598 به نقل از جهان نیوز، من آنچه شرط بلاغ است با تو ميگويم تو خواه از سخنم پندگير و خواه ملال
آقاي روحاني، رئيسجمهوري ايـــران، کشـور تحــرکات حيرتانگيز و اجتهادهاي باورنکردني مذهبي.
به
عرض حضرتتان ميرسانم که من از آغاز انقلاب، براي هر کس که با رأي مردم
بر اريکه رياست قوه مجريه نشسته است نامهاي نوشتهام؛ هر که آن نامه را
خوانده است به من علاقهمند شده و هر که آن را به دور افکنده، در پايان
دوران رياستش حسرت خورده است. نامهام را با طبقهبندي رايدهندگانتان
آغاز ميکنم.
۱- آقاي رئيسجمهوري، مرحوم دکتر شريعتي زيانهاي دو
طبقه را براي انقلاب اسلامي از ديگر طبقات بيشتر ميدانست. آخوندزدگان و
آخوندزدگان و چون به ايشان گفتند اينکه شد يک طبقه خنديد و گفت نه اين دو
گروه ضد يکديگرند.
آخوندزدگان خط ارتجاع کساني هستند که هر کس
عمامهاي بر سر و عبايي بر دوش دارد و نعل بر پا دارد، او را سنبل دين و
دينداري و اهل حوزه علميه ميدانند و معرف اسلام؟! ولي آخوندزدگان گروه
دوم، ضد اين گروه ميانديشند آنان با القاي رنسانس غرب، در برابر کشيشها
از هر که به روحانيت رسمي تعلق دارد متنفر بوده و آرزو ميکنند که شيخ
فضلاللهها را به دار بکشند و پاي چوبه دار آنها به پايکوبي و دست زدن
بپردازند.
آقاي رئيسجمهوري هر دو اين گروهها به دو علت متضاد، از
رايدهندگان به شما هستند و خداوند هيچ کس را محب اينها نگرداند. چه اينان
موجوداتي هستند که به گفته بهلول به کيشي، مريد ميشوند و به فيشي تو را
تنها ميگذارند و خرابکاري هايشان از خرابکاريهاي دشمنان خطرناکتر
است. چه گفتهاند: دشمن دانا بلندت ميکند / بر زمينت ميزند نادان دوست.
آقاي
رئيسجمهوري هنوز بيش از دو ساعت از گزينش حضرتتان به رياستجمهوري
نگذشته بود که يکي از آخوندزدگان طبقه اول، به من تلفن زد که در روزنامهاي
تجاري در دوران تسلط دوم خرداديها، نويسندهاي نوشت: روپوشهاي تا روي
زانو و يقهباز، در شأن زنان امروز ايران است و در روزنامه امروز نوشته
است، بيحجابي انگل جامعه نيست، بلکه رباخواران و زمينخواران انگل
جامعهاند. ما اين را ميدانيم که اينک سلاطين حاکم بر سيمان و آهن و زمين و
توليدات، بزرگترين دشمن جامعه هستند، ولي ايشان هم بايد اين را بدانند،
بيحجابان در جامعهاي که قوانين آن بر پايه اسلام ناب محمدي
(صلياللهعليهوآلهوسلم) تنظيم شده با قانون و اسلام مخالفت ميکنند، از
اين گذشته عقلا که نميگويند بهدليل اينکه شکم تو بزرگ است، من چشم خود
را کور ميکنم. و متن نوشته را براي من خواند و خواست پاسخي برايش بنويسم و
جنگ دو فرقه آخوندزدگان را آغاز کنم. و من به پاسخش گفتم سخن او درست
است، بلکه در کشورهايي که همجنسبازي را قانوني ساختهاند، جذب مردان به
هر شکل ممکن کار مفيديست ليکن در فرهنگ ما که همجنسبازان را اعدام
ميکنند و بدحجابي و بيحجابي برخلاف آيين و قوانين ملي کشور ماست دولتي
که خواسته باشد پايدار بماند، بايد با اين جرثومههاي استثمار جداً مبارزه
کند و بهتر است که زنان زيباييهاي خود را منحصر به شوهران خود بدانند.
بحثم پيرامون حجاب نيست، ميخواستم به آقاي رئيسجمهوري گوشزد کنم که
دوستان نادان به تحريک سياستها به چه سرعتي دست اندرکار شدهاند؟! آقاي
رئيسجمهوري هوشيار باشيد که: دشمن دانا بلندت ميکند/ بر زمينت ميزند
نادان دوست.
از اينرو سخت تأکيد ميکنم که تا دشمنان انقلاب اين
دو گروه فسيل و متحجر را به جان يکديگر نيانداختهاند، حضرتعالي صريحا
اعلام کنيد که پايههاي حکومت ما بر ساختار اسلام محمدي
(صلياللهعليهوآلهوسلم) و انقلاب مذهبي خميني بزرگ بوده و از هر گونه
ارتجاع و التقاط مبرا است و آگاه باشيد که اگر روشن و آشکار شيوه مديريت
خود را بيان نفرماييد هر دو گروه تخريب کرده و طلبکار خواهند شد.
۲-
آقاي رئيسجمهوري بخش ديگري از رأيدهندگان به شما، ياران حقيقي و
اصلاحطلباني هستند که در آشوبهاي دشمنآفرين دوران دوم خرداديها و
سبزها، منحرف و يا به ناحق بدنام شدهاند و اينبار مصمم گشتهاند که
اهداف مفيد خود را به نمايش بگذارند و پيش از هر تحرکي گراني را مهار و
کارآفريني و توليدات داخلي را ياري کنند. و من اميدوارم که اين گروه به
رهبري آقاي رفسنجاني، کارآزمودهترين مرد انقلاب، دست به تحرکات مفيدي
بزنند و خمودي امروز کار و توليد را تبديل به تحرک کرده و حيات جديدي را در
اقتصاد ما بيافرينند.
۳- گروه ديگر طبقهاي جديد و حزبي هوشمند و
بينام و نشاني هستند که از پيامهاي جديد و مرموز انقلاب اين را درک
کردهاند که رهبري، ديگر اميدي به آنان که خود را اصولگرا ميپندارند
ندارد و چنين پيامهايي اين حقيقت را آشکار ساخت. هيچکس نميداند من به
چهکسي رأي ميدهم، من نسبت به هيچ کس نظر خاصي ندارم. جمله من به هيچکس
نظر خاصي ندارم، پرچم بلندي بود براي انتخاب حضرتتان که استثنائا جزو
اصولگراهاي اصطلاحي نيستيد و اين گروه که هيچگاه دلي خوش از اصولگرايان
اصطلاحي نداشتهاند، در اين دوره با حرکتي قانوني و مجوز شرعي و اذن ولي
فقيه براي مقابله با استکباري که اينک بهخاطر ضعف راستگرايان بر کشورمان
حاکم شده است، به حضرتتان که راستگرا نيستيد، رأي دادهاند و چنين اتحادي
مبارک است و قدر اين گروه را بدانيد.
۴- ولي گروه عمده رأيدهندگان
به حضرتتان، توليدکنندگان کشور هستند، محروماني که در دوران رياست آقاي
احمدينژاد با همه فداکاريهايشان آنچنان به خاک و خون کشيده شدهاند که
رمقي برايشان نمانده! و همچنين صاحبان صنايع کوچک و کشاورزان و دامپروران.
براي نمايش وضع صنايع کوچک کافي است که سري به شهرکهاي صنعتي بزنيد تا
ببينيد چه بر سر توليدات مردمي آوردهاند و من نيز بارها نمونههايي را
نوشتهام. سلاطين اقتصاد وارداتي، حواله رئيسجمهوري براي تأسيس يک
کارخانه را به دليل نداشتن پول نميپردازند و در طول پنج سال، چندهزار
برابر بودجه تأسيس کارخانه را بابت واردات همان محصولات توليدي کارخانه
ميپردازند تا صدها نفر را بيکار و بيمه بيکاري به آنان بپردازند.
آقاي
رئيسجمهوري نزاع بزرگ آمريکا با ديگر توليدکنندگان محصولات کشاورزي براي
اين است که ديگران ميگويند با اين همه سوبسيدي که شما، به کشاورزان خود
ميدهيد هيچ کشوري توان رقابت صادرات را با آمريکا ندارد، ولي ايران مانع
صادرات توليداتي ميشود که کشاورزان بدون دريافت سوبسيد در پي صدور آنها
هستند و گندم کشاورز خود را روزي به اندازه يکسوم گندمهاي وارداتي و
امروز به قيمت نصف گندمهاي وارداتي ميخرد. متاسفانه اين دولت بهاي سم و
کود و سوخت لازم کشاورزي و ديگر مخارج توليد را تا ۴۰برابر افزايش داده
است! در پايان نامهام اين جملات گوهر بار سردار رضايي را باز نويسي
ميکنم: «شکست اصولگرايان لازم بود و واجبتر از نان شب. زيرا اينان درک
نميکردند که با اين همه ناکارآمديهاي آنان نميشود باز هم مردم فوج فوج
به سمتشان در حرکت باشند.» و سوگند به خدا من اين حقيقت را هنگامي
دريافتم که مجلس نمايندگان اعتبارنامه دو اصلاحطلب مخالف راستگرايان
بهظاهر اصولگرا را تصويب کرد.
حيدر رحيم پوراذغدي