598 به نقل از مشرق؛
پیدایش جنبش جهاد اسلامی ثمره تلاشهای فکری و سیاسی برخی چهرههای اسلامی
فلسطین در اواخر دهه نود به رهبری گروهی از دانشجویان جوان فلسطینی در مصر و
در رأس آنها دکتر فتحی شقاقی، مؤسس آن بود.
در آن زمان عدهای
مبارزات را در چارچوب دین و عدهای نیز پیکار را بر اساس اصول ملیگرایی
محض تفسیر میکردند. در چنین شرایطی جنبش جهاد اسلامی با محوریت قرار دادن
مسئله فلسطین و اعتقاد به اینکه جهان غرب ورژیم صهیونیستی برای مبارزه با
جهان اسلام و عرب، فلسطین را کانون تهاجمات خود قرار دادهاند شعار اتحاد
همه فلسطینیان برای بیرون راندن اشغالگران را سر داد.
در اوایل دهه هشتاد و بازگشت دکتر فتحی شقاقی و دوستانش به فلسطین، ساختار
تشکیلاتی این جنبش شکل گرفت و بانیان آن تلاش نمودند با بسیج مردمی و سیاسی
با جهاد مسلحانه، فلسطین را آزاد نمایند.
برخی از منابع اسرائیلی و
بیگانه، موسس این جنبش را شیخ عبدالله نمر درویش، رهبر حرکت اسلامی فلسطین
در سال 1948 میدانند. او کسی است که گروه" خانواده جهاد" را از بین
فلسطینیان داخل تشکیل داد که ارتباطی با جهاد اسلامی نداشت و درواقع گروهی
بودند که از اخوان المسلمین جدا شدند.
منابع اسرائیلی همچنین بر
این باورند که جنبش جهاد اسلامی با یکی از افسران ارشد خود در سودان که از
حامیان شیخ اسعد بیوض التمیمی یکی از رؤسای جهاد اسلامی اردن است ارتباط
دارد.
منابع امنیتی رژیم صهیونیستی براین باوند که دکتر رمضان
عبدالله بعد از شهادت دکتر فتحی شقاقی توانست این جنبش را از گرفتاری بزرگی
که در پی شهادت مؤسس آن ایجاد شده بود نجات دهد و دوباره آن را ساماندهی
کرده و بسیاری از نیروهای فلسطینی موجود در گروههای دیگر را جذب نماید.
لوگوی جنبش جهاد اسلامی فلسطین
اصول کلی:
*جنبش
جهاد اسلامی به اسلام به عنوان عقیده، شریعت و نظام زندگی و اصلی برای
تحلیل و فهم طبیعت جهاد امت اسلام بر ضد دشمنان و مرجع اساسی تدوین برنامه
بسیج و دعوت عموم به پیکار نگاه میکند.
*فلسطین سرزمینی است از
نهر تا بحر و نادیده گرفتن یک وجب از خاک آن شرعاً حرام بوده کما اینکه به
رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی نیز به هیچ وجه قبول نبوده و حرام میباشد.
*رژیم
صهیونیستی نیروی پیشگام استعمار معاصر غرب در مسیر مبارزه با امت اسلام به
شمار میرود واستمرار حضور آن در خاک فلسطین و قلب جهان اسلام، به معنای
ادامه تحمیل سیطره غرب بر امت اسلام و به وجود آوردن ضعف، تجزیه و عقب
ماندگی برای آن است.
*فلسطین با استناد به شواهد قرآنی، تاریخی و
واقعیات امروز، پاشنه آشیل جهان اسلام به شمار میرود و از همین رو می طلبد
تا با ایجاد نهضتی فراگیر در جهان اسلام این غده سرطانی را از بین برد.
*جهان
اسلام باید با به کارگیری تمام ظرفیتهایش در جهت بیرون راندن دشمن
صهیونیستی از خاک فلسطین اقدام نماید. شکی نیست که در این میان ملت و
مجاهدان فلسطین پیشگام هستند و بیشترین بار مبارزه بر دوش آنهاست آنها باید
این راه را ادامه دهند تا اینکه تمام جهان اسلام بسیج شود و به مأموریت
تاریخی خود جامعه عمل بپوشد.
*اتحاد نیروهای اسلامی و ملی و حضور آنها در میدان مبارزه شرط اساسی استمرار مشی جهادی امت بر ضد دشمن به شمار میرود
*هر نوع طرح سازش که حق ملت فلسطین را نادیده بگیرد باطل وحرام است.
اهداف :
*آزادی
کامل فلسطین و بیرون راندن رژیم صهیونیستی و برقرای حکومت اسلامی در این
کشور به منظور ایجاد حاکمیت عدل، آزادی، مساوات و شوری
*بسیج
تودهها و جذب آنها و فراهم آوردن ابزار ارتباط و همکاری با جنبشهای
مردمی و اسلامی وآزادیخواه در جهان به منظور حمایت از جهاد بر ضد صهیونیسم
جهانی
*دعوت به روی آوردن به عقاید، شریعت و تعالیم پاک اسلام و احیای رسالت تمدنی و انسانی امت اسلام.
ابزار دستیابی به اهداف:
این
جنبش، جنبشی جهادی است که در پی به کارگیری تمام ظرفیت های انسانی،
تربیتی، دینی، آموزشی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و تکنولوزی های نوین ارتباطی
برای نجات فلسطین است.
این جنبش در مشی مبارزاتی خود از سیاست تا
آن اندازه که در مسیر آزادی این کشور موثر بیفتد استفاده میکند و از همین
رو به در بخشهای نظامی بیشتر از توسعه سیاسی فعال بوده است.
در نگاه مبارزاتی این جنبش موارد زیر مورد توجه واقع شده است:
*به رژیم صهیونیستی نه به چشم قوم یهود که به چشم اشغالگر نگریسته میشود که باید با مبارزه مسلحانه با آن روبرو شد.
نشانه روی نیروی گردانهای قدس به سمت سربازان اسرائیلی
*خودداری
از درگیری با برخی جناحها و گروههای فلسطینی به منظور کاهش اختلافات و
گذر از بحرانها برای توسعه فعالیت مبارزاتی و ایجاد پایگاههای مبارزاتی
در خارج و دستیابی به حمایت مادی و معنوی و سیاسی .
*به رسمیت شناختن دیگر گروه های فلسطینی منوط به عدم خروج از خط مقاومت است.
*همراهی
با شیعه به خاطر بسیج تمام ظرفیتها برای بیرون راندن دشمن اشغالگر و عدم
ورود به اختلافاتی است که تنها دشمنان از آن بهره می برند.
*استفاده تشکیلات و نهادهای این جنبش از روشهای مطالعاتی و برنامه ریزی و نظارتی به منظور دوام
و پیشرفت جنبش.
عملیاتها:
نخستین
عملیات شهادت طلبانه در فلسطین در دسامبر 1993یعنی چند ماه قبل از ورود
دولت فلسطین به نوار غزه توسط یکی از جوانان این جنبش به نام انور عزیز
ساکن اردوگاه جبالیا شکل گرفت.
این جنبش عملیات شهادت طلبانه بسیاری
چون ديزنقوف، نتساريم، شرق جباليا و موراج در نوار غزه و کرانه باختری
انجام داده که مهمترین آنها عملیات بیدلید است که 23 سرباز اسرائیلی در آن
کشته شدند. عملیات دیگر کفار داروم در سال 1995 میباشد که در آن 10
اسرائیلی در طی انتفاضه اول- کشته شدند.
با شروع انتفاضه اقصی نبیل
العرعیر از اعضای این جنبش نخستین عملیات شهادت طلبانه را به انجام رساند .
علاوه بر این جنبش جهاد شهادت طلبانه دیگری را نیز انجام داد.
گروهان
قدس شاخه نظامی این جنبش در فاصله زمانی 2000 تا 2005 به همراه برخی دیگر
از گروهها 69 عملیات انجام داده است که شرح آن در جدول ذیل آمده است.
رویکردها و دستاورد جنبش:
1-مقاومت:
در اعتقاد جنبش جهاد قدرت رژیم صهیونیستی قدرتی پوشالی است و در صورت اتحاد دنیای اسلام میتوان آن را از بین برد.
اين
جنبش با استناد به آیه های قرآن (آیه 4 سوره اسرا) و پیشینه تاریخی حضور
یهودیان در فلسطین که امروز با حضور صهیونیستها همراه شده است تنها راه
نجات این کشور را در مبارزه مسلحانه جستجو کرده و از سازش بیزار است. این
جنبش به تأسی از انقلاب اسلامی ایران و آزادگان تاریخ از جمله نلسون ماندلا
مبارزه را به عنوان راهبرد استراتژیک خود برگزیده و از شهادت به عنوان
قدرت بازدارنده یاد میکند.
به اعتقاد این جنبش رژیم اسرائیل
نمیتواند با دیوار حائل کرانه باختری و نوار غزه راجدا کرده و ضمیمه
سرزمینهای اشغالی کند چرا که نگران است اغلب ساکنان را فلسطینیها تشکیل
دهد و از طرفی نمیتواند همه ساکنان این دو منطقه را از آنجا بیرون کند از
همین رو تنها راه پیش روی این رژیم تحمل آتش مقاومت است که در نهایت نیز
باید همچون جنوب لبنان، از این مناطق خارج شود. به اعتقاد این جنبش، رژیم
صهیونیستی به دلیل کوچک بودن ساختار جغرافیایی و جمعیتی نخواهد توانست
برای مدتی طولانی به جنگ بپردازد از همین رو در صورتی که اراده مبارزه در
بین فلسطینیها به دلیل بهرهمندی از ظرفیتهای انسانی و محیطی وجود داشته
باشد توانایی رویارویی را نخواهد داشت .
رهبران این جنبش معتقدند
تاریخ ثابت نموده است که هیچوقت امپراطوریها و تمدنهای بزرگ بقای طولانی
نداشتهاند از همین رو این رژیم نمیتواند مدتی طولانی از حمایت دولتمردان
آمریکا بهرهمند باشند.
نکتهای دیگر که رهبران این جنبش بر آن
تأکید دارند عدم بزرگنمایی قدرت این رژیم و نترسیدن از هیاهوهای آن است چرا
که حزب الله و محور مقاومت نشان دادهاند که قدرت پوشالی این نظام در
صورتی که ارتش جهان اسلام بسیج شود کاری از پیش نخواهد نبرد و سلاحهای
هوشمند و زرادخانه هستهای آن بیاثر خواهد بود.
نمایی از توان موشکی رزمندگان جهاداسلامی
این
در حالی است که «خالد مشعل» رئيس دفتر سياسی جنبش حماس در نشستهای آشتی
ملی اعلام کرد که اين جنبش در راستای تحقق آشتی ملی، مقاومت مسلحانه را
متوقف کرده و به مقاومت مسالمتآميز روی خواهد آورد. رهبران جنبش جهاد
اسلامی در واکنش به اين اظهار موضع حماس اعلام نمودند: «مقاومت در هر نوع و
شکلی از حقوق قانونی ملت فلسطين و گروههای مقاومت است و مقاومت مسلحانه،
موفقترين نوع آن به شمار ميرود.» جنبش جهاد معتقد است که مبارزه مسلحانه
اين جنبش، مانعی بر سر راه آشتی فلسطينيان نخواهد بود و جنبش، تبعات حمايت
از آشتی ملی را در کنار نکات مثبت آن تحمل خواهد کرد. همچنين دبيرکل جنبش
پس از نشست شورای رهبری موقت ساف تأکيد نمود که هيچکس نمیتواند بگويد که
مقاومت مسلحانه، مشروع نيست و ملت فلسطين نميتواند آن را به کار گيرد.
2-آشتی ملی:
موضع
این جنبش در خصوص آشتی ملی این است که ما به عنوان بخشی از ساختار سياسی
فلسطين در آشتی ملی حضور خواهيم يافت، اما در حکومت آينده سهيم نخواهيم بود
.
آشتی ملی، پروژهای برای پايان دادن به اختلافات داخلی فلسطين در
مسير تحقق آرمانهای ملت فلسطين است. اين اختلافات و اين پروژه، متشکل از
مسائلی است که در صورت حل آنها، تشکيل يک دولت متحد و قدرتمند فلسطينی محقق
خواهد شد. جنبش جهاد اسلامی فلسطين بنا به رسالت خود در خصوص وحدت تمامی
امت فلسطين برای آزادسازی فلسطين از بند اشغالگری رژيم صهيونيستی، پا به
عرصه آشتی ملی گذاشت. پاسخ اين جنبش به درخواستهای هواداران خود اين بود
که ما به عنوان بخشی از ساختار سياسی فلسطين در آشتی ملی حضور خواهيم يافت،
اما در حکومت آينده سهيم نخواهيم بود .
با نگاهی به عملکرد جنبش
جهاد اسلامی در عرصه آشتی ملی ميتوان نتيجه گرفت که جنبش جهاد اسلامی از
طرفی به دنبال پايبندی به ميثاق خود در به رسميت نشناختن رژيم صهيونيستی و
مبارزه با آن است و از طرف ديگر به دنبال تأثيرگذاری در عرصه سياسی فلسطين و
پيشرفت مسئله فلسطين ميباشد. تعارض اين دو عرصه موجب شده است که رهبران
جنبش تلاش نمايند با دخالت خود بر جهتگيريهای پرونده آشتی ملی تأثير
گذارند اما عدم هماهنگی دو طرف اختلاف با جنبش، موجب دور ماندن جهاد اسلامی
از جزئيات ديدارهای دوطرفه شد و جهاد اسلامی را مجبور به پذيرفتن توافقات
دو جنبش فتح و حماس تحت هر شرايطی قرار داد. اوج اين تبعيت در پذيرش گزينه
سازشگر «ابومازن» به عنوان نخست وزير دولت وحدت ملی است .
افزون بر
آنچه گفته شد رهبران جهاد اسلامی، تحقق آشتی ملی را در سايه بازداشت
مبارزان غيرممکن ميدانند. به نظر رهبران جهاد اسلامی، سياست بازداشت و
تشديد فضای امنيتی از موانع هميشگی آشتی ملی بوده و تنها راه اجرايی شدن
آشتی ملی، آزادی زندانيان سياسی در کرانه باختری و نوار غزه است .
3-انتخابات:
توقف
بازداشتهای سياسی، آزادی زندانيان سياسی، توقف تهاجمات رسانهای و برچيده
شدن تمامی معاهدات با رژيم صهيونيستی شروط جنبش جهاد اسلامی برای شرکت در
انتخابات است.
جنبش جهاد اسلامی، جنبشی جهادی و مبارز است که
مشروعیت خود را در باقی ماندن در خط مقاومت میداند وتاکنون هیچ حزب سیاسی
تشکیل نداده است چرا که لازمه ایجاد آن را داشتن حاکمیت ملی میداند که
هنوز محقق نشده است از همین رو سعی نموده است به منظور حضور در صحنه
مبارزاتی با دیگر گروههای فلسطینی از جمله دولت محمود عباس وارد نزاع نشود
و بیشتر نقش میانجیگرانه، مصلحانه و حافظ وحدت ملی باشد. البته این به
معنای مقبولیت طیف محمود عباس و به طور کلی نهادهای برگرفته از قرارداد
اسلو (تشکيلات خودگردان و مجلس قانونگذاري) در نزد آن نیست و اين اصل هنوز
هم مورد احترام رهبران جنبش است چراکه آنها معتقدند حضور در این نهادها به
معنای پذيرش دشمن اشغالگر صهيونيستی است و اين امر با آرمانهای
آزاديخواهانه فلسطين و جنبش در تعارض است. از منظر سران جنبش جهاد، تنها
نهادی که حضور جهاد اسلامی در آن به شرط تحقق شرايطی امکان دارد، شورای ملی
فلسطين است. به نظر رهبران جنبش، «شورای ملی فلسطين» مرجعيتی حقيقی و
نمايندهای واقعی برای ملت فلسطين و مسيری صحيح در بازسازی سازمان آزاديبخش
فلسطين است. جهاد اسلامی پس از آنکه در سال 2006 انتخابات را تحریم و در
آن شرکت ننمود برای حضور در انتخابات شورای ملی فلسطين شروطی را قائل شد که
عبارتند از: توقف بازداشتهای سياسی، آزادی زندانيان سياسی، توقف تهاجمات
رسانهای و برچيده شدن تمامی معاهدات با رژيم صهيونيستی است. از طرف ديگر،
برخی رهبران جهاد، برگزاری انتخابات با وجود توطئههای صهيونيستیرا غيرممکن
ميدانند .
از مهمترین چهره های این جنبش که در قید حیات هستند باید به افراد زیر اشاره کرد:
دکتر رمضان عبدالله دبیرکل، شيخ زياد النخاله"ابو طارق"جانشین دبیرکل، شيخ
عبدالله الشامي "أبو حسام، شيخ أنور أبو طه "أبو هادي، شيخ ابراهيم النجار
"ابو حازم"، اكرم العجوري "ابو محمد"، دكتر محمد الهندي "ابو عمر"و شيخ
نافذ عزام" ابو رشاد" اعضای دفتر سیاسی، شيخ احمد بركه " نماینده جنبش در
يمن"، شيخ ابو عماد الرفاعي "نماینده جنبش در لبنان"، شيخ ناصر ابو شريف
"نماینده جنبش در ایران" ، شيخ خضر عدنان "ابو عبدالرحمن"، خالد البطش"أبو
عاشور" مسئول روابط خارجی جنبش، داوود شهاب "سخنگوی جنبش"، دكتر جميل يوسف
"ابو فتحي"، شيخ بسام السعدي "ابو ابراهيم" و شيخ خضر حبيب "ابو محمد"
از
مهمترین شهدا نیز باید به دکتر فتحی شقاقی، محمود الخواجه، محمد مرشد ابو
عبدالله، محمد شحاده، رامز حرب و محمد فؤاد عبيد اشاره کرد.
ما در اینجا به شرح زندگی و سوابق مبارزاتی تنی چند از آنها خواهیم پرداخت:
1- فتحی شقاقی:
وی
در سال 1951 در اردوگاه رفح به دنیا آمد و بعد از تحصیلات دوره متوسطه در
سال 1968وارد دانشگاه زقازیق مصر شد و در آنجا با اندیشههای
اخوانالمسلمین آشنا شد. این چهره مبارز از همان آغاز انقلاب اسلامی ایران
در پی تبیین این انقلاب برآمد و با تألیف کتاب" امام خمینی راه حل جایگزین"
راه انقلاب اسلامی را ادامه داد..
صراحت لهجه و آگاهی شقاقی از نیات واقعی رژیم صهیونیستی، باعث شد تا این رژیم جز با حذف وی از صحنه مبارزات، راه دیگری نیابد.
در
سال 1979 به دلیل تألیف این کتاب در مصر بازداشت شد و در نیمه دهه هشتاد
با شاخ های جهادی جنبش اسلامی جنوب لبنان و رهبران آن ابراهیم غنیم، حامد
ابو ناصر، محمود حسن و کمال قزاز و نیز چهرههای اسلامگرای جنبش فتح یعنی
منیر شفیق، محمد بحیص و حمدی سلطان ارتباط برقرار کرد. از دیگر افرادی که
وی با آنها آشنا شد رهبر جنبش جهاد بیت المقدس اسعد بیوض تمیمی بود . وی در
سال های 1983 و1986 بارها در فلسطین بازداشت و در آگست سال 1988 به دلیل
مدیریت انتفاضه به لبنان تبعید شد. از آن سال به بعد وی در کشورهای مختلف
عربی و اسلامی در تردد بود تا اینکه در جزیره مالت و در حالیکه نام ابراهیم
شاویش در گذرنامه اش ثبت شده بود و عازم سوریه بود با شلیک 5 گلوله توسط
مأموران موساد به شهادت رسید.
2- رمضان عبدالله شلح:
رمضان
عبدالله در سال 1958در منطقه شجاعیه نوار غزه چشم به جهان گشود. وی که از
مؤسسین جنبش جهاد اسلامی به شمار میآید فارغ التحصیل مقطع لیسانس رشته
اقتصاد از دانشگاه الزقازیق مصر در سال 1981و دکترای اقتصاد از دانشگاه
دارام بریتانیا در سال 1990و استاد اقتصاد دانشگاه اسلامی غزه میباشد.
وی
در سال 1977 وارد دانشگاه مصر شد و در آنجا با فتحی شقاقی آشنا و به عضویت
جنبش اخوان المسلمین درآمد. شقاقی با تقدیم کتابهای سید قطب، مولودی و
حسن البنا و دیگر چهرههای اسلامی، وی را با اسلام سیاسی آشنا نمود. ثمره
این آشنایی شکل گیری جنبش جهاد اسلامی در هفت سال بعد بود.
وی بعد
از ترور فتحی شقاقی از طرف اعضای شورای جنبش جهاد به سمت دبیرکل انتخاب شد و
از آن زمان تاکنون بر مواضع اصولی این جنبش پافشاری نموده و بارها از
نشست شرم الشیخ و قرارداد اسلو به عنوان یک حادثه بزرگ برای فلسطین یاد
کرده است.
رمضان
عبدالله در27 نوامبر 1995 در لیست سیاه آمریکائیها قرار گرفت و در 24
فوریه 2006 از وی به عنوان یکی از خطرناک ترین افراد تحت تعقیب یاد کردند.
دکتر
رمضان عبدالله از دارام راهی لندن شد و در مراکز اسلامی آنجا به انجام
فعالیتهای پژوهشی پرداخت و از آنجا راهی کویت گردید. در آنجا ازدواج نمود و
دوباره به لندن بازگشت. وی این شهر را به مقصد شهر تامبا در ایالت
فلوریدای آمریکا ترک گفت و در آنجا مدیر مرکز پژوهشی"اسلام و جهان" و
سردبیر نشریه"نگاه اسلامی" شد.
وی با اینکه سالهای بسیاری را در غرب
گذارند اما همجنان به فتحی شقاقی و راه وی وفادار ماند و از همین رو
اسرائیلی ها سعی نمودند وی را ترور کنند.
3-زیاد نخاله
وی
که قائم مقام دبیرکل این جنبش به شمار میرود در سال 1951 در نوار غزه به
دنیا آمد و در سال 1985 با فتحی شقاقی آشنا گردید و در سال 1985 نقش مهمی
را را در شکلگیری گردانهای قدس، شاخه نظامی جنبش جهاد ایفا کرد. در سال
1992 اسرائیلیها وی را به همراه فتحی شقاقی به جنوب لبنان تبعید نمودند که
تا سال 1994 در آنجا ماند و در سال 1995 به عنوان معاون دبیرکل انتخاب شد
زیاد نخاله مرد دوم جنبش جهاد
4-خالد البطش
وی
که در زمره رهبران میدانی جنبش به شمار میرود مردی با تجربه و فعال و
مسئول روابط خارجی جنبش به شمار می رود. اهم فعالیتهای وی در زمینه تقویت و
استحکام پایههای شاخه نظامی جنبش بوده و هرنوع گفتگو و سازش پذیری با
رژیم صهیونیستی را رد کرده است. از جمله فعالیتهای وی تغذیه شاخه نظامی
جنبش از ده ها هزار موشک با برد کوتاه و بلند وضد ذره بوده و بواسطه
تلاشهای وی، بسیاری از جوانان مبارز فلسطینی به ساختن پایگاهها و
تونلهای زیر زمینی برای مبارزه با نیروهای فلسطینی اقدام نمودند.
خالد البطش مسئول روابط خارجی جنبش
5- شیخ عبدالله شامی
وی
در سال 1957 در غزه و در خانواده ای مؤمن و تنگدست به دنیا آمد و پس از
پایان تحصیلات ابتدایی و راهنمایی در سال 1976 وارد دانشگاه زقازیق مصر شد.
وی علاوه بر تدریس در مدارس راهنمایی غزه خطبیب و امام جماعت مسجد شهدای
این بخش بوده است.
عبدالله شامی مبارز نستوه و مسئول تربیت نسل آینده فلسطین
وی
که در فاصله سال های 1980 تا 1981 م به انجام فعالیتهای تبلیغی و جهادی
مشغول بوده است با آغاز انتفاضه 1987م چندین بار بازداشت و به مروج الزهور
تبعید شد. وی در این منطقه به عنوان سخنگوی تبعید شده گان جنبش جهاد انتخاب
شد و در طی سال های 1994تا2000م حدود 10 با توسط صهیونست ها اسیر و
بازداشت شد.
6- رامز حرب
وی
یکی از فرماندهان میدانی برجسته جنبش جهاد و از تربیت یافتگان راه و مسیر
شقاقی و مسئول اطلاع رسانی نبرد در غزه هاشم بود که در نبرد " آسمان آبی"
به شهاد رسید. وی بیشترین وقت خود را به مبارزه با صهیونیستها اختصاص
میداد طوری که روزها روی خانواده خود را نمیدید.
رامز حرب مبارزی که نبرد و شهادت را بر حضور در خانواده ترجیح داد.
7- محمد شحاده
وی
متولد سال 1963 در بیت لحم و یکی از رهبران جنبش جهاد است که در طی
انتفاضه سال 1992 به مروج الزهور در جنوب لبنان تبعید شد، در آنجا با
مبارزان حزبالله آشنا شد و به یکی از اعضای ارشد گردانهاي القدس (بخش
نظامی جهاد اسلامی) بدل شد. این شخص که در 16 سالگی یکی از مبارزان جنبش
فتح بود در سال 2006 کاندیدای شرکت در انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین
شد. او در سال 1980 بازداشت و به 25 سال حبس محکوم شد تا اینکه در فرایند
مبادله اسرا در سال 1985 آزاد شد. بعد از این تاریخ نیز چندین سال به جرم
فعالیت در جنبش جهاد اسلامی بازداشت شد.
شحاده
در اواخر اسفند سال 1386 به همراه سه تن از همراهانش «عيسى مرزوق»، «عماد
الكامل» و «أحمد البلبول» ـ در شهر "بيت لحم" واقع در کرانه باختری مورد
هجوم نظامیان اشغالگر قرار گرفتند و در دم به شهادت رسیدند.
8- محمد فؤاد عبید
وی
در تاریخ 18/12/1989م در اردوگاه جبالیا در خانوادهای مجاهد که از روستای
اشغال شده بریر مهاجرت کرده بودند به دنیا آمد. او که برادر شهید احمد
عبید نیز می باشد دوران ابتدایی و راهنمایی را در مدارس آوارگان اردوگاه
جبالیا در شمال غزه گذراند و به دلیل مشکلات اقتصادی خانواده وارد چرخه
تأمین رزق آن شد.
پدر ابوجعفر در مصاحبه با خبرنگار سایت اطلاع رسانی گردانهای قدس از ویژگی های فرزندش می گوید.
وی
که از رهبران میدانی و یکی از مبارزان واحد توپخانهای شاخه نظامی قدس به
شمار میرود صبح یکشنبه 2012 در حمله بالگردهای اسرائیلی به شهات رسید.
منابع و ماخذ:
***************************************
www.aljazeera.net/specialfiles/pages/feee
amlyat.htm/WWW.sarayaalquds.org
falestiny.net/mhdrt-01.htm
http://muhandes.net/qudes/05-d-p.html
www.alalamalislami.com/models-resistance/report
http://www.12allchat.com/forum/viewtopic.php
www.almoslim.net/node/86653
http://www.ebnmisr.com/forum/t51622.html
pngo.Ir
scholar.nagah.edu
ایاد برغوثی، اسلام و سیاست در سرزمی نهای اشغالی فلسطین,ص66