کد خبر: ۱۴۳۵۹۶
زمان انتشار: ۱۹:۱۴     ۰۵ تير ۱۳۹۲
مقام معظم رهبری هم از قبل موضع‌گیری کرده بودند که من نفیاً و اثباتاً نظر نخواهم داد. من دو جا نمایندگی ایشان را داشتم و وظیفه خودم می‌دانستم خدمت ایشان برسم و نقطه نظراتم را بگویم. برایم عدم مخالفت ایشان شرط بود.
به گزارش 598 به نقل از جهان، محمدرضا عارف، کاندیدای اصلاح طلب انتخابات ریاست جمهوری که در میاه راه انصراف داد، در گفت وگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات درباره این جمله رهبر انقلاب که فرمودند «حتی کسانی که فقط دلبسته به ایران هستند باید در انتخابات حضور یابند»، گفته است: این سعه صدر، جایگاه رهبری و ضرورت مشارکت همه مردم را نشان می‌دهد و به نظر من تأثیر خودش را هم گذاشت.

بخشی از گفت وگوی وی را در ادامه می خوانید:

خط قرمز شما چیست؟

گفتیم خط قرمز ما ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب و قانون اساسی است، برای اینکه همه چیز روشن و شفاف باشد که چه کار می‌کنیم. گفتیم به غیر از این خطوط قرمز، درباره همه چیز چالش و بحث می‌کنیم. وقتی موضوع حضور در انتخابات جدی شد، من رایزنی‌هایم را شروع کردم و خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و دیدگاه‌های خودم را مطرح کردم.

جلسه شما با رهبری قبل از جلسه آقایان انصاری، موسوی‌لاری و جهانگیری با ایشان بود یا قبل از آن؟

اینها اصلاً ربطی به هم ندارند....

می‌خواهم بدانم قبلش بود یا بعد از آن؟

بعد از آن بود. اما اصلاً ربطی به هم نداشت.

با هم هماهنگ نمی‌کردید؟

نه، آن سه نفر قرار بود بروند شرایط کشور را تبیین کنند و موضوع جلسه آنها اصلاً ربطی به مسائل سیاسی و انتخاباتی نداشت.

... شما عملاً از مقام معظم رهبری مجوز گرفتید.دنبال مجوز نبودم. مقام معظم رهبری هم از قبل موضع‌گیری کرده بودند که من نفیاً و اثباتاً نظر نخواهم داد. من دو جا نمایندگی ایشان را داشتم و وظیفه خودم می‌دانستم خدمت ایشان برسم و نقطه نظراتم را بگویم. برایم عدم مخالفت ایشان شرط بود.

و ایشان هم مخالفت نکردند؟

خیر.

آقای دکتر! اضطراب روزهای مناظره را ندارید؟ رئیس‌جمهور نشدید اما خوشحال به نظر می‌رسید. چرا؟

روشن است. به دلیل اینکه من می‌خواستم طوری حرکت کنم تا برای نظام و مردم مسأله ایجاد نکنم. بسیار کار خطرناکی بود که در عین بیان مطالبات، مشکلات و گرفتاری‌های مردم، خدای ناکرده دردسرساز نشوم و از خطوط قرمز اعتقادی‌ام عبور نکنم. بسیار کار سختی است. برای من امنیت ملی، منافع ملی و همگرایی اصل بود و فکر می‌کنم بین هشت نفر کاندیدا، کار من از همه سخت‌تر بود.

.....

برداشت شما از این جمله رهبری که «حتی کسانی که فقط دلبسته به ایران هستند باید در انتخابات حضور یابند» چیست؟

این سعه صدر، جایگاه رهبری و ضرورت مشارکت همه مردم را نشان می‌دهد و به نظر من تأثیر خودش را هم گذاشت.

نزدیک به ۵۰ درصد شرکت‌کنندگان در انتخابات به آقای روحانی رأی ندادند. به نظر شما ایشان چطور می‌تواند حقوق و نظرات این افراد را لحاظ کند؟

البته ایشان باید بداند که رئیس‌جمهور کل کشور است و باید مطالبات همه را به جد پیگیری کند.

سازوکارش چطور است؟

باید خودشان طراحی کنند.

....

چقدر در دوران کاندیداتوری رسانه‌های خارجی و مشخصاً BBC و VOA را مورد توجه قرار داده‌اید؟

من گیرنده ماهواره ندارم و لذا خیلی در جریان اخبار و تحلیل رسانه‌های خارجی قرار نداشتم.

رسانه‌های فارسی‌زبان را در معادلاتی که در کشور اتفاق می‌افتد، مؤثر نمی‌دانید؟قطعاً بی‌تاثیر نیستند. رسانه‌های خارجی انگیزه‌های خاص خودشان را دارند، لزوماً انگیزه‌های آنها همسو با انگیزه‌های ما نیست. من به همان بحثی که در مناظره‌ها داشتم بر می‌گردم.

اگر ما پیشخوان‌های فرهنگی خودمان را تقویت کنیم، مردم به رسانه‌های خارجی چندان اقبالی نشان نخواهند داد. باید در رسانه ملی سلایق مختلف و فرهنگ‌های مختلف را بپذیریم اما وقتی یک سلیقه را بر رسانه ملی حاکم کنیم، طبیعی است که برخی به سمت رسانه‌های خارجی می‌روند. امروز در اکثر منازل گیرنده ماهواره وجود دارد. البته من قانون منع استفاده از ماهواره را قبول ندارم اما باید بدانیم این یک قانون است. من اعتقاد ندارم باید جلوی ورود اطلاعات را گرفت. همه کانال‌ها هم که بد نیست. پاک کردن صورت‌مسأله راه‌حل نیست. ما باید بچه‌هایمان را واکسینه کنیم و کالاهای فرهنگی متنوع تولید شده به اندازه کافی در داخل کشور را در اختیارشان قرار دهیم تا نسبت به کالای فرهنگی خارجی احساس بی‌نیازی کنند.

یکی از آفت‌های تغییر دولت‌ها جابه‌جایی گسترده مدیران است.

به جد با آن مخالفم.

توصیه شما در این زمینه به آقای روحانی چیست؟

شایسته‌سالاری را مبنای انتخاب خود قرار دهند.

خیلی سخت است.

نه سخت نیست. اگر مبنا توانایی، تعهد و کارایی فرد باشد، امکان‌پذیر است. البته به‌طور طبیعی آنکه به شما نزدیک‌تر است، در اولویت قرار دارد.

تا چه حد قائلید وزیرانی که در دولت‌های سازندگی و اصلاحات بودند، مجدداً بیایند و وزیر شوند؟

چرا نشوند؟

صلاح است؟

مبنا باید کارایی باشد...

این بدان معنی نیست که در سال‌هایی که این افراد در عرصه نبودند، هیچ جوانی لیاقت آن پست را نداشته؟

اگر مدیران جوان‌تر کارا وجود داشته باشند، در شرایط مساوی بهتر است از جوان‌ترها استفاده شود اما نباید خودمان را از نسل اول و دوم محروم کنیم. تجربه هم خیلی مهم است.

آنها در اتاق‌های مشاوره و اتاق‌های فکر نمی‌توانند کمک کنند؟

چرا، ما مطرح کردیم دو شورا، شورای مشاوران و حتی شورای منتقدان داشته باشیم ولی نباید شرط بگذاریم که هر کسی وزیر می‌شود باید مثلاً زیر ۴۰ سال داشته باشد. توانایی و تجربه افراد مهم است.




نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها