به گزارش بولتن نیوز، چند نکته در این وسط وجود دارد که باعث میشود تا این رفت و آمد را خیلی هم عادی تصور نکنیم. اولین نکتهی این سفر، کشوریست که همسر محمد نوریزاد به آن رفته است. "امریکا" به عنوان مرکز فرماندهی دشمنان جمهوری اسلامی ایران و ملجأ و پناهگاه بسیاری از اپوزوسیون، مقصد سفر ایشان بوده است. مکانی که پتانسیل ایجاد و انتقال بسیاری از سیاستهای براندازانه را دارد. و از کسانی که پروندهی پر رنگی در اینباره دارند، دور از انتظار نیست که سوغات فرنگشان از این جنس باشد.
نکتهی بعدی این سفر، در زمان رفتن و بازگشت همسر نوریزاد است. بازهی زمانی که گویا با مواضع اخیر وی ارتباط بسیاری دارد. تنها کافیست سری به صفحهی فسبوک محمد نوریزاد بزنید تا ببینید در زمانی که همسر وی به سفر امریکا میرود، وی چه چیزهایی میگفته و وقتی از این سفر برمیگردد، گفتههای نوریزاد چیست.
اما چیزهای دیگری هم وجود دارد که این سفر را از حالت عادی خارج میکند. به طور مثال کافیست یکی پیدا شود و از جناب نوریزاد یا همسر ایشان بپرسد که الان، آقا ابوذر پسر ایشان در کجای این عالم خاکی قرار دارند و یا داماد ایشان کجا هستند و به چه کاری مشغول هستند؟ و یا اینکه از مسافر مذکور پرسیده شود که کانالهای مسافرتی ایشان چه بوده و از کجاها به امریکا رفته است؟
همانطور که خود نوریزاد هم در آخرین پست صفحهی فیسبوکش نوشته است، پاسپورت و لپتاپ همسر وی توسط مأمورین امنیتی ضبط شده است. هرچند ایشان مثل همیشه شروع به "ننه من غریبم" بازی کرده و از این مسئله به عنوان یکی دیگر از دلایل دخالتهای مأمورین اطلاعاتی و امنیتی کشور در امور شخصی مردم یاد کرده است، اما ایکاش کسی بود تا از آقای نوریزاد میپرسید که چرا برادران نهادهای امنیتی کشور، در بین هزاران مسافر خارجی کشور، تنها و تنها به همسر ایشان مشکوک شده و تقاضای بعضی از وسایل مسئلهدار وی را میکنند؟
در هر صورت به نظر میرسد که این سفر، تنها یک مسافرت تفریحی خشک و خالی نبوده و دارای بسیاری از سوغاتیهای رنگ و وارنگ است. حال اینکه همسر محمد نوریزاد از ایران و از طرف چه کسانی، چه پیامهایی را به چه کسانی داده و از امریکا، و از طرف کدام افراد برای کدامیک از شخصیتهای اپوزوسیون داخلی پیغام آورده است جای تأمل فراوان دارد. البته دور نیست زمانی که این سوالات و ابهامات، جوابهای خود را پیدا خواهد کرد و پردهی دیگری از ماهیت مشخص این افراد کنار خواهد رفت.