به گزارش 598 به نقل از کیهان، درباره اين پرسش چند ديدگاه در ميان جبهه
اصلاحطلبان و عقبه اپوزيسيوني آنها مطرح است. طيفهاي تندرو معتقدند که
اساسا هاشمي را براي تقابل با نظام و بازسازي فتنه و اغتشاش سال 1388 به
صحنه هل داده بودند و اکنون که وي امکان حضور در صحنه را ندارد، بايد به
همان موضع سابق تحريم انتخابات که در اسفند سال 90 و در قبال انتخابات مجلس
نيز اتخاذ شد بازگشت. اما طيف ديگر معتقدند که اين مسير به چند دليل
امکانپذير نيست. اول اينکه تجربه سال 90 نشان ميدهد در بدترين احتمالها
65درصد مردم- و در احتمالهاي متعارف 75تا 80درصد مردم- در انتخابات شرکت
خواهند کرد و اين امر نشانگر انزوا و ناکامي زودهنگام اصلاحطلبان خواهد
بود. دوم اينکه پس از اتفاقات 4 سال پيش و تقابل تند با نظام، اصلاحطلبان
به بيرون از فضاي سياست پرتاب شده و در موقعيت اپوزيسيون برانداز که امکان
کمترين سياستورزي و فعاليت سياسي را ندارد قرار گرفتهاند. با اين فرض
قرار بوده انتخابات پيشرو بهانهاي براي بازگشت اصلاحطلبان به درون فضاي
سياسي و امکان فعاليت باشد و در اين صورت، تحريم انتخابات با وجود حضور 3
نامزد اصلاحطلب نقض غرض است.
در عين حال طيفي از اصلاحطلبان (شامل کارگزاران و طيف هاشمي) به حسن
روحاني گرايش دارند و اين در حالي است که طيف ديگر شامل مشارکت و مجاهدين و
مجمع روحانيون، حسن روحاني را «آدم هاشمي» و خارج از زمره اصلاحطلبان
تلقي ميکنند. برخي از تندروها معتقدند بايد عارف و روحاني را براي انصراف
با اتخاذ مواضع راديکال تحت فشار گذاشت.
در همين حال سايت انتخاب از قول مجيد انصاري عضو مرکزيت مجمع روحانيون نوشت: جبهه اصلاحات به جز هاشمي کانديداي ديگري ندارد.
وي که رئيس ستاد استان تهران در ستاد تعطيل شده هاشمي بود، با انتقاد
از رد صلاحيت هاشمي ميگويد: کانديداي ما آيتالله هاشمي بود و ما کانديداي
ديگري نداريم.
در تداوم همين خط مرتضي-ک عضو متواري گروهک مليمذهبي در وبسايت
بيبيسي از رد صلاحيت هاشمي انتقاد کرد و نوشت: آنچه در انتخابات يازدهم
با رد صلاحيت هاشمي رفسنجاني به وقوع پيوست منفک از روندي که در انتخابات
دهم آغاز شد، نيست.... انتخابات 92 بدون هاشمي يعني فاصله گرفتن از
استانداردهاي انتخابات آزاد و سالم.
وي ميافزايد: آيا اصلاحطلبان همچنان به حضور در انتخابات آن هم در
قالب حمايت از نامزدي عارف يا روحاني اصرار خواهند داشت؟ اين دو نميتوانند
سبزها را ترغيب به حمايت کنند. به نظر ميرسد محاسبه هزينه فايده حمايت از
آنان، بسياري از سبزها و اصلاحطلبان راديکال را به کنارهگيري از
انتخابات سوق دهد.
رجب مزروعي از همکاران روزنامه سلام در دوره انتقادهاي تند از
سياستهاي دولت سازندگي نيز در نداي سبز آزادي نوشت: با رد صلاحيت آقاي
هاشمي که کانديداي منتقدان وضع موجود محسوب ميشود نيروهاي اصلاحطلب هم از
ايشان حمايت کردند، انتخابات ديگر معنايي ندارد و فکر ميکنم اصلاحطلبان
ديگر انگيزهاي براي شرکت در انتخابات ندارند.
وي که پس از فرار از کشور در بروکسل اقامت دارد و با گروهکهاي راديکال
ضدانقلاب پيوند خورده، ادامه ميدهد: قطعا بخش قابل توجهي از اصلاحطلبان
در انتخابات شرکت نخواهند کرد.
وبسايت آفتاب صبح اميد نيز که در پوشش حمايت از خاتمي راهاندازي شده
بود، اکنون با فشار به عارف از وي خواست از انتخابات کنارهگيري کند. اين
سايت با بيان اينکه عارف در صورت پيروزي هم نميتواند کاري بکند، مينويسد:
او اما با کنارهگيري از انتخابات ميتواند کاري بکند... البته در صورت
مواضع صريح، شجاعانه و بيپرده توسط عارف در دفاع از حق مردم و عدم
لاپوشاني مشکلات اساسي کشور و بيان ريشههاي واقعي آنها، ميتواند در اقبال
بيشتر رايدهندگان به او نقش تاثيرگذاري داشته باشد؛ اما با نگاهي به سير
حوادث و براساس پيشبينيها و برآورد هزينه و فايده براي کشور و براي جريان
اصلاحطلبي و نيز تحقق مردمسالاري و احياي حق حاکميت مردم، راه متفاوتي
پيش روي اصلاحطلبان است. با تاسف بايد گفت، نااميدي از وضع موجود، و سرکوب
و برخورد با مخالفان، راهجدايي از حاکميت را تسهيل و تسريع ميکند.
اما جميله کديور همسر عطاءا... مهاجراني با تأکيد بر اينکه
«سياستورزي را تعطيل نکنيم» در جرس نوشت: هاشمي و خاتمي در يک ماه گذشته
کاري کردند کارستان... در شرايطي که نتوان به ايدهآلها رسيد، بايد در فکر
ممکنات بود، زمان آنست که در درجه نخست با خودداري از دلسردي و نااميدي،
فضا را براي ادامه مسيري که ايجاد شده است، فراهم کرد.
ضروري است اصلاحطلبان به فکر کانديداي جايگزين باشند. نگاه صفر و يک و
سياه و سفيد داشتن به سياست، روش جوانان تازهکاريست که جديدا پا به ميدان
سياست گذاشتهاند. سياست رنگين کماني از رنگهاست و در صورت عدم تغيير در
وضع موجود، ميتوان در وقت باقي مانده بدنبال کانديدايي متناسب بود.
عباس عبدي نيز در نوشتهاي خاطر نشان کرده که «حداکثري کردن اهداف در
انتخابات اخير ممکن است نتيجه معکوس بدهد. روشن است که بايد از رفتار طرف
مقابل ارزيابي درستي داشت و وارد اتفاقات با ريسک بالا نشد».