به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،بهروز
شعيبي از آن دست سينمايي هاست كه اين حرفه را از زواياي مختلفش تجربه كرده
است. هم دستيار يك كارگردان بوده و هم برنامه ريز، هم بازيگر نقش اول
سينما بوده و هم كارگردان سيمرغ گرفته جشنواره فجر، هم اين روزها سريال روي
آنتن دارد و هم اخيرا با ساخت يك مستند انتخاباتي مسيري متفاوت را در عرصه
كارگرداني تجربه كرده است.
بازيگر فيلم هاي آژانس شيشهاي، طلا و
مس، گزارش يك جشن و... كه كارگرداني را با تله فيلم هاي«جايي براي بودن»،
«ميان ماندن و رفتن»،«جامانده» و البته فيلم سينمايي«دهليز» تجربه كرده
است، مهمان «باني فيلم» شد و از فعاليت هاي اخيرش صحبت كرد، صداقتي در
كلامش بود كه اجازه مي داد با او از هردري بگوييم و بشنويم. حتي نكاتي كه
پيش از اين گفت و گو احساس مي كردم خط قرمزش باشد. اما...
* * *
اخيرا حسابي پرکار بودي که موضوع اين گفت وگو هم فعاليت هاي اخيرتو خواهد بود، اما در ابتدا بگو اين روزهايت چگونه مي گذرد؟
-
مشغول کار روي يکي دو طرح هستم از دوستاني که معمولا باهم همکاري داريم.
به محض اينکه اولين آنها به نتيجه برسد انشاا... مي رويم براي ساخت، در
واقع دورخيز ما براي يک فيلم سينمايي است.
در همان فضاي مورد توجه خودت(اجتماعي) مثل کار قبلي (دهليز) خواهد بود؟
- يکي از آن طرح ها مثل کارقبلي من فضايي اجتماعي دارد، ولي ديگري نه، در سينماي جنگ است.
مي توان گفت به زودي کليد خواهيد زد؟
-
نه، هنوز در ابتداي طرح ها هستيم، من اصولا از اين بخش از کار که تمرکز
روي طرح، و در واقع بخش اصلي کار است، به راحتي عبور نمي کنم. درواقع وقتي
درگير يک طرح مي شوم آن کار برايم جدي شده است.
اصولا اگر فيلمنامه
براي من قطعي نباشد سر فيلمبرداري نمي روم، چون آدمي نيستم که سر
فيلمبرداري به جان کار بيفتم البته ممکن است تغييراتي بدهم، اما آن تغييرات
قطعا با حضور نويسنده اتفاق خواهد افتاد.
اصولا به خرد جمعي در کار
اعتقاد دارم و معتقد هستم بايد با يکسري از دوستان که به ايشان اعتماد
کامل دارم، دورهم جمع شويم و کار کنيم. البته اين تيم هم معمولا و لزوما
ثابت نيستند، ولي براي هرکاري به اين خرد جمعي اعتقاد دارم و اعضاي مورد
نظرم را دورهم جمع مي کنم.
بعد از فيلم عسگرپور پيشنهادي براي بازيگري نداشتي؟
- بعد از آن کار، پيشنهادي ندارم و اگر داشته باشم هم...
قبول نخواهي کرد؟
- چرا، کار بازي را قبول مي کنم، ولي ترجيح خودم فيلم ساختن است، مگر کاري باشد که حسابي درگيرم کند .
فکر مي کنم دغدغه امروز تو کارگرداني باشد تا بازيگري؟
-
ببين! بازيگري برايم کار محترمي است و دوستش دارم، ولي متاسفانه براي کار
بازيگري اگر گروهي را که به آن وارد مي شوي مطمئن نباشد ممکن است بعدا آسيب
جبران ناپذيري ببيني! خوشبختانه براي من کمتر پيش آمده، بنابراين مراقبت
مي کنم هر کاري را بازي نکنم. البته کافي است که به گروه اعتماد داشته
باشم.
قبل از اين که برويم سراغ
سريال«مهرآباد»، بد نيست از تجربه اخير تو هم در عرصه فيلمسازي يادي کنيم؛
ساخت يکي-دو مستند انتخاباتي براي يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري...
- براي من فيلم انتخاباتي ساختن مثل فيلم داستاني ساختن است.
واقعا؟
-
بله منظورم اين است که اول بايد به يکسري چيزها اعتقاد داشته باشم بعد به
سراغ آن بروم. به آقاي قاليباف هم اعتقاد دارم و هم به ايشان علاقه مندم،
خيلي! ايشان را دورادور مي شناختم و شيوه کارشان را دوست داشتم.
واقعيت
اين است که آقاي محمود رضوي مسئول ساخت اين پروژه ها بود. از سويي من هم
حدود يک سال است که مدام با رضوي کار مي کنم هم تله فيلم «دنياي بهتر» را
باهم کار کرديم، مستندي با عنوان«گام هاي بلند» را که خانم هنگامه قاضياني
در آن حضور داشتند را کارکرديم تا اين که رسيد به «دهليز».
بعد از
جشنواره آقاي رضوي کم کم مشغول اين شد که فيلم هاي آقاي قاليباف را شروع
کند. بعد از عيد تازه کار من در فيلم آقاي عسگرپور به پايان رسيده بود که
آقاي رضوي به من گفت ما قرار است توليد اين فيلم ها را شروع کنيم تو اوضاعت
چطور است؟
هيچکدام مطمئن نبوديم که آن فيلم ها را من بسازم، چون
آن فيلم ها يک اتاق فکر داشت، يکسري تفکر سياسي و انتخاباتي بر آن حاکم بود
و از سويي نيازمند يک تفکر هنري هم بود که در آن اتاق فکر به اين مقولات
با تمرکز پرداخته مي شود. من وارد اتاق فکر هنري شدم...
قرارنيست از آنها نام برده شود؟
- شايد بهتر باشد من چيزي نگويم، شايد خودشان بعدا اشاره کنند. چون آدم هاي بزرگي بودند اجازه بدهيد از زبان من نامي برده شود.
اتاق فکر در نهايت تصميم گرفت تو اين فيلم هارا بسازي؟
- بله،آقاي رضوي گفت اين فيلم ها را تو بساز من هم با کمال ميل قبول کردم!
چرا؟
- چون فرصت خوبي بود.
تو
اصولا در انجام هر کاري، به خصوص اين تجربه با افراد صاحب نام و صاحب
تفکري درعرصه سينما مشورت مي کني و نظرآنها را جويا مي شوي. آيا اين بارهم
اين کار را انجام دادي؟
- بله مشورت کردم و پيشنهاد آنها اين بود که بسازم.
جالب است چون در مقطعي خود اين هنرمندان دست رد به سينه اين گونه پيشنهادها زده بودند؟
-
اما مهمترين مسئله اي که وجود داشت اين بود که براي قاليباف خيلي ها
حاضربودند فيلم بسازند، اما من آقاي قاليباف را دوست داشتم و ساخت فيلم
ايشان دغدغه ام شد و به همين دليل بايد بگويم رفتم، فيلم ايشان را ساختم و
خصوصيات اين کاراکتر خيلي روي خود من تاثيرگذار بود .
پس خيلي نگاه تکنيکي و حرفه اي به ماجرا نداشتي و بيشتر دلي اقدام به ساخت اين فيلم کردي؟
- نمي توان فقط نگاه حرفه اي به فيلم تبليغاتي داشت. اگر دقت کرده باشي فيلم هاي تبليغاتي موفق در طول اين سالها آثاري بودند که ...
تکنيک حرف اول را نزده...
- دقيقا، تکنيک به ساده ترين شکل آمده، ولي اثر در گفتن حرفش موفق بوده است.
اصولا
به لحاظ استاندارد آثار مستند تبليغاتي، سازنده مسلماً مخاطب را هدف قرار
داده و براي رسيدن به هدف تبليغاتي اش به يک جامعه شناس کامل در خصوص
انتقال پيام بدل مي شود. چقدر دراين باره به سراغ جامع رفتي؟ (اتفاقي که
قطعا در دنياي فيلمسازي نيز مي تواند کمک حال تو باشد)
- با
گفته تو موافقم،کارما با محمود رضوي با همين نگاه آغاز شد. اول من کل فيلم
هاي تبليغاتي را( به غير از فيلمي که اقاي سيف ا... داد براي مرحوم خاتمي
ساخته بود و من آن را گير نياوردم) ديدم.
دوم اينکه بايد اين فيلم
ها را به اتفاق دوستان طرف مشورت تحليل مي کرديم که کدام نقاطش تاثير مثبت
مي گذارد و کداميک تاثيرمنفي. يکي از کارهاي اصلي اين «اتاق فکر» همان بحث
کار جامعه شناختي بود که با وسواس انجام شد. فيلم ها در نهايت با مراقبت
بسيار خوبي ساخته شد. اگر چه من وظيفه داشتم در نوع ساخت از بيان فيلم و
ساختار كار حفاظت كنم، اما در نهايت با دقت و تمركز بسياري اين دوكار ساخته
شد. اين كار براي من يك اتفاق ويژه بود.
الان كه ايشان در
انتخابات دوم شد، راحت تر مي توانم اين مطلب را بگويم. شايد اگر قبلاً در
اين مورد بحث مي كردم برداشت ديگري مي شد. اين كار ارادت مرا به ايشان
بيشتر كرد.
تو شخصيت آرام و بدون حاشيه اي داري. هراسي نداشتي كه با ساخت يك اثر تبليغاتي آن هم براي انتخابات به حاشيه بروي؟
-
من آدم بدون حاشيه اي هستم و هميشه از حواشي فراري هستم. خدا كند كه با
اين كار هم نروم. چون اصلاً جنجال را دوست ندارم. البته بايد بگويم گاهي
اوقات با اشتباهي جنجال راه مي اندازيم و همان باعث حاشيه مي شود.
چرا
در معرفي سازندگان فيلم ها به نامزد ها نام كارگردانشان را اعلام مي كردند
اما براي ساخت مستند قاليباف مدام از محمود رضوي نام برده مي شد؟
-
اين جواب سوال قبلي تو هم هست. نميخواستيم جنجالي راه بيافتد كه فيلمساز
كيست!آقاي رضوي هم نگفته بود مي سازم. در واقع اعلام شده بود تحت نظارت
محمود رضوي آثار آقاي قاليباف ساخته مي شود.
اين هم يكي از پرهيز
هاي ما بود از جنجال. به هرحال فيلمساز هاي خوبي فيلم هاي انتخابات را
ساختند اما ما نمي خواستيم حاشيه اي داشته باشد. ضمن اين كه محمود رضوي اگر
چه تهيه كننده است، اما در هر كار كنار تيم كارگرداني باشد نظرات خوب و
كار سازي مي دهد، چون نگاه ويژه اي دارد. به نظرم بخش عمده اي از نتيجه اين
فيلم ها مرهون زحمات و تلاش خود رضوي است. او را مي توان طرف خوبي براي
مشاوره محسوب کرد، چون انسان سلامتي است.
اگر چهارسال بعد هم پيشنهاد ساخت يک فيلم تبليغاتي داشته باشي خواهي پذيرفت؟
- اگر به نامزد آن دوره اعتقاد داشته باشم، بله...
ميگويند دستمزد اين کارهاي تبليغاتي چشمگير است که...
- (مکث ميکند) تا دستمزد چشمگير از نظر شما چي باشد!
همان دستمزد و پولي که امروز در سينما وتلويزيون پيدا نميشود!
-
(ميخندد) نه پس خيلي پول خوبي نيست! نه اين را ننويس، به هرحال دستمزدي
که آدم بايد بگيرد را ميگيرد! البته من هميشه که با همه صحبت ميکنم،
ميگويم پول خوبي گرفتم... به نظرم اگر دوست داشتي اين سوال و جوابش را
حذف کن!
تو سريال مهرآباد را ميبيني ؟
- بله...
وقتي فيلمنامه را براي شما فرستادند و نقش«طاهر» را پيشنهاد دادند تو ابتدا متعجب نشدي ؟
-
(ميخندد) اتفاقاً بر عکس، وقتي براي من فيلمنامه تکراري ميفرستند تعجب
ميکنم و ميگويم من که قبلاً اين نقش را بازي کردم، من هميشه از کار
متفاوت استقبال ميکنم.
10قسمت اوليه فيلمنامه را به من دادند که
از آن 10قسمت 3-4قسمت، طاهر روي تخت بيمارستان بود. در نتيجه اين نقش در آن
چند قسمت در نيامده بود با اين حال اولين جلسه اي که رفتم گفتم راجع به
نقش خودم نميدانم چه اتفاقي قرار است برايش رخ بدهد اما به فيلمنامه
اطمينان دارم.
از اول«طاهر» را به تو پيشنهاد دادند؟
-
بله و جالب اينکه ما هيچ جلسه دومي نداشتيم. من همان جلسه اول فريد
سجادي حسيني را که دوستي قبلي داشتيم، ديدم. با اميد سهرابي تازه آشنا شدم و
از فيلمنامه خوبش تشکر کردم و همان جا قرار داد بستم.
به
هرحال تو امروز در مقام يک کارگردان موفق، در انتخاب يک نقش هم با مراقبت و
وسواس بسيار پيش ميروي. در مورد کاراکتر طاهر اين شک را که ممکن است
نشود، نداشتي؟
- ببين وقتي من بازيگر هستم، ديگر کارگرداني نميکنم و فقط بازيگر هستم.
يکسري از نقش ها اصولاً در آستين يک بازيگر هست، اما طاهر از آن نقش هايي بود که نياز داشت تو با او کلنجار بروي تا در بيايد.
-
درست ميگويي، اما وقتي نقشي را از آستينم در ميآورم، اواسط کار ميفهمم
که مشغول تکرار خودم هستم و به همين دليل است که از ابتدا مراقبم و قبول
نميکنم، اما شرايط کار در اين پروژه به شدت مهيا بود ما يکسري دورخواني
داشتيم و اين در شکل گيري نقش و در آمدن روابط بسيار کمک حال بود.
چيزي
در سريال«مهرآباد» به شدت مشهود بود، انگيزه آدم ها، همين. از آقاي سجادي
حسيني، اميد سهرابي و...همه درگير کار بودند تا سريال به اتمام برسد. خب
اين خيلي با ارزش است که يک نويسنده تا قسمت فينال حتي پاي تدوين باشد.
آقاي
تقي پور يک تهيه کننده کاملاً حرفهاي و دلسوز است و پاي کارش ميايستد.
يادم ميآيد ما در يک لوکيشن ارزان و نامناسب کار ميکرديم. دو سه روز هم
آنجا تصوير برداري کرده بوديم، اما به محض اينکه آقاي تقي پور و کارگردان
متوجه شدند که محل مناسب نيست، حاضر شدند کار را تعطيل کنند و بدون توجه به
چندروز کار برداشت شده در آن لوکيشن، به سراغ يک محل مناسب بروند!
به
نظرهمه اين ها با ارزش است و در نتيجه کار موثر است. به هرحال من کسي
نيستم که بگويم يک کار خوب است و نقص ندارد، اما ميتوانم بگويم اين کار
آبرومند و قابل توجه است.
چند
درصد شخصيت «طاهر» برگرفته از فيلمنامه و پرداخت نويسنده اش است و چند
درصد از آن را ميتوان منتصب کرد به بازيگرش!؟ بازيگري که بايد براي ايفاي
اين نقش از خودش فاصله ميگرفت و با لحن و نگاهي ديگر جلوي دوربين زندگي
کرد؟
- من هميشه ميگويم يک پرسوناژ ماحصل دو فعاليت در
بازيگر است؛ يکي مختصات کلي نقش و دوم حضور در ميزانسني که با آن ميزانسن
ارتباط برقرار کرده باشي. در مورد ميزانسن (در سينما) يک بخش به بازيگر
مرتبط ميشود و يک بخش به کارگردان، اما زبان اجرايي را بايد خود بازيگر
انتخاب کند.
لحن و بياني که من براي طاهر پيدا کردم را هرگز هيچ
کجا استفاده نکردم و به قول تو نگران بودم لحني پيدا کنم که دور از کاراکتر
هم نباشد که تماشاگر از من باورش نکند. براي اجرايي کردن نقش طاهر که در
فيلمنامه داراي مختصاتي بود، مجبور بودم کارهايي را روي نقش انجام بدهم،
مثل پيدا کردن نوع لحن و گويشش، نوع برخوردهايش و اينکه اين آدم چقدر
حرفهايي را که ميزند خودش باور دارد.
من به اين رسيدم که اين آدم
تمام حرفهايش را (حتي حرف هاي احمقانهاش) بايد ابتدا خودش باور کند و
بعدا ادا کند. به همين دليل خيلي کم به رفتارهاي خودم در اين کار
ميخنديدم...!
چون طاهر را در آن موقعيت ميديدي و با او همراه ميشدي تا اينکه در کنار باشي...
-
بله دقيقا! فکر ميکنم اگر طاهر در زندگي معمول ما کنارمان باشد، بسيار
آدم اعصاب خردکني است، ولي در اين قصه و چيدمان است که بامزه است و بامزه
در ميآيد...
فکر ميکنم «طاهر» جزو معدود انسان هاي سالم اين قصه است.
- بله سالم است، اما او از شرايطش راضي نيست.
سالم و ساده است که بعد از خروج از زندان تا اين اندازه تغيير ميکند؟
-
همين طور است. من واقعاً به فيلمنامه وفادار هستم و معمولا قبل از بازي هر
سکانس با مطالعه فيلمنامه و کلي پيشنهاد براي نويسنده و البته کارگردان
راهي لوکيشن ميشوم. البته پيشنهادهايم در اين خصوص اتفاقاً سرصحنه بود، نه
بيشترشدن نقش به شکل طولي...خلاصه طاهر ازآن دسته نقشهايي بود که من خيلي
راحت با او انعطاف داشتم و در صحنه حرکت ميکردم. طاهر دوست دارد مدرن
باشد، اما به سنت ها و اعتقادات خودش هم پايبند است. او از شرايطش راضي
نيست و به دنبال قدمهاي بزرگتر است.
سريال«مهرآباد»
اگرچه به لحاظ تيم بازيگري خاص ودور از ذهن بود، اما اين انتخاب فرصتي بود
که شاهد روابط درستي ميان شخصيتها به لحاظ بازيگري باشيم.
-
يکي از ويژگي هاي اين سريال بازي کنار بازيگران خيلي خوب بود. مهران احمدي
بازيگر خيلي خوبي است، اين کار آغاز يک همکاري براي من و علي سرابي هم بود
چون او بازيگردان فيلم «دهليز» هم بود، بازيگر با تفكري است.شقايق دهقان
هم بازياي ارائه داده كه مورد تأييد همه است. او حضوري كاملاٌ متفاوت با
هميشه دارد.
تعجب نكردي از انتخاب او براي نقش «مينو»؟ (بازيگري كه اصولاً عادت داريم در نقش هاي كمدي او راببينيم)
-
نه، من شقايق دهقان را از قبل مي شناختم و مي دانستم او توانايي اجراي
نقشي با اين مختصات را دارد و از اين انتخاب استقبال هم كردم. سكانس هاي
مشتركي كه باهم داشتيم تجربه بسيار خوبي برايمان بود.
از قبال شخصيت«طاهر» و «مينو» بردل اين سريال پركاراكتر راضي هستي؟
- بله، فينال شخصيت ها به نظرم درست اتفاق افتاده است.
و كارگرداني فريد سجادي حسيني.
- او يك كارگردان آرام است و تودر كنار او هنگام كار آرامش داري. شخصيت دوست داشتني و خوبي هنگام كارداشت.
بازيگران توهم معتقد هستند كارگردان آرامي هستي.
- واقعاً؟
بله.
- خدا كند.
البته مي دانم دموكراسي تو سركار در حد و اندازه هاي فريد سجادي حسيني نمي تواند باشد؟
-
(مي خندد) درست ميگويي، اما تجربه تلهفيلم ها خيلي به من كمك كرد.
اگرچه تجربه «دهليز» هم خيلي متفاوت بود. من سرفيلم دهليز آرامش بيشتري
داشتم، چون با يك تقسيم كاردرست، باتمركز به كار خودم مي پرداختم و البته
وسواسم را هم داشتم.
گويا قرار است از عيد فطر اكران فيلم «دهليز» راهم داشته باشي.
-
بله و اميدوارم ديده شود، چون يك قصه اجتماعي است كه به دغدغه آدم هايي
خاص مي پردازد، اما خود دغدغه خيلي خاص نيست. كار در گروه سينماي آزادي
اكران خواهد شد و اين روزها مراحل فني نهايي اش را پشت سر مي گذارد.
من
به خاطر نوع قصه و بازي هاي فيلم اميدوار هستم كار مورد توجه قرار بگيرد
خودم بازي بازيگران را خيلي دوست دارم. موج خوبي در جشنواره همراه فيلم
بود اميدوارم بسط پيدا كند.
به سريال سازي فكر نمي كني؟
- فعلاً نه، ساخت فيلم سينمايي امروز بيشتر دغدغه من است.
و حرف آخر...
- من راجع به «دهليز» هيچ ادعايي ندارم جز زبان ساده فيلم و به اين فاكتور بسيار اميدوار هستم.