شهر آستانه
شهر آستانه قزاقستان اولین پایتختی است که در قرن 21 ساخته شده و کاملا نشانگر مسیری است که دنیا به آن سمت میرود. این شهر در حقیقت از بینش یک شخص نشات گرفته است: "نورسلطان نظربایف" رئیس جمهور قزاقستان؛
این شهر به پشتوانه میلیاردها دلار پول فروش نفت، در دل یک محیط دوردست و بیابانی استپهای آسیا ساخته شده است. آنچه از این شهر ساخته شده است هم عجیب و جالب توجه است: یک پایتخت رمزآلود که با در آغوش گرفتن نظم نوین جهانی، قدیمیترین آئین شناخته شده بشر یعنی خورشید پرستی را جشن میگیرد. این شهر همچنان به شدت در حال ساخت و ساز است اما همین ساختمانهایی که تاکنون ساخته شدهاند هم تقریبا دیدگاه سری و اسرارآمیز نظربایف را نشان میدهند.
هرم صلح
این
هرم عظیم که توسط پرکارترین معمار انگلیس، "لرد نورمن فاستر" ساخته شده،
یکی از مظاهر عجیب موجود در وسط استپهای آسیایی است. این ساختمان به گفته
سازندگان آن به "ترک خشونت" و "متحد کردن ادیان جهان" اختصاص یافته است.
نورمن فاستر گفته است که این ساختمان هیچ نماد قابل توجه دینی ندارد تا راه را برای اتحاد همه اعتقادات با یکدیگر باز کند. اما در حقیقت این هرم، معبدی برای تنها دین حقیقی معتقدان به مکاتب سری یهنی خورشید پرستی است. با سفر به درون این ساختمان، به روشنی نمادهای این نوع پرستش را درخواهید یافت.
شکل هرمی
مانلی
هال، نویسنده کتاب "روشهای سری همه قرون" مینویسد: شکل هرم از همان
ابتدا به عنوان نماد ایدهآل دکترین سری و بنیادهای انتشار این دکترین،
پذیرفته شد.
عبارت زیرین: نظم نوین برای اعصار
همانطور که
مانلی هال اشاره کرد، هرم، نماد نهایی تمدنهای اسرارآمیز باستان است. در
آن تمدنها علم یزدانی در اختیار ایلومیناتها و اغتشاش و سردرگمی نیز
مربوط به توده ها بوده است. نخبگان امروز که به علوم سری روی آوردهاند نیز
ورثه این خردهای باستان هستند و از هرم نیز به عنوان نماد قدرت در دنیای
مدرن استفاده میکنند. اما سنگ بالای هرم که به نام سنگ گم شده، شناور یا
ایلومینات شده شناخته میشود، نشانگر اصول یزدای در دنیا و بشریت است. دیگر
مفهوم نمادینی که به سنگ گم شده مربوط میشود، هویت ناتمام نظم نوین جهانی
است. گفته میشود که سنگ گم شده هرم بزرگ وقتی روی هرم قرار میگیرد که
طرحهای عصر قدیم به واقعیت بپیوندد. در ادامه هرمهای دیگری را خواهید دید
که در سراسر جهان وجود دارند و نمایانگر قدرت نخبگان بر تودهها هستند.
صحنه ممفیس
هتل لوکسور، لاس وگاس
هتل رافلز، دوبی
سالن اپرا (زیرزمین)
وقتی
وارد طبقه همکف هرم میشوید، درون آن تاریک و غارمانند است. در زیرزمین
هرم، سالن اپرای آستانه قرار دارد که توده های مردم در آن سرگرم میشوند.
سالن اپرا در زیرزمین
با وجود تاریکی، تصویر عظیمی از خورشید تقریبا کل سقف را پوشانده است.
بخش میانی
میزگرد خورشید
دقیقا
بالای سالن اپرا، فضای مرکزی هرم قرار دارد. این مکان به عنوان اتاق
ملاقات کنفرانسهای اتحاد سران مذهبی دنیا به کار میرود. به نمادسازی این
مکان توجه کنید. سران مذهبی از سراسر جهان پشت پیکره عظیمی از خورشید
مینشینند و چگونگی تطبیق دادن اختلافات خود را برای ورود به "عصر جدید"
مورد بحث قرار میدهند. نمادگرایی در اینجا کاملا مشخص است، همه علوم دینی
نتیجه هدف اصلی پرستش یعنی خورشید هستند.
این فضا روشنتر از سالن اپراست که این امر نیز روند حرکت به سمت روشنایی یا ایلومینیشن را نشان میدهد.
تصویر
خورشید هم که در وسط میزگرد قرار دارد، دقیقا در بالای همان خورشیدی است
که در سقف سالن اپرا بود. بنابراین در حالی که مردم در تاریکی دنیای مادی
سرگرم هستند، ایلومیناتها و کسانی که به روشنی رسیدهاند دقیقا بالای
آنها نشسته و چگونگی رسیدن به خداشناسی را مورد بحث قرار میدهند.
اندیشیدن به خداشناسی
یکی
از اهداف نظم نوین جهانی، جایگزین کردن همه ادیان با شکلی از نئوپاگانیسم
است. که نشستهای هرم آستانه نیز به همین منظور تشکیل میشود. میبینید که
شهر آستانه، واقعا شهری از نظم نوین جهان است.
اوج
بخشی
فوقانی ساختمان که با نام "اوج" شناخته میشود، نشانگر نقطهای بهشت گونه
است. این مکان دایرهای شکل بوده و دور تا دور آن نیز پنجره وجود دارد و
کاملا با نور خورشید پوشانیده میشود. تصاویری از کبوترهای سفید نیز روی
پنجرهها تعبیه شده که نماد صلحی هستند که در نتیجه اتحاد همه دولتها و
ادیان جهان در نظم نوین جهان حاصل میشود. "اوج" نمایشگر نهایی رسیدن به
نور در سطح شخصی و جهانی است.
به سقف طبقه اوج نگاه کنید:
خدای خورشیدی در بالای سر کسانی که به روشنایی رسیدهاند میدرخشد.
حال
به طبقهبندی هرم توجه کنید که از سالن تاریک اپرا در زیرزمین شروع شده،
به اتاق کنفرانس در میانه رسیده و به اوج خدایی ختم میشود. این طبقهبندی
مضمن بینش فیثاغورثی به جهان است. آموزههای فیثاغورث کاملا در جوامع سری
امروزه مورد مطالعه قرار میگیرد.
مانلی هال در بخش دیگری از کتاب خود در این باره مینویسد: "فیثاغورث جهان هستی را به سه بخش تقسیم کرد و آنها را "جهان اعلی"، "جهان ممتاز" و "جهان مادون" نام نهاد. بالاترین مرتبه از جهان، یعنی جهان اعلی ماهیتی روحانی، زیرک و نافذ است که در همه چیز رسوخ میکند و در نتیجه حقیت عالی یزدانی است. موجودیت یزدانی در همه جا حاضر و فعال بوده و همه قدرتها و علوم را در بر میگیرد. هر دو جهان پائینتر نیز در حوزه این ذات اعلی وجود دارند.
" جهان ممتاز هم
جایگاه فناناپذیران و همچنین محل سکونت صورتهای ازلی نیز بوده است.
بطوریکه ماهیت آنها به هیچوجه با ماده و عناصر خاکی شریک نبوده است، و
آنها سایه خود را بر سر دنیای مادون میگستراندند و تنها از طریق
سایههایشان قابل درک بودند. جهان سوم یا مادون هم منزل مخلوقاتی بود که از
جوهره مادی تشکیل میشدند. بنابراین حوزه دنیای مادون منزل بشر و موالید
پائین دست بود که اگرچه موقتا در زمین هستند اما قادرند با منطق و فلسفه به
حوزه بالاتر نیز رشد کنند."
سه بخش هرم
به
عبارت دیگر، این هرم، بیش از آنکه یک جذابیت توریستی باشد، نمایشگر
فلسفههای اولیه است. این مسئله را "دن کرویکشانکز" نیز در سندش به زبان
رمز گفته است: "نمایشگر قدرتی که میآید".
بیترک
بنای
موسوم به "بیترک" (Bayterek) (به معنای صنوبر بلند) نیز که توسط نورمن
فاستر طراحی شده، شامل افسانههای ملی در مورد درخت افسانهای زندگی و
پرنده جادویی شادمانی است. این پرنده که "سامروک" نام دارد، تخم خود را در
شکاف بین دو شاخه یک درخت صنوبر قرار داده است. این تخم، که همان گلوله
طلایی است که در بالای بنا دیده میشود، نمایانگر خورشید، یزدان اعلی، است.
این "درخت زندگی" هم نماد کانالی است که ارواح از طریق آن دنیای مادی را ترک کرده و به جهان یزدانی میرسند. این مفهوم در بیشتر و یا حتی تمام جوامع سری نیز تکرار شده است.
درون گوی طلایی
بازدید کنندگان میتوانند
به بالای برج رفته و دید شگفتانگیزی از شهر نظربایف داشته باشند. البته در
اینجا موارد عجیبی نیز مشاهده میشوند:
داخل
گوی این شی عجیب و مبهم دیده میشود. این شی، یک مثلث طلایی است که اثر
دست نظربایف نیز در آن دیده میشود. معلوم نیست که دلیل این امر چیست. اما
بد نیست که به تصویر چند صحنه از فیلم "احضار کلی" توجه کنید:
در تصویر زیر شی عجیب دیگری که درون گوی وجود دارد را مشاهده میکنید:
این
یک کره است که توسط نمایندگان 17 فرقه دینی امضا شده است. همانطور که
میبینید یک بار دیگر هم بحث از متحد کردن ادیان برای رسیدن به نظم نوین
جهانی است.
ستونهای ماسونیک
دو
ستون در دو طرف و یک ستون دیگر نیز کمی دورتر در وسط آنها قرار گرفته
است. آیا این احتمال وجود دارد که این ترکیب یک نمادگرایی ماسونی باشد؟
بله!
برجهای دوقلوی طلایی نشانگر دو برج ماسونی به نامهای "بوعز" (Boaz) و
"جاشین" (Jachin) هستند. تشریح و باز کردن نمادهای موجود در این ستونها در
حوصله این مقاله نیست، اما در همین حد هم میتوان حدس زد که نظربایف یک
فراماسون مقبول و کامل است.
کاخ ریاست جمهوری
کاخ
ریاستجمهوری که در نقطه فرماندهی شهر ساخته شده، در انتهای جاده تشریفاتی
قرار گرفته است که با برج بیترک آغاز میشود. یک گنبد بزرگ نیز در بالای
کاخ قرار دارد که نشانگر اصل زنانگی است. در مقابل نیز برج بیترک نشانگر
اصل مردانگی میباشد. این آرایش در بسیاری از شهرهای مهم جهان از جمله
واشنگتن و پاریس دیده میشود.
مرکز سرگرمی "خان شاتیری" (بزرگترین خیمه جهان)
این محل عجیب و غریب ناتمام نیز توسط نورمن فاستر طراحی شده است. (فاستر اساسا کل شهر را طراحی کرده بود)
در
زیر این خیمه، محیطی بزرگتر از 10 زمین فوتبال قرار دارد که تبدیل به یک
پارک شهری، مرکز خرید و یک مجموعه بزرگ سرگرمی شامل میادین و خیابانهای
سنگ فرش میشود. این مجموعهها شامل رودخانه قایقرانی، مرکز خرید، زمین
مینیگلف و ساحل سرپوشیده میشود. گفته میشود که ساختار این مجموعه شبیه
به پرستشگاه موقتی در هیکل سلیمان ساخته شده است.
این
عبادتگاههای موقتی که از چادر ساخته میشدند و از سوی یهودیان در
زمانهای گذشته مورد استفاده قرار میگرفتند. پیشینیان نیز از این محلهای
باستانی در اهدافی مرموز و اسرارآمیز استفاده میکردند.
بزودی در آستانه...
ساخت
و ساز همچنان به شدت در آستانه ادامه دارد اما چند پروژه واقعا جالب توجه
نیز در آنجا وجود دارد که در ادامه نگاهی گذرا به آنها خواهیم انداخت.
بازارهای مرکزی
باز هم طراحی شده بدست نورمن فاستر
برجهای دیوانه (این اسم رسمی پروژه نیست)
استادیوم چشم جهان بین (اسم رسمی پروژه نیست)
نتیجهگیری
نخبگان
جهانی در حال آمادهسازی شرایط برای متحد کردن کل دنیا تحت یک دولت واحد
هستند و در تمام دنیا نیز نمادهای قدرت خود را به جای میگذارند.
این حقیقت که عموم مردم هیچ ایدهای در مورد ساختارها و ساختمانهایی که نمایانگر اهداف این نخبگان است، ندارند موجب شده تا طرحهای نخبگان جهانی نیز بدون هیچ چالش و توجهی به جلو برود. البته این طرحها قرنهاست که در جریان هستند.
به بخشی از نوشته مانلی هال در سال 1918 توجه کنید: "وقتی که مردم عادی حکومت کنند، جهل بر بشریت حاکم میشود. وقتی کلیسا حکومت کند، خرافهپرستی بر بشریت حاکم میشود، و وقتی که دولتها حکومت کنند، ترس بر مردم حاکم میشود. پیش از آنکه انسانها بتوانند با یکدیگر در هماهنگی و تفاهم زندگی کنند، جهل باید به خرد، خرافه به یک ایمان ایلومینات و ترس به عشق تبدیل شود."
حکومت مردم عادی همان دموکراسی،
کلیسا همان دین و دولت همان کشور است. به عبارت دیگرقبل از آنکه انسانها
بتوانند در هماهنگی با هم زندگی کنند، میبایست دموکراسی ( چون که تودهها
گنگ هستند)، ادیان (چون خرافهپرستی هستند) و حکومتها ( چون فقط به یک
دولت جهانی نیاز است) را از بین ببرند.
بررسی نمادهای کفرآمیز و فراماسونری ساختمان دیوان عالی اسرائیل
ساختمان
دیوان عالی رژیمصهیونیستی توسط خانواده قدرتمند "روچیلد"ها ساخته شده
است. نکته جالب توجه در این رابطه این است که روچیلدها در مذاکره با
رژیمصهیونیستی توافق کردند تا با سه شرط، هزینههای مالی ساخت ساختمان
دیوان عالی این رژیم را تقبل کنند.این سه شرط عبارت بود از: روچیلدها مکان
ساخت ساختمان دیوان عالی را تعیین کنند، آنها از معماری مورد نظر خود
استفاده کنند و کسی نیز نمیبایست از هزینه ساخت ساختمان مطلع شود.
پایگاه اینترنتی "کامن دریمز" طی مقالهای با بیان آنکه دلیل طرح سه شرط مذکور آن بوده که ساختمان دیوان عالی رژیم صهیونیستی در حقیقت "معبد آئین اسرارآمیز ماسون" است که توسط نخبگان و برای نخبگان این آئین ساخته شده، به بررسی کامل شواهد موجود بر این امر میپرازد.
در ادامه متن کامل این گزارش تحلیلی آمده است. ساختمان دیوان عالی رژیمصهیونیستی در سال 1992 در بیتالمقدس و در مقابل ساختمان "کنست" یا مجلس قانونگذاری رژیمصهیونیستی ساخته شد.
اگرچه معماری عجیب این ساختمان با انتقادات فراوانی روبرو شد اما روزنامهنگاران و منتقدان هیچگاه به نمادهای واضحی که از رمز و رموز آئینهای مخفی در این ساختمان دیده میشود، اشارهای نکردند. این در حالی است که نمادها و اصول ماسونیک و ایلومیناتی (روشنضمیران) بطور فیزیکی در بسیاری از بخشهای این ساختمان وجود دارد که بدون هیچ شک و تردیدی از گردانندگان اصلی دیوان عالی خبر میدهد.
خانه روچیلدها
خانواده
روچیلد از تبار آلمانیهای یهودی است که یک نظام بانکداری و مالی جهانی را
بنا نهاده است. در واقع فرزندان "مایر امشل روچیلد" که در فاصله سالهای
1744 تا 1812 میزیسته است، در سراسر اروپا پخش شدهاند و تبدیل به یکی از
مهمترین بازیگران اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این قاره گشتهاند.
این خانواده با برقراری روابط نزدیکی با نخبگان انگلیس، اتریش، فرانسه و ایتالیا تبدیل به یک نیروی مخفی در اغلب رویدادهای سیاسی چند قرن اخیر شده است. بطوریکه که تاریخنویسان دگراندیش میگویند که روچیلدها نیز در کنار "راکفلر"ها و "دیوپنت"ها بخشی از 13 نژاد بدنام ایلومیناتی هستند.
روچیلدها
در حقیقت یکی از موسسان جنبش صهیونیست و فعالترین بازیگران در تشکیل
رژیم صهیونیستی نیز بودهاند. بطوریکه "جیمز ای.د روچیلد" هزینه ساخت کنست
که اصلیترین ساختمان سیاسی اسرائیل است را تامین کرد. و دیوان عالی
رژیمصهیونیستی نیز توسط یکی دیگر از اعضای دودمان روچیلدها یعنی "دروتی د
روچیلد" ساخته شده است.
تصویری از ورودی دیوان عالی رژیمصهیونیستی – خانواده روچیلدها به همراه شیمون پرز و اسحاق رابین
جالب
اینجاست که کمی دورتر از ساختمانهای دیوان عالی و کنست، "موزه راکفلر"
قرار گرفته است که نشان میدهد این منطقه در حقیقت به چه کسانی تعلق دارد.
این گزارش با یادآوری آنکه "جری گلدن" نیز چند سال پیش کتابی را در مورد دیوان عالی رژیم صهیونیستی و به مفاهیم پنهانی که در آن وجود دارد پرداخت، مینویسد: وقتی در مورد ساختمانهای این چنینی مطالعه میکنیم به موارد مشترکی بر میخوریم که عبارتند از: نمادهای ایلومیناتی، هرم، صعود به بالا، عدد 13 یا 33 و نمادهای جنسی؛ که تمامی آنها در ساختمان دیوان عالی اسرائیل نیز دیده میشود.
راهی به سوی ایلومیناتی
نویسنده مقاله
کامندریمز در توضیح موقعیت نمادین ساختمان دیوان عالی رژیمصهیونیستی
میگوید: سفر و عبور از دیوان عالی در حقیقت حرکتی نمادین به سوی روشنی و
روشنگرایی (ایلومنیشن) است. در واقع "هدف" نهایی این سفر رسیدن به بالای
هرمی است که در سقف دیوان عالی وجود دارد. یعنی بالاتر از جایی که در معابد
یهودی "قدس الاقداس" و مقدسترین بخش ساختمان است.
در هر یک از وجوه هرم نیز حفرهای وجود دارد که نمایانگر چشم جهانبین، "معماری کبیر" ماسونی است.
هرم به همراه چشم جهانبین در بالای ساختمان دیوان عالی رژیمصهیونیستی
پلکان تاریکی به روشنایی
هر
کسی که وارد دیوان عالی رژیمصهیونیستی میشود، خود را در یک محیط تاریک
خواهد یافت که در مقابل آن پلکانی وجود دارد که به منبع روشنایی میرسد.
با
بالا رفتن از این پلهها، به تدریج از عمق تاریکی کم میشود تا آنکه
نهایتا به روشنایی باشکوه و با عظمت خورشید میرسید. این پلکان از سه پله
10 تایی تشکیل شده است که مجموعا 30 پله میشوند. این 30 پله نیز نمایانگر
30 درجه اول فراماسونری هستند. یعنی مراحلی که کفر به تدریح از اعماق زندگی
مادی (تاریکی) گرفته شده و به خرد و ایلومیناتی (روشنایی) و نور میرسیم.
همانطور که میدانید، فراماسونری در محموع از 33 درجه تشکیل شده است که در ادامه این مقاله خواهیم دید که سه درجه آخری در کجای ساختار دیوان عالی اسرائیل قرار دارند.
اما در سمت راست پلکان، تخته سنگهای قدیمی وجود دارند که یادآور دیوارهای بیتالمقدس باستانی هستند. این در حالی است که در سمت چپ پلکان، دیواری مدرن و صاف دیده میشود. این نمادسازی نیز نماینگر طبیعت بیانتهای آموزههای سری و پنهانی است که از دوران باستان تا به امروز انتقال یافته است.
به هر حال، به محض آنکه بازدید کننده از پلهها
بالا برود، شاهد منظره عظیم و زیبای بیتالمقدس خواهد بود و آن را تحسین
میکند. این امر نیز در زبان نمادین این گونه تعبیر میششود که شخص روشن
شده، "دیدی روحانی" بدست آورده است.
منظره بیتالمقدس بعد از بالا رفتن از پلههای ایلومیناتی
در کف زمین نیز طرحی کشیده شده است که فرد را به ورودی کتابخانه هدایت میکند. یعنی محلی که دقیقا در زیر هرم قرار گرفته است.
کتابخانه
طبقه دوم کتابخانه دیوان عالی رژیم صهیونیستی
کتابخانه به سه طبقه تقسیم شده است که از لحاظ نمادین نمایانگر سه درجه آخر فراماسونری است( یعنی مراتب 31، 32 و 33).
اولین
طبقه مخصوص وکلا و حقوقدانان است، طبقه دوم برای قضات سات و کتابهای
موجود در طبقه سوم نیز تنها در دسترس قضات بازنشسته قرار میگیرد.
این شیوه عملکرد کتابخانه که دسترسی به اطلاعات را محدود میکند، دقیقا منطبق بر دستورات رازآلودی است. که میگوید هر درجه تنها وقتی اعطا میشود که شخص با موفقیت، مرتبه قبلی را طی کرده باشد.
کتابخانه دیوان عالی رژیمصهیونیستی نیز شامل کتابهای قانونی، قضایی، فلسفه و معنوی است. هیچ شکی نیز وجود ندارد که کتابهای "رزرو شده" شامل سرمایهای از علوم سری و رمزی هستند.
مسئله دیگر در مورد کتابخانه اینکه، در بالای آخرین طبقه
از کتابخانه که نمایانگر درجه سی و سوم فراماسونری است، پایه هرم قرار
گرفته است. اینجا دقیقا همان جایی است که فراماسونری بطور نمادین به پایان
میرسد و روند پنهانی ایلومیناتی آغاز میشود.
نمای هرم از داخل ساختمان
در قسمت زیرین هرم و روی کف ساختمان نیز شاهد یکسری الگوهای خاص هندسی هستیم.
جری
گلدن در اینباره همچنین اشاره کرده است که یک کریستال در وسط این الگوی
هندسی و دقیقا در زیر چشم هرم قرار گرفته است. آیا این امر هم معنای خاصی
دارد؟
قضات روشنایی و ایلومیناتی را اقامه میکنند
گفته
میشود، ورودیهای اتاقهای دادگاه، شبیه مقابر باستانی یهود هستند و
آنها را بازسازی کردهاند. حفرههای بالای دربها نیز به معنای آن است که
روح اجازه ترک اتاق را دارد. همچنین میبایست به تضاد ایجاد شده بین قدیم و
جدید نیز توجه کرد.سلولهای زندان، اتاق دادگاه و محل استراحت قضات به
ترتیب بر روی یکدیگر قرار گرفته است که نماد طبیعت سه گانه جهان است.
زندانیان
محبوس در سلولها، نماد زندان دنیای پست مادی هستند. اتاقهای دادگاه که
روی سلولها قرار گرفتهاند، نماینده "دنیای بالاتر" هستند که الوهیت و
خداییت در تماس با بشریت قرار میگیرد.
اتاقهای دادگاه
در
اتاقهای دادگاه همچنین، قضات به واسطه منبعی از نور طبیعی، روشن میشوند.
بنابراین قضات در حالی به دفاع و دعوی توده مردم نشسته در دادگاه گوش
میدهند که دائما، نوری الهی بر بالای سر آنها میدرخشد. بعد از اتمام
دادگاه، قضات به محل استراحت خود میروند که در بالای دادگاه قرار گرفته
است. این مسئله نیز نماد "صعود" و بالا رفتن به دنیای الهی است. یعنی وقتی
تصمیمی اتخاذ میشود، قاضی به بالا صعود میکند تا نور را به دنیای
پایینتر برساند.
نماد باروری
در
بیرون اتاقهای دادگاه، راه پلهای قرار گرفته که به طبقه پائینتر منتهی
میشود. در اینجا دو خاصیت وجود دارد که هیچ مقبره سری بدون آنها کامل
نمیشود.
در
وسط راهپله، شکلی شبیه به مدور و کیسهای قرار گرفته که نمایانگر آلت
تناسلی جنث مونث است که یک ستون نیز به نماد آلت جنسی مرد به داخل آن نفوذ
کرده است.
این معماری به وضوح نماد باروری است که از اتحاد مذکر و
مونث تشکیل شده است. در بسیاری از مقابر سری، یک نماد باروری نیز در
پائینترین طبقه آنها قرار گرفته است. که در اینجا نیز احتمالا چنین چیزی
در قسمت زیرین و در بخش گنبدی وجود دارد.
در برخی ساختمانهای سری، "ستاره ایشتار" (نماد باروری) در مرکز گنبد زیرین پنهان شده است.
بخش بیرونی
بخش
خارجی دیوان عالی رژیمصهیونیستی نیز شامل خصوصیتهای نمادین بسیار زیادی
است. تنها کافی است تا مسیری که سنگ "دروتی د روچیلد" نشان میدهد را دنبال
کنید تا ببینید که شما را به کجا میرساند.
ستون هرمی سنگی
اینجا
بیشه دروتی د روچیلد است. این ستون هرمی سنگی یکی از متداولترین و
آشکارترین نمادهای سری است که در سراسر دنیا مورد استفاده قرار گرفته است.
در مصر باستان، نماد آلت جنسی جنس مذکر همراه با خدای ازیریس نشان داده میشد. بر اساس افسانههای مصر باستان، ازیریس توسط شیث درهم شکست و به 13 تکه تقسیم شد. ایزس، الهه حاصلخیزی نیز سفری طولانی انجام داد تا بخشهای پیکر ازیریس را دوباره بازیابی کند و در نهایت به جز آلت جنسی ازیریس که توسط یک ماهی بلعیده شده بود، موفق شد دیگر بخشها را پیدا کند.
این "آلت گم شده" نماد انرژی جنس مذکر است و در اغلب موارد (مثل دیوان عالی اسرائیل) درون یک دایره قرار داده میشود که آن هم نماد آلت جنسی زن و انرژی است.
اما ستون هرمی سنگی در وسط یک ستاره، نمایانگر یک عمل جنسی و اتحاد نیروهای مخالف است. همانطور که میدانیم، در دنیای مدرن ما نیز این ستونهای هرمی سنگی تقریبا در تمامی ساختمانهای مهم و مادین دیده میشوند و بنابراین تبدیل به نماد قدرت نخبگان سری شدهاند.
محوطه حیاط
محوطه
حیاط حالت زیبایی شبیه به فرقه زن (Zen) دارد. بطوریکه یک منبع آب دائما
در حال جوشیدن است و جریان آب نیز در یک مسیر باریک به سمت یک سنگ عجیب پیش
میرود.
مستندات رسمی دیوان عالی رژیمصهیونیستی میگوید که محوطه حیاط بیان فیزیکی آیهای از "مزامیر" (زبور داوود) است. در این آیه آمده است: " چشمههای حقیقت از زمین میجوشد و عدالت از بهشت به پائین میآید."
حال
دقت کنید که دفاتر قضات مشرف به محوطه حیاط است بنابراین آنها بطور
نمادین "از بهشت به پائین آیند". جریان آب نیز مستقیما به زیر یک سنگ عجیب و
مبهم میریزد.
اما
این سنگ چیست و چرا "حقیقتی که از زمین جوشیده" به این سمت میآید؟ سطح
صیقلی این سنگ، تصویر شکسته شدهای از حیاط را منعکس میکند که باید دید
این امر نمایانگر چیست؟
صلیب لگدکوب شده
در
مرکز پارکینگ دیوان عالی رژیمصهیونیستی، مسیرهایی وجود دارد که شکل صلیب
مسیحیان را تشکیل میدهند.جری گلدن میگوید که این صلیب از عمد در این مکان
قرار گرفته است تا توسط بازدیدکنندگان لگد شود.
احتمالا گلدن درست میگوید. زیرا در ساختمانی که نمادگرایی معنوی حاکم است، بسیار بعید است که سازندگان، بدون فکر و نسنجیده چنین مسیرهایی را طراحی کنند. به عبارت دیگر این امر به هیچ وجه تصادفی نیست.
به هر حال،بازدیدکنندگان از پلهها پائین میروند و از دید نمادین، به حوزه پستتر نزول میکنند تا به صلیب برسند. همانطور که میدانید، اهمیت عمل صعود و نزول در این ساختمان بسیار بالاست و این مورد خاص هم استثنا نیست.
در واقع جوامع سری و پنهانی بطور تاریخی با کلیسای مسیحی مخالف بودند. کلیسا نیز بارها آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده و آنان را به انواع کفر و ارتداد متهم کرده است.
در قرون وسطی نیز شوالیههای معبد (فرقهای از صلیبیون نظامی که اجداد فراماسونری محسوب میشوند) توسط اسقف اعظم "کنتربری" متهم به انجام اقدامات ضد مسیحی شدند. که از جمله آنها "لگد کردن صلیب در زیر پا" در ابتدای فعالیتهایشان بود.
انار
این
انارها که روی زمین قرار داده شدهاند، برای بینندگان عادی کاملا غیرقابل
فهم و بیمعنی هستند. این در حالی است که چنین علائمی، معانی خاصی برای
دانشجویان فرقههای اسرارآمیز و فراماسونری دارند.
"منلی هال" نویسنده آمریکایی در کتاب "آموزههای سری تمامی قرون" مینویسد: در بین اسرار باستانی، انار نمادی یزدانی بود که معنی عجیبی نیز داشت. که نمیبایست معنی آن افشا میشد. بطوریکه آن را "راز ممنوعه"نیز نامیدهاند.
هال میافزاید: بسیاری از خدایان و الهههای یونان در حالی که میوه یا گل انار را در دست دارند به تصویر کشیده شدهاند. که این امر بدین معناست که آنها اعطا کننده زندگی و نعمت و فراوانی هستند.
به گفته این کتاب، انارها همچنین در قسمت بالایی ستونهای "یاوخین و باوز" (Jachin and Boaz) نیز قرار داشتند. این دو ستون در دو طرف ورودی معبد موسوم به سلیمان قرار داشتند. بر اساس دستورات یهوه، خدای یهودیان، نیز گلهای انار میبایست به عنوان زینت بخش پائینی جامه مخصوص کاهنان اعظم یهود به کار میرفت.
آنطور که هال میگوید، انارها بر روی دو ستون مقابل معبد سلیمان قرار داشتند. حال با دانستن حداقلی از آموزههای ماسونی خواهید دانست که معبد سلیمان و ستونهای یاوخین و باوز بیشترین اهمیت را در این آموزهها دارند.
"آلبرت پایک" در کتاب "معنویات و عقاید تعصبی" خود مینویسد: سر ستونها شامل انارهای برنزی بودند که با برنز خالص پوشانده شده بود و حلقه گلهای برنزی نیز آنها را زینت داده بود. به نظر میرسد که این طرحها تقلیدی از شکل لوتوس یا سوسن مصری بوده است. نماد مخوفی که مخصوص هندوها و مصریان بود.
به هر حال میدانیم که ماسونها صبورانه منتظر روزی هستند که معبد سلیمان را در محلی که خود معتقدند زمانی در آن وجود داشته یعنی بیتالمقدس بازسازی کنند. اما آیا سیبهای قرار گرفته در دیوان عالی رژیمصهیونیستی نیز منتظرند تا روی ستونهای معبدی که بعدها ساخته خواهند شد قرار بگیرند؟
نتیجهگیری
در
این نوشتار، آشکارا به درون نمادگراییهای سری دیوان عالی اسرائیل رسوخ
کردیم. اگرچه واضح است که معماری این ساختمان نمادهای مهم مرتبط با معنویت و
رسیدن به روشنی را در خود جای داده است. دیوان عالی رژیم صهیونیستی نیز
مقبرهای از اسرار است که آمیخته به شعائر کفرآمیز ترکیب شده با تفاسیر
مبهم و سری کتاب مقدس است.
این آموزههای سری مخصوص اعضای جوامع مخفی و سری است که روچیلدها نیز به وضوح بخشی از آن هستند. اما معانی مشکوک و رمزی این ساختمان از عموم مردم پنهان شده است.