پایگاه 598 علي شعباني/ در كيفيت ولادت امیرالمومنین(عليه السلام) وارد است كه چون درد زائيدن، مادرش فاطمه را گرفت، فاطمه بخانه خدا پناه آورده، با ابتهال پردههاى خانه را گرفت، و تقاضاى سهولت زائيدن نمود، و نظرى به آسمان افكند و گفت:اى پروردگار من، من بتو ايمان آوردهام!و بهر پيغمبرى را كه فرستادهاى!و بهر كتابى كه نازل فرمودهاى!و تصديق نمودهام بفرمايشات ابراهيم خليل كه اين خانه را بنا كرده است!
بارالها بحق اين خانه، و بحق بنا كننده اين خانه، و بحق اين
فرزندى كه در شكم دارم و مونس من است، و با من سخن مىگويد، و يقين دارم كه
از آيات عظمت و جلال توست، اينكه آسان كنى بر من ولادت مرا.
عباس بن عبدالمطلب و يزيد بن قعنب كه شاهد قضيه بودندمی گويند: ديديم كه ديوار خانه (در موضح مستجار) شكافته شد و فاطمه از آن داخل بيتشد، و از ديده نهان گرديده و شكاف خانه بهم آمد، و هر چه ما خواستيم در خانه را بگشائيم و از حال فاطمه اطلاع حاصل كنيم ميسر نشد، دانستيم كه اين يكى از آيات و اسرار خداست.
اين قضيه در مكه انتشار پيدا كرد، و زنها با يكديگر از اين خبر گفتگو می كردند تا پس از سه روز همان نقطه از ديوار شكافته شد و فاطمه بنت اسد فرزند خود على را بر روى دست گرفته بخود می باليد و فخر می نمود، و می گفت: كيست مانند من كه چنين پسرى در داخل كعبه بزايد[1].
*****
جورج سجعان جرداق مسيحى می گويد: «در پيشگاه حقيقت و تاريخ برابر است چه اين مرد را بشناسى و چه نشناسى! زيرا حقيقت و تاريخ گواهى می دهد كه او عنصر بی پايان فضيلت، شهيد و سالار شهيدان، نداى عدالت انسانى، و شخصيت جاودانه شرق است.
اى جهان چه می شد اگر همه نيروهايت را در هم می فشردى، و در هر روزگارى شخصيتى مانند على عليه السلام با آن عقل، و قلب، و زبان، و شمشير، نمودار مى كردى؟
ماذا عليك يا دنيا لو حشدت قواك فاعطيت فى كل
زمان عليا بعقله و قلبه و لسانه و ذى فقاره»؟!
فؤاد جرداق مسيحى می گويد: «هرگاه دشواریهاى
زندگى به من روى آورند، چون بخواهم از رنج روزگار آسوده شوم به آستان على عليه
السلام از اندوه خود پناه می برم، زيرا او پناهگاه هر ماتمى است، او بر ستمكاران
همچون رعد، و برشكست خوردگان ياورى دلسوز و مشفق است».
شبلى شميل، ماترياليست معروف مصرى مى گويد: «على
عليه السلام بزرگ بزرگان جهان، و تنها نسخه منحصر به فردى است كه در گذشته و حال،
شرق و غرب جهان، نمونه اى مانند او را نديده است».