمودند كه نگاهي به بيانات ايشان طي 10 سال اخير
نيز گوياي اين است كه معظمله پيش از اين نيز بارها و بارها پيرامون اين
مسائل، هشدارهايي را مطرح كرده بودند.
هشدارهايي كه ناظر به جلوگيري از اشتباه، اطلاع رساني صحيح، عدم مجازات خانواده متهمان يا مجرمين و پرهيز از سوء ظن است.
در ادامه بخشهايي از بيانات معظمله را كه در برخي مقاطع درباره همين مسائل بيان شده است را ميخوانيد.
*صحبتهاي مقام معظم رهبري در ديدار با مسئولان قوه قضائيه در تاريخ 90/04/06
"يك
مطلب ديگرى كه در باب قوه قضائيه و عملكرد قوه و بازخوردهاى اين عملكرد
در بيرون بايد مورد توجه قرار بگيرد - كه الان رئيس محترم قوه هم اشاره
كردند - اين است: خب، قوه قضائيه با متهم مواجه است. يك نفرى متهم به يك
معنائى ميشود؛ قوه قضائيه وظيفه دارد از راههائى كه قانون معين كرده،
برود تحقيق كند، تفحص كند و مشخص كند كه اين اتهام وارد است يا وارد نيست.
صرف متهم شدن كه جرم نيست. به هر كسى ممكن است يك اتهامى وارد شود. تا وقتى
كه از طريق قانونى جرم ثابت نشده است، نه در خود قوه، نه در بيرون قوه، نه
در تريبونها و منبرهاى رسمى، نه در وسائل ارتباط جمعى، كسى حق ندارد
آبروى يك مسلمانى را ببرد؛ اين بسيار مسئله مهمى است. بعضى اوقات انسان
مىبيند روى قوه قضائيه فشار مىآورند كه آقا افشاء كنيد. نه آقا، هيچ
لزومى ندارد افشاء كردن. در موارد خاصى، بله، شارع مقدس مشخصاً و معيناً
خواسته است كه مردم مجازات را ببينند، يا مجازات شونده را بشناسند؛ اينها
موارد خاصى است، مال همه جا نيست. بخصوص وقتى كه در فضاى جامعه روحيهى
تعميم وجود دارد كه يك چيزى را به غير مورد خودش تعميم ميدهند، اينجا انسان
خيلى بايد احتياط كند. تا وقتى جرمى ثابت نشده است، قطعاً نبايستى كسى را
در معرض قرار داد؛ در معرض اتهام هم نبايد قرار داد؛ چون وقتى گفتيد متهم
است، افكار عمومى تفكيك نميكند بين متهمى كه هيچ گناهى نكرده است، با آن
كسى كه شواهدى بر گناه او وجود دارد. حتّى بعد از اثبات جرم هم چه لزومى
دارد؟ عرض كردم، مگر يك موارد خاص؛ "و ليشهد عذابهما طائفة من المؤمنين
".(2) چند موردِ اينجورى داريم. حتّى اگر چنانچه فرض كنيم يك نفرى جرمى هم
كرده است، اين جرم در دادگاه صالح اثبات هم شده است، اين شخص به مجازات
محكوم هم شده است - فرض كنيد رفته زندان - چه لزومى دارد ما اسم او را در
روزنامهها منتشر كنيم تا بچه اين آدم كه دارد مدرسه ميرود، ديگر رويش
نشود مدرسه برود؟ چه اشكال دارد كه اين مدتِ زندانش را بگذراند، بيايد
بيرون، خودش و خانوادهاش زندگى عادىشان را ادامه دهند؟ خب، جرمى كرد،
مجازات شد، تمام شد ديگر. بايد حتماً آبروريزى بشود؟ اين از نكات بسيار
مهمى است.
البته مخاطب اين حرف فقط قوه قضائيه نيست؛ مسئولان قوه،
خارج قوه، رسانهها مخاطبند. نه از آن طرف بايستى عملكرد قوه قضائيه را
زير سؤال برد؛ هر اقدامى كه قوه قضائيه ميكند، بگويند نخير، يك كاسهاى
زير نيمكاسه هست، يك غرضى هست - نخير، كسى نبايد اينجور عمل كند، اينجور
حرف بزند - نه از اين طرف، افراد به صرف اينكه متهم به يك معنائى شدند، اين
اتهام آشكار شود، واضح شود، در افكار عمومى مطرح شود. افكار عمومى از اين
مسئله چه لذتى ميبرد؟ براى افكار عمومى چه فايدهاى دارد كه بداند زيدى،
عمروى، بكرى متهم به فلان عمل خلافى است؟ بايد به اينها توجه كرد.
عرض
كردم؛ آنچه كه تضمينكنندهى همهى اين مطالب است، تقواست. تقوا اين است
كه ما مراقب حرفمان، مراقب كارمان، مراقب جهتگيرىمان، مراقب رفتارمان
باشيم. كوچكترين اعمال ما ثبت ميشود؛ "فمن يعمل مثقال ذرّة خيرا يره. و من
يعمل مثقال ذرّة شرّا يره ".(3) اعمال ما، گفتار ما، الفاظ ما همه ثبت
ميشود؛ بعد ما را به سؤال و جواب ميكشند. دادگاه عدلى وجود دارد كه در آن
دادگاه عدل بايد انسان جواب بدهد. زير جواب ميمانيم. تقوا يعنى همين را
رعايت كنيم، همين را مواظبت كنيم. "
* خطبه هاي نماز جمعه تهران در 88/03/29
بنده
در نماز جمعه هيچوقت رسمم نبوده است از افراد اسم بياورم؛ اما اينجا چون
اسم آورده شده است، مجبورم اسم بياورم. به طور خاص از آقاى هاشمى رفسنجانى،
از آقاى ناطق نورى من لازم است اسم بياورم و بايد بگويم. البته اين آقايان
را كسى متهم به فساد مالى نكرده؛ حالا در مورد بستگان و كسان، هر كس هر
ادعائى دارد، بايستى در مجارى قانونى خودش اثبات بشود و قبل از اثبات
نميشود اينها را رسانهاى كرد. اگر چيزى اثبات بشود، فرقى بين آحاد جامعه
نيست؛ اما اثبات نشده، نميشود اينها را مطرح كرد و قاطعاً ادعا كرد. وقتى
اينجور حرفها مطرح ميشود، تلقىهاى نادرست در جامعه به وجود مىآيد،
جوانها چيز ديگرى خيال ميكنند، چيز ديگرى ميفهمند.
* بيانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتى 82/02/22
اينكه
بگوييد با كسانى كه دچار فساد شدهاند، برخورد قاطع نمىشود، اين را قبول
ندارم؛ نه، برخورد مىشود. اينكه بگوييد با كسانىكه قاطع برخورد
نمىكنند، چرا برخورد نمىشود، جواب اين است كه با كسانىكه قاطع برخورد
نمىكنند، چگونه برخورد كنيم؟ برخورد لازم همين است كه تذكّر و هشدار بدهيم
و به آنها بگوييم؛ اما شفّافيت لازم در اين مورد براى مردم صورت نمىگيرد.
يك وقت اين انتظار وجود دارد كه مرتّب اعلاميه داده شود و بگويند فلان كس
را گرفتيم، پدر فلان كس را درآورديم، فلان كس اين فساد را كرده؛ اين درست
نيست و برخلاف سياست اعلام شده ماست؛ ما گفتيم اصلاً نگوييد. در مواردى هم
كه اعلام و جنجال شد، بنده با آن وضعيت موافق نبودم. اين تصميم را بر اساس
محاسبه گرفتيم و اين محاسبه هم حكيمانه است و بر اين اساس نيست كه چيزى
لاپوشى و پنهان نگه داشته شود؛ ابداً. بنده نمىخواهم ملاحظه كسى را بكنم؛
منتها فكر نمىكنم تا چيزى قطعى و اثبات نشده، بزرگ بودن و اهميتش ثابت
نشده، محاكمه نشده و روى آن قضاوتى نيست، بايد سرِ زبانها بيفتد و مطرح
شود. هر كس اين كار را بكند، بنده موافق نيستم؛ چه مطبوعاتيها، چه راديو و
تلويزيون و چه ديگران؛ اما آمارِ كارشان را بيان كنند؛ آن هم در صورتى كه
اسم افراد آورده نشود. اين را من به شما عرض كنم: يك نفر جرمى مىكند، آدمِ
خيلى بدى هم هست، بايد هم مجازات شود؛ اما اگر ما اسم او را اعلام كرديم،
با اين اعلان، چند نفر مجازات مىشوند؟ پسر و دختر او هم كه در مدرسه يا
دانشگاه درس مىخوانند و در محلّهى خود رفت و آمد دارند، مجازات مىشوند.
اين كار چه لزومى دارد؟ بگذاريد مجرم زندان برود و فىالجمله گفته شود اين
كار انجام گرفته؛ ديگر چه لزومى دارد ما بچه دبستانى، دبيرستانى و
دانشگاهىاش را هم - كه هيچ گناهى ندارند - مجازات كنيم؟ مگر وقتى كه اجبار
باشد؛ يعنى زمانى كه وضعيت به گونهاى است كه غير از اين امكان ندارد.
آنجا چارهاى نيست؛ اما تا هنگامى كه مىشود اعلان نكرد، با اينطور كارها
خيلى موافق نيستم.
* بيانات در ديدار رئيس، معاونان و كاركنان قوه قضاييه، در آستانه سالروز هفتم تير 83/04/05
_
مراقب باشيد اول، كار انجام گيرد و بعد مردم از كارى كه انجام گرفت، مطلع
شوند. جنجال تبليغاتى نسبت به كارى كه هنوز انجام نگرفته است، نه فقط مفيد
فايده نيست، بلكه ضررهايى هم ايجاد مىكند. كار را بكنيم، بعد اطلاع دهيم
اين كار شد - مثلا اين پرونده رسيدگى و مختومه شد، يا اين طور احقاق حق
گرديد - نه اينكه قبل از آنكه كارى صورت گيرد، جنجال كنيم كه مىخواهيم
اين كار را بكنيم؛ بعد هم نتوانيم، يا اشكالى پيش آيد، يا معلوم شود فلان
گوشهاش را اشتباه كرده بوديم. بنده معتقد به خبررسانى و اطلاعرسانىام؛
مكرر هم به رئيس محترم قوه و دوستان ديگر در اين زمينه عرض كردهام. بايد
افكار عمومى را مطلع كرد و اطلاع رسانى صحيح و درست انجام داد؛ ليكن
اطلاعرسانى بهنگام، بجا و به شكل متين و صحيح.
* بند چهارم فرمان هشت مادهاي مبارزه با مفاسد اقتصادي، صادره در سال 80
ضربه
عدالت بايد قاطع ولي در عين حال دقيق و ظريف باشد. متهم كردن بيگناهان يا
معامله يكسان ميان خيانت و اشتباه يا يكسان گرفتن گناهان كوچك با گناهان
بزرگ جايز نيست. مديران درستكار و صالح و خدمتگزار كه بيگمان اكثريت
كارگزاران در قواي سه گانه كشور را تشكيل ميدهند نبايد مورد سوءظن و در
معرض اهانت قرار گيرند و يا احساس ناامني كنند چه نيكو است كه تشويق صالحان
و خدمتگزاران نيز در كنار مقابله با فساد و مفسد وظيفهاي مهم شناخته شود.