به گزارش 598، وبلاگ آزاد اندیش نوشت:
چه اگر عرش بر زمین جاری شود حال ما چیست؟ که هر بار به خاطر خستگی جسم، اسیرِ بندهای خالی خاک میشویم!
تو را که دوست دارم، با خواندنت اشک میریزم، نه به شیداییام، و نه به خوبیت به حیرانیم در این جادههای پر از حسرت، به رسواییم در قلب و به آشفتگیام در راههای فراموشی.
گاه در خلوتِ بیتویی به سر میبرد ذهن، نه آنکه بیتو باشد، لعابِ قصیرِ قصرهای آمال اسیرش کرده است.
هیهات که زمینیام و این مرکبِ عمر مرا به خاک وابسته کرده است و چونان در خاک غلطیدهام که نمیدانم مرکب است که منم و یا منم که سوار بر مرکبِ جسمم؟
حیف بال ندارم!
تو خدایی! پس اگر بال ندادهای چون شوق پرواز در هیبتم ندیدهای، اینطور نیست؟ هر که شوق پروازش بود بال مرکبش را میبرد.
هر که دستش فدای عشق تو شد، طیار شد... جعفر مگر طیار نشد؟
این ابرهای سرخ، این بادهای شبیهِ سرد، گاه بر شهرِ دلم میبارند، میوزند و اندیشهام را از پیروزیِ خود بر خویشتن مأیوس میکنند؛ «اما کیف اقطع رجائی منک؟»
حالیا که تنها راهِ نجاتم تویی چه در صحرای بیآبی مانده باشم و چه در دشتی حنون!
این روزها هم شب میشوند، ولی آرامشم را جز سیاهیِ خلیده بر مظلومان بر هم نمیزند
چه کار بر اجسادمان دارند؟ هر کار میکنند تا نور خدا را خاموش کنند و نمیتوانند و تو گفتی: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ».
جسم را از خاک بیرون میکشند تا خنجرِ بغض بر قلبهایمان فرو کنند؛ چقدر نادان! چقدر سفاهت! چقدر سخیف است اویی که ترانهاش را با بغضِ به امام معصوم میخواند، معروف میشود و کینهاش را به خدا نسبت میدهد و کتاب مینویسد.
مغزهایشان مسخِ بیهویتی شده، اجسامشان روح را به بینهایتِ اسفل میبرد، سردرگمِ پوچی و هیچی هستند و نمیفهمند، شبیهِ آدمهای کوکی پیرو و مطیعِ دستوراتِ طاغوت میشوند و تا میخواهند از مستی به هوش آیند برایشان برنامهای دیگر میریزند!
این بساط دنیاست زنجیر بر گردن و دستهای ما میاندازد و میبرد
و خدا تویی که هر لحظه دستمان را چون کودکی بازیگوش میکشی
و اگر خوابم برد و بیدارم کردی، و بیدارم میکنی
یک روز صبح میشود، خورشید طلوع میکند، نه غمامی هست و نه غمی خواهد ماند
یک روز صبح همه عالم بیدار میشوند تا جشنِ ظهورِ موعود را به تماشا بنشینند
یک روز صبح میشود و مسلکِ عشق جاری
یک روز صبح مقدمه تاریخ تمام میشود و متنِ درسِ زندگی شروع خواهد شد
آن روز همه میفهمند، حتی همین بشریتی که دنیایش او را به یغما برده است
ما منتظر صبحیم...
امام هادی علیه السلام: «دنیا همانند بازاری است که عدهای در آن (برای آخرت) سود میبرند و عدهای دیگر ضرر و خسارت متحمل میشوند».
وهابیها کوچکند که تهدید میکنند و بیعقلند که غیرتِ ما را ندیدهاند!