کد خبر: ۱۴۱۰۴۰
زمان انتشار: ۱۰:۵۱     ۲۷ خرداد ۱۳۹۲
تحلیلی بر آسیب شناسی اردوگاه اصولگرایی در انتخابات ۹۲:
باید جریانهای فکری و علمی و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی جبهه خودمان را بصورت کاملا متکثر و متعدد ایجاد کنیم. جبهه به تکثر میدانهای مبارزه اش شکل می­گیرد و کثرت گردانها و دسته ها و... . باید مراکز علمی، پژوهشی، تبلیغی، رسانه ای، فرهنگی، اقتصادی و...، همه بر محور وحدت گفتمانی و در راستای تحقق الگوهایی که مغز متفکر فرهنگی و علمی جبهه طراحی می کند شکل بگیرند. روشن است که این به معنای هم معنا شدن جبهه با «کمون» نیست.
سرویس سیاسی پایگاه 598 حسین مهدی زاده/ انتخابات با همه فراز و نشیبش تمام شد. حسن روحانی کلید به دست به این پست رسید و با آمدن او باید منتظر بود که روزهایی کاملا متفاوت از روزهای گذشته آغاز شود که : «اذا تغیّر السلطان، تغیّر الزمان». رئیس جمهوری 50 درصدی که باید میراث­ دار خوبی هم برای اصلاح طلبان و هم برای تکنوکراتهای ایرانی باشد که از او حمایت کردند و رقبایی که اگرچه متکثر هستند، اما سر جمع در رقابت کردن با او اتفاق نظر دارند.

گذشته از اینکه چرا و چطور شد که ما با چنین تفاوتی صحنه را به رقیبی که 88 همه چیز را باخته بود، واگذار کردیم، باید بنشینیم و برای آینده برنامه ها و درسهایی داشته باشیم. برای کسانی که مانیفست ماموریت انقلاب را در نامه امام در پذیرش قطع نامه و نامه 2/1/968 به جنگ زدگان و سخنرانی آذر 79 و 80 رهبر معظم انقلاب در جمعه سران نظام و... می دانند، حتما لحظات متفاوتی آغاز شده است. ما به سرعت باید به بازنگری بپردازیم. این چهار سال فرصتی است طلایی که بتوانیم هم خود را آنچنان که باید و شاید بسازیم و هم یاد بگیریم در قامت یک رقیب خلاق و تاثیرگذار و مسلط به قواعد بازیِ آرام سیاسی، «اصلاح طلب­-تکنوکرات­ها» را زیر ذره بین قرار دهیم تا ایران در زمان مدیریت ایشان هم در مسیر خود، از تراز انقلاب اسلامی فاصله نگیرد.



امروز خرداد سال 68 و آغاز ریاست جمهوری اکبر هاشمی نیست، امروز خرداد 76 و آغاز ریاست جمهوری سید محمد خاتمی نیست. امروز 24 خرداد 92 و آغاز ریاست جمهوری حسن روحانی است...

ما امروز رزمندگان تازه از جنگ برگشته و بهت زده سال 68 نیستیم. ما امروز کسانی نیستیم که تفاوت ها و شباهت های اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی را نفهمیم. ما تازه از مدیریت فتنه خیابانی رقیب بازگشته ایم و البته به تازگی از غزای از دست دادن دوست خوبی همچون محمود احمدی نژاد در آمده ایم. ما همین امروز بالاخره فهمیدیم که مدل نقد احمد توکلی آنقدر ها هم که فکر می کنیم به آن چیزهایی که ما فکر می کنیم نمی پردازد. ما به تازگی فهمیده ایم که مردم دنبال جبهه و حزب تشکیل دادن ما نیستند، ما هم باید تلاش صحیح داشته باشیم تا از میدان بازی اخراج نشویم. ما امروز دارایی های مهمی داریم که اگر آن ها را خوب صف آرایی کنیم، به نیروی محرکه بزرگ و خوبی دست پیدا خواهیم کرد.

چهار سال آینده فرصت های بزرگی برای ما خواهند بود. اگر روزهای خوشی و ناخوشی که با احمدی نژاد گذراندیم، برای ما بچه حزب اللهی ها، اولین حضور ما در عرصه کلان اجتماعی بود، این روزها اولین تجربه باز بینی ما خواهد بود. فضای سیاسی کشور لازم است که دسته بندی تازه خود را در این چهار سال بپذیرد چون ما فرصت خواهیم داشت که در این چند سال، برای این مقیاس جدید -که با رای آوردن در سوم تیر، به یکباره به آن پرتاب شده بودیم- خود را آماده کنیم. ما رقیب جدید میدان سیاست ایران خواهیم شد. ما تازه قرار است که در عالم سیاست و اندیشه اجتماعی ایران متولد شویم و رویکرد خودمان را با توجه به تجربه های ریز و درشت گذشته و با توجه به میراث هزار ساله علمی و فرهنگی اسلام و ایران عرضه کنیم. اگر به خود بجنبیم این روزها، روزهای تولد ماست. باید برای این کودک در حال تولد برنامه بریزم، بچه را بی حساب و کتاب و بی تعهد نمی توان بزرگ کرد!

1- یکی از مشکلات امروز ما این است که بدنه سیاسی ما غلبه ویژه ای دارند. سیاسیونی که طبق همه سنت های معتبر دنیا باید تابع لایه فرهنگی و علمی جامعه باشند، بعد از وقایع سالهای 60 و 61 و قبل از آنکه در انقلاب اسلامی اختلاف قرائت فکری چندانی رخ بدهد، انقلابیونِ در صحنه «عمل» با هم به اختلاف افتادند و بدون پشتوانه­ای روشن از دو یا چندگانگی تفکرات، تنها بر سر همین اختلافات اجرایی و روبنایی حزب ها را تشکیل دادند. یادم است که رهبر معظم انقلاب سالها قبل در یکی از سفرهای استانی -که شاید سمنان بود- این تحزب شک گرفته را یک سلسله اختلافات الکی –یا چیزی شبیه به این کلمه- یاد کردند. اما امروز واقعا انقلابیون در تفسیر انقلاب اسلامی چند قرائت دارند. امروز واقعا اندیشمندان و فیلسوفان اجتماعی و متفکران دین شناس و تئوریسین های پیشرفت و توسعه در جامعه ما نظریه دار شده اند و در فرآیندهای علمی، نظریات کاملا متفاوتی از همدیگر را تبیین و دنبال می کنند. امروز دیگر وقت آن است که احزاب را بر محور تفکرات شکل دهیم که در این صورت اول گفتمان ها و جبهه ها و سپس در آینده ای دور تر احزاب شکل خواهند گرفت. وقت آن است که بر محور گفتمانی که از انقلاب داریم، ابتدا جبهه انقلاب اسلامی را با قرائتی که مستند به بصیرت تاریخی شیعی و بیانات امام(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) داریم شکل دهیم و آن را در موضوعات مهم تفصیل دهیم؛ مدلها و الگوهای توسعه و پیشرفت، مدیریت فرهنگی و مسئله توسعه دین داری و سیاستهای داخلی، نحوه مواجهه با غرب، با کشورهای مسلمان، اقتصاد و مسئله تولید و روحیه تاجر مسلکی ایرانیان و... هزار و یک نکته ریز و درشت دیگر.

2- باید جریانهای فکری و علمی و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی جبهه خودمان را بصورت کاملا متکثر و متعدد ایجاد کنیم. جبهه به تکثر میدانهای مبارزه اش شکل می­گیرد و کثرت گردانها و دسته ها و... . باید مراکز علمی، پژوهشی، تبلیغی، رسانه ای، فرهنگی، اقتصادی و...، همه بر محور وحدت گفتمانی و در راستای تحقق الگوهایی که مغز متفکر فرهنگی و علمی جبهه طراحی می کند شکل بگیرند. روشن است که این به معنای هم معنا شدن جبهه با «کمون» نیست.

3- طرف مقابل ما هم جبهه ای شکل گرفته است. سران این جبهه هم مثل سران جبهه ما دلشان برای این مرز و بوم می سوزد، اما «راه حل» به شهر آرمانی غیر آنچه ما به دنبال آن هستیم ختم می شود. جبهه رقیب ما نزدیک به 20 سال است که گفتمان خود را در حال تبیین و تفصیل و رشد است و امروز به طور روشن به ساختارهای مناسبی برای خودش رسیده است در حالی که ما تازه در ابتدای راه هستیم. در این گفتمان، پیشرفت غربی به عنوان یک ارمان مطلوب پذیرفته می شود و بومی سازی آن تجویز. اسلام بدون ماموریت های تاریخیِ حق و باطلش، حداکثر در حد دینی که آمده است برای مردم آرامش و رفاه بیاورد در جامعه بسط پیدا می کند. ایده پیشرفت از طریق مقاومت در مقابل استکبار، که از سوی امام(ره) ماموریت این انقلاب شناخته شده است، توسط این جبهه پذیرفته نمی شود و به جای آن احترام به ارزشهای مدرن و راه یابی به باشگاه جهانی را مطلوب و غایت آرمان انقلاب می داند.

4- این تحول جبهه ای، فضای تحزب بی ریشه ما را در نوردیده است. راست و چپ دهه شصت و هفتاد. اصلاح طلب و اصول گرای دهه هشتاد، دیگر مرزهای قدیم را ندارند. چپ کاملا به گفتمان دوم تمایل پیدا کرده است. راست مدرن نیز با آنها ملحق شد. طبقه بازاری قدیم و راست سنتی هم هنوز تصمیم نگرفته است. از طرف غرب گرایی جبهه دوم را دوست ندارند، اما از طرف دیگر با برنامه ریزی اقتصادی و مدریتی آنها هم هیچ مشکلی ندارند.

چهار سال آینده فرصت داریم آن دسته از اصول گرایانی که دیگر بار گفتمان ما را نمیکشند، را توجیهشان کنیم که اگر به جبهه اصلیشان بروند هیچ هم بد نمی شود. انگ دزد هم نمی خورند. تنها هر کسی سرجای خودش قرار گرفته است. ما باید برای این مسئله به اندازه کافی تلاش کنیم. دو گفتمان رقیب، که الکی به دنبال اتهام زنی به هم نیستند و فی الواقع همدیگر را تحمل می کنند، اما در اصل دو جریان فکری و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی مجزا را نمایندگی می کنند، به نفع دین و دولت و فکر و شعور این ملت است. شکستن راست و چپ قدیم و اصلاح طلب و اصولگرایی کمی جدیدتر، کاری است که اگر نتوانیم آن را در این چند سال انجام دهیم، به قول دکتر جلیلی می شویم «هلو»؛ یعنی با ما و رای و نظرمان تنها میدان خودشان را گرم خواهند کرد. در حالی که ما نمی خواهیم که دیگر اینگونه باقی بماند.

5- وضعیت رسانه ها و اخلاق و هنر رسانه ای ما توان معرفی ما و جبه ه­مان به عنوان یک جبهه کامل و با ابهت را ندارد. در حالی که رقیب ما عادت دارد با هر میتینگ چند هزار نفری از نظام توقع داشته باشد که قدرت برای آنها فروگذاشته شود و آنچنان هنرمندانه آن را به کمک هنر رسانه ­ای شان عرضه می کنند که آنها را دوشادوش جمعیت های میلیونی عرضه می کند.

اما هنر و رسانه جبهه ما باید کارآمد شود. مثلا شاید لازم باشد که شاگردان حسین شریعتمداری و علاقه مندان وی از مدل تحلیل و آسیب شناسی اجتماعیشان که مبتنی بر یک تحلیل سیاسی-امنیتی است و رقبا را تا سر حد رقبای بیرون از نظام اسلامی به عقب می راند فاصله بگیریم. چرا که بعضی از روحیات رسانه ای ما بیشتر یک عادت هستند که از آنها دفاع ایدئولوژیک می کنیم و الا نارسانایی آنها به سادگی قابل اثبات است.

بنابراین هنر انتقال پیام و رسانه ما باید خیلی زود خود را بازیابد، اما حرفه ای تر و متناسب تر با شرایط. ما در این چهار سال فرصت نگبانی ایده های بنجل را نداریم.

6- به هر حال ما از جبهه اصلاحات خاتمی و مدرنیزاسیون هاشمی نگران هستیم. جبهه مقابل باید این نگرانی را برطرف کند. ارمان شهر انقلابی ما با ارمان شهر خاتمی و هاشمی در تعارض است. در مقابل طرف مقابل ادعای تحمل رقیب را سر می دهد. پس باید نگرانی ما را برطرف کند. بنابراین اولین عرصه ای که باید موضوع چالش بین ما و جبهه مقابل باشد، مباحث پیشرفت و توسعه است نه مسائل دم دستی و خُرد.

اما رقیب در این چهار سال باید به لوازم انتخاب خودش پایبند باشد. حسن روحانی نماینده کسانی است که از سال 86 دولت احمدی نژاد را وادار کردند هزینه های فرهنگی جامعه را کاهش دهند و در مقابل همه هم و غم خود را بر روی اقتصاد معیشتی جامعه متمرکز کند. ما هم باید در همین عرصه با آنها رقابت کنیم. این دوره مثل دروره اصلاحات نیست که حاضر باشیم با هاشم آقاجری و عمادالدین باقی مبارزه کنیم و اجازه دهیم پشت میز مناظرات ما را محبوس کنند. در این چهار سال الگوی پیشرفت و آرمان شهر مدرنهای ایرانی را نقد خواهیم کرد اما نه در مباحث نظری، بلکه در روبناهای اقتصادی. باید ثابت کنند آنطور که ادعا می کنند آرمان شهر آنها، مردم مستضعف را بدون خشونت اقتصاد لیبرال، سمت حکومت رفاه و آبادانی می برند.

بنابراین اولین انتقاد ما در این چهار سال باید به شهر آرمانی جبهه رقیب باشد و ثانیا همانطور که خود آنها دوست داشتند، فضای مناظرات گفتمانی را در همین عرصه ها حفظ کنیم. ما اولا شعار انتخابات 92 را باید از دولت تدبیر و امید مطالبه کنیم و اگر وقتی باقی ماند به مسائل بعدی هم بپردازیم. این اصل باید در این چهار سال مورد حفاظت قرار بگیرد.

7- ایران امروز شاید اولین کشوری در دنیا باشد که دو گفتمان متعارض می خواهند در آن بصورت مسالمت آمیز زندگی کنند. این تجربه نباید شکست بخورد. شکست این تجربه یعنی در افتادن نخبگان و خواص فکری و فرهنگی و سیاسی در دام منازعات سنگین. این اتفاق خطرناک دو عارضه می تواند داشته باشد؛ اول اینکه رقبا بخاطر زمین زدن طرف مقابل آنها را از حل مسائل روزمره هم بازدارند –کاری که با دولت اول و دوم احمدی نژاد کردند- و ثانیا اینکه این نحوه از مبارزه به ورشکستگی اصل نظام ختم خواهد شد. رفتاری که با دولتهای احمدی نژاد شد ما را از اینکه رقیب مان به قواعد بازی و تقوای بازی پایبند باشد ناامید کرده است. علی القاعده صیانت از اصل نظام و جلوگیری از قربانی شدن مردم زیر دست بر عهده جبهه ماست. نمونه اش هم تمکین ما از رای 8/50 درصدی حسن روحانی و اختلاف 250 هزار رای ایشان برای رفتن به مرحله دوم و زیر میز زدن ایشان در مقابل رای 63 درصدی و اختلاف 11 میلیونی رقیب وی از او. ما باید برای رسیدن به این مدل دو منظوره که هم رقابت گفتمانی را گسترش دهد و هم از اصل نظام و طبقات فرودست مردم صیانت شود به سرعت فکری کنیم. این همان نکته است که گفتم باید متفکران و ژرف اندیشان فرهنگی کشور در جبهه انقلاب اسلامی فرصت و جایگاه بالاتری داشته باشند، تا نیروهای میدانی و سیاسی.

8- همانطور که گفته شد در این یادداشت به دبنال زنده کردن منازعات میدانی نیستیم. اما بفرموده قران باید «فاذا فرغت فانصب»، لذا نباید فرصت مراقبه گفتمانی را در این چند روز از دست داد. ما باید به زودی بنشینیم و خود را بازسازی کنیم. فراموش نکنیم که جبهه مقاومت اسلامی و مستضعفین در بسیاری از نقاط جهان به پشتوانه ما در حال مقاومت هستند. تعلل ما و کم شدن قدرت گفتمان انقلاب اسلامی باعث سرخوردگی آنها و اعتماد به نفس جریان استکباری خواهد شد. ما در میدان سوریه و لبنان و عراق و افغانستان و آذربایجان و ترکیه و بحرین و قطر و... در حال مبارزه مهمی هستیم. باید ابتدا قدرت خودمان را برای حفظ این مرزهای گفتمانی در مقابل کسانی که ممکن است بخواهند در اوج مقاومت، از مقاومت پا پس بکشند تجمیع کنیم. اینها ماموریت هایی است که باعث می شود، با قوت و جدیت به بازسازی خودمان فکر کنیم و بطور جدی از منازعات داخلی و بچگانه پرهیز کنیم.

باشد که در این چند روز، به سرعت تحلیلهای نخبگان فکری و تئوریسین های جبهه انقلاب به میدان بیاید و نیروهای سیاسی و میدانی نیز از آنها تبعیت کنند و قطعات این جبهه را به سرعت سرپا کنند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۹
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
محمود
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۲۷ - ۲۷ خرداد ۱۳۹۲
۱۷
۲۱
اصولگرایی دیگه مرد
حزب جدید باید شکل بگیره
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۵۱ - ۳۱ خرداد ۱۳۹۲
؟؟؟؟؟؟؟!!!!!شماپزشکش بودی؟
زارع
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۵۷ - ۲۷ خرداد ۱۳۹۲
۱۳
۱۴
با سلام: از سال 84 فشرده مخالفين نظام چه داخلي و چه خارجي با مديريت نظام سلطه توانستنند بستري براي برگشت نظام اشرافي گري مهياء شود . تا خود بخود دفاع از مستضعفين فراموش گردد و در تمام صحبت هاي آقاي روحاني هيچگاه صحبت و دفاع از مصتضعفين در ميان نبوده و نخواهد بود چونكه مرام اصلاح طلبان و تكنوكرات هاچنين است .
پاسخ
ایمان
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۹:۵۵ - ۲۷ خرداد ۱۳۹۲
۱۳
۱۷
من نه چپم نه راست بایید بپذیرید مردم از اصولگراها خسته شدت دلیلشم همه اصلاح طلبارو تو این 8 سال نابود کردن چه خوباشونو چه میانه روهای اصلاح طلب به همه انگ جاسوس زدن درست بعضیاشون خیانت کردن اما این تند رویها باعث مظلومیت اونها یا اشک تمساح اونا بود که باعث شدن دوباره برگرده
به نظرم پیروز واقعی نظام بود چون واژه تقلب و صیانت از آرا رو در 24 خرداد به خاک سپرد.
نظام هر کاری که به غیر از این میخواست انجام بده سالیان سال هم نمیتونست به مردم و دنیا نشون بده اما حکمت 24 خرداد این بود
پاسخ
محمد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۰:۱۶ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۲
۷
۷
4168946 رای پاک حماسی مبارکت باشد!
http://ostannews.com/showpage.aspx?id=50475&title=
پاسخ
احسان
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۳:۲۹ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۲
۱۵
۹
دکترجلیلی بدون دادن وعده های رنگارنگ و بیشمار، تنها با اخلاق و راستگویی در مدت کوتاهی توانستند نفر سوم انتخابات شوند. درحالیکه افراد بعد از ایشان از سابقه، شهرت، نزدیکی به مراکز قدرت و ثروت و ستادهای سازمان یافته تری برخوردار بودند.

راه ما در چهار سال اینده باید تبین و شناخت راه و روش ی گفتمان اسلامی ناب برای مردم و جامعه باشد. روش لیبرالی اقای روحانی و اطرافیانش در اقتصاد شاید بتواند در کوتاه مدت به عنوان مسکنی برای دردهای جامعه باشد ولی با توجه به اینکه این نظریه در خود غرب که موسس و پایه گذار آن بوده شکست خورده است مطمئنا در ایران نیز دوام نخواهد آورد. در این زمان است که پایبندان واقعی به گفتمان امام و رهبری (نمی گویم اصولگرایان) باید توانسته باشند افکار جامعه را از هرجهت برای پذیرش این گفتمان آماده کرده باشند.
پاسخ
احسان
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۳:۳۰ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۲
۱۱
۶
متاسفانه باید گفت بزرگترین کمک به روحانی و ضربه را به اصولگرایان بداخلاقی، غرور و اشتباهات احمدی نژاد انجام داد. ای کاش ان روز که فرد گمنامی به اسم احمدی نژاد با رای میلیونی ملت به ریاست جمهوری رسید مفهمید که مردم نه به او بلکه به شعارهای انقلابی و هم راستایی با رهبری رای داده اند.
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۳۳ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۲
۱۰
۵
فرازي از پيام حضرت روح الله بعد از پذيرش قطعنامه 598
ما مى‏گوييم تا شرك و كفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستيم. ما بر سر شهر و مملكت با كسى دعوا نداريم. ما تصميم داريم پرچم «لا اله الّا اللَّه» را بر قلل رفيع كرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوريم. پس‏اى فرزندان ارتشى و سپاهى و بسيجى‏ام، و اى نيروهاى مردمى، هرگز از دست دادن موضعى را با تأثر و گرفتن مكانى را با غرور و شادى بيان نكنيد كه اينها در برابر هدف شما به قدرى ناچيزند كه تمامى دنيا در مقايسه با آخرت ..
امروز روز هدايت نسلهاى آينده است. كمربندهاتان را ببنديد كه هيچ چيز تغيير نكرده است. امروز روزى است كه خدا اينگونه خواسته است. و ديروز خدا آنگونه خواسته بود. و فردا ان شاء اللَّه روز پيروزى جنود حق خواهد بود.
پاسخ
سید فدایی خاتمی سید محمد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۵:۴۲ - ۰۱ تير ۱۳۹۲
۰
۱
آرمانشهر شما یعنی گشت ارشاد تحقیر مردم
تحقیر اسلام .باتون .کهریزک سردار رادان.مرتضوی .دلار 3800 تونی. اختالس سه هزار میلیادری. آرمانشهر ما یعنی ایران برای ایرانی.دلار 800 تومنی. احترام به زن. زنده باد مخلف من. دشمن داخلی نداریم و به منتقد احترام میگذاریم. برادر یا خواهر گرامی شما هنوز نفهمیدید چرا مردم ازشما ناراضیند .چون خدا از شما ناراضی هست .توبه کنید. شهامت دارید حرف مرا بگذارید
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها