به گزارش 598 به نقل از 90،فصل نقل و انتقالات به پايان رسيد هم براي تيمها و هم براي كريم
انصاريفرد. انصاريفرد جامانده بزرگ اين فصل است، كسي كه چندين روز
پرسپوليس را سر كار گذاشت اما در نهايت خودش بيتيم ماند!
حالا انصاريفرد منتظر ok شدن يكي از پيشنهادهاي خارجياش است. پيشنهاداتي
كه احتمالا بايد جدي باشند چرا كه كريم را تا روز آخر معطل نگه داشتهاند و
انگار خيال اين بازيكن هم راحت است كه زياد نگران بيتيم ماندن نيست!
قانون نقل و انتقالات ميگويد اگر بازيكني آزاد باشد براي عقد قرارداد در
خارج از مهلت تعيين شده بايد تا نيمفصل صبر كند. حالا كريم يا بايد به
خارج از كشور برود يا تا نيمفصل از ليگبرتر كنار برود!
در ماجراي كريم و پرسپوليس، حق به نفع باشگاه است. باشگاه بزرگي مثل
پرسپوليس نبايد به هيچ بازيكني باج بدهد حتي اگر بازيكن بزرگي باشد و نياز
مبرم به حضورش احساس شود. نكته مهم ماجرا اين است كه يكي مثل رويانيان
بزرگي باشگاه را درك نكرد و زير بار شرايط انصاريفرد رفت اما علي دايي
وقتي متوجه شرايط او شد در تصميمي درست، وي را نخواست و اين صيانت نام
پرسپوليس توسط اين مربي است.
امروز اگر كريم احتمالا در داخل كشور بدون تيم مانده، اشكالي به پرسپوليس و
«نه» دقيقه نودش برنميگردد. دايي هم هيچ عذاب وجداني ندارد چرا كه خود
انصاريفرد همه چيز را به روزهاي آخر احاله داد. در واقع دايي همان كاري را
با انصاريفرد كرد كه انصاريفرد با پرسپوليس و دايي كرده بود، تازه اقدام
دايي خفيفتر هم بود!
نكته تاسف برانگيز اين است كه پرسپوليس شرايط انصاريفرد را قبول كرده بود و
يا دست كم در آستانه پذيرش اين شرايط بود. آنهايي كه اخبار را دنبال
ميكنند به خوبي ميدانند كه سهشنبه انصاريفرد و پرسپوليس به توافق
نهايي رسيده بودند و قرار بود چهارشنبه اين قرارداد ثبت شود! اما با مخالفت
دايي همه چيز عيان شد. اينكه كريم ابتدا منتظر نتيجه پيشنهاد خارجياش است
و به صورت مشروط در تيم ميماند. اينكه اگر تيم خارجي ok شود در هر شرايط
تيم را ترك ميكند و تازه صبر هم نميكند و پولش را درجا ميخواهد.
دايي و هر آدم فوتبال فهمي اين شرايط را قبول نميكند و نميپذيرد يك
بازيكن 24 ساله براي باشگاه بزرگي مثل پرسپوليس شرطهاي اين مدلي بگذارد
اما رويانيان و مسئولاني كه در امر نقل و انتقالات بودند به اين مسائل
اهميتي نميدادند.
نه پرسپوليس و نه استقلال حق ندارند بزرگي خود را به پاي بازيكن بريزند. در
اين تعريف، خروج جباري از استقلال نيز «موجه» است. جباري مقابل نام
استقلال بزرگ چيزي نيست همانطور كه انصاريفرد هم جلوي نام پرسپوليس بزرگ
محو است.
اين ميان مديراني هستند كه قدر و شان تيم خود را متوجه ميشوند و مديراني
هم هستند كه بزرگي تيم خود را درك نميكنند. البته دسته دوم معمولا شانس
ميآورند و شانس رويانيان اين بود كه يكي مثل دايي را كنار خود داشت!