به گزارش 598 به نقل از جام ورزشی؛ خبر توافق محمد مايليكهن با مديرعامل باشگاه پرسپوليس صبح ديروز بر روي خروجي چند سايت خبري قرار گرفت. در همين رابطه با او تماس گرفتيم تا اصل مطلب را از زبان اين كانديداي احراز سمت سرمربيگري سرخپوشان جويا شويم. مردي كه مدعي است توافق اوليه حاصل شده اما هنوز نميتوان او را سرمربي پرسپوليس دانست.
* ظاهراً ميان شما و آقاي رويانيان توافق حاصل شده است.
- توافق اوليه كه قبلاً حاصل شده اما تا اين لحظه كه با شما حرف ميزنم
(غروب دوشنبه) توافق جديدي حاصل نشده است. امروز هم با هم مذاكرهاي
نكردهايم.
* ولي شايعه شده كه امروز شما به جلسه كميته فني پرسپوليس ميرويد.
- من هيچ اطلاعي در اين زمينه ندارم. قبلاً هم به شما گفته بودم و الان هم
ميگويم سرمربيگري در پرسپوليس برايم افتخار است. بعضيها تشنه سرمربيگري
پرسپوليس هستند اما تا در اين مورد حرفي زده ميشود، ميگويند: «حالا بايد
فكر كنيم» اما من از اين رفتارها خوشم نميآيد و صراحتاً ميگويم سرمربيگري
پرسپوليس برايم مايه افتخار است. تا به حال از اين عبارت استفاده نكرده
بودم اما حالا ميگويم حتي برخي از شاگردانم سرمربي پرسپوليس شدهاند اما
من را سرمربي اين تيم نكردهاند. من اهل لابي نيستم.
* عدهاي معتقدند با حضور شما يكسري فرهنگهاي خوب هم به استاديوم ميآيد و توهين بر روي سكوها و ناسزا عليه تيم رقيب كمتر ميشود.
- براي تحقق اين فرهنگ همه بايد زحمت بكشيم. از مربيان و مديران و
بازيكنان گرفته تا شما رسانهها. به خدا شما اهالي رسانه خيلي براي ورزش
زحمت ميكشيد اما همواره از يك عده معدودي لطمه ميخوريد كه به دنبال آن
هستند شهر شلوغ شود و به منافع خودشان دست يابند. نگاهها بايد ملي شود تا
مشكلات كاهش يابد. براي مثال اگر من نوعي عضو هيأت رئيسه فدراسيون ميشوم،
ديگر نبايد به فكر منافع شهر و تيم خودم باشم، بلكه بايد منفعت كل فوتبال
ايران را مدنظر قرار دهم.
* محمد مايليكهن سرمربي پرسپوليس شود، بايد منتظر يك جوانگرايي بزرگ در اين تيم بود؟
- همين فصل قبل هم جوانان زيادي در پرسپوليس بودند و مجال بازي به آنها
داده نشد اما نتوانستند آنطور كه بايد استفاده كنند. من در بهمن سال 1354
از نفت تهران به پرسپوليس آمدم. در حالي سرخپوش شدم كه مرداني همچون
محمدرضا خلعتبري، اصغر اديبي، فريدون معيني، علي پروين، رضا وطنخواه،
اسماعيل حاجرحيميپور، محمد دستجردي و ... هافبكهاي پرسپوليس بودند. از
سوي ديگر در آن سال پرويز قليچخاني و عليرضا عزيزي هم به پرسپوليس پيوسته
بودند. آن زمان يك جوان بايد 10 سال پشت خط ميماند اما من در بازي دوم
پرسپوليس مقابل برقشيراز در حالي كه 30 هزار نفر داخل ورزشگاه بودند، وارد
زمين شدم و آنقدر خوب بازي كردم كه ديگر از تركيب ثابت خارج نشدم. جواناني
كه ميخواهند در پرسپوليس جا بيفتند، بايد از فرصتها به بهترين شكل ممكن
سود ببرند.
* شايعه شده كه اگر شما سرمربي پرسپوليس شويد مجيد جلالي دستيارتان ميشود؟
- اولاً من دستيار ندارم بلكه همكار دارم. من مخلص آقاي جلالي هم هستم اما
هم ايشان مستقل عمل ميكند و هم من. تا جايي كه ميدانم ايشان با يك تيم
ليگبرتري به توافق رسيده است. در مقطعي قرار بود در تيمملي با هم همكاري
كنيم اما براي پرسپوليس بحثي مطرح نشده است.
* در صورت حضورتان در پرسپوليس آيا همكارانتان هم از جمع پرسپوليسيها انتخاب ميكنيد؟
- بدونشك عزيزان پرسپوليسي كه كاربلد باشند در اولويت قرار خواهند داشت.
البته فراموش نكنيد كه كارمان خيلي سخت است اگر سرمربي شوم واقعاً
شبانهروز كار ميكنم.
* اگر محمد مايليكهن بيايد، با علي پروين دچار مشكل نخواهد شد؟
- شما از خود آقاي پروين هم ميتوانيد بپرسيد. ما دوران بسيار خوب و
موفقيتآميزي را با هم داشتيم و هرگز با ايشان مشكلي نداشتيم. فقط يكبار
در مصاحبه با خبرورزشي (تابستان سال 1379) گفتم كه رفاقت با ايشان مثل
اتوبان يكطرفه است. اينهم به آن معني بود كه من مانند هميشه احترام
ميگذاشتم اما از طرف مقابل احترام كمتري ميديدم ولي مشكلي با ايشان
ندارم.
* همايون بهزادي يكي از بزرگان پرسپوليس اين روزها در بستر بيماري است و متأسفانه بازهم همان داستان هميشگي عدم توجه به پيشكسوتان.
- در اين رابطه بايد فكري اساسي شود. اساس تشكيل صندوق حمايت از قهرمانان و
پيشكسوتان را خود من و همكارانم در دفتر امور مشترك فدراسيونها در دهه
هفتاد زديم اما حالا مسير اين صندوق كاملاً عوض شده است. آن زمان قرار بود
اين صندوق به پيشكسوتاني كه مشكل مالي و معيشتي دارند كمك كند اما حالا به
همه افرادي كه در قالب پيشكسوت تعريف شدهاند حقوق ميدهد و بخش قابل توجهي
از بودجهاش صرف پرداخت حقوق به افرادي ميشود كه خوشبختانه مشكل مالي
ندارند. به نظرم پيشكسوتاني كه مشكل مالي ندارند، خودشان نبايد اين حقوق را
بگيرند و زمينه براي كمك به دوستاني كه واقعاً مشكل دارند فراهم شود.
* اين روزها كارلوس كی روش قاطعانه تأكيد دارد كه مهدي رحمتي را به
تيمملي دعوت نكند، به نظر شما تصميم او منطقي است يا اينكه بهتر است رحمتي
را فرابخواند.
- خود من هر وقت بازيكني به ويژه اگر جوان بوده و اشتباهي كرده، اگر
اشتباهش را پذيرفت گذشت كردهام. چند سال پيش در سايپا كه بودم، حسين كعبي
هنگام تعويض دستكشهايش را زمين كوبيد اما در انتهاي بازي طبق روال هميشه
نه خودم حرفي زدم و نه اجازه دادم كسي در اين مورد حرفي بزند. فرداي آن روز
سر تمرين گفتم: آقاي كعبي درسته كه ما بازي را برديم اما شما چرا
دستكشهايت را زمين كوبيدي؟ اين چه حركتي بود؟
كعبي گفت: آقا به خدا منظوري نداشتم.
گفتم: منظوري نداشتي؟
گفت: نه به خدا حاجآقا.
گفتم: خب. پس من معذرت ميخواهم.
مسئله بههمين راحتي تمام شد و رفت. او متوجه حركتش شده و در عينحال از
رفتارش پشيمان هم شده بود. يكبار هم در دوران سرمربيگريام در تيمملي،
علي دايي به خاطر نيمكتنشيني مقابل سوريه ناراحت شد و پايش را از حيطه
وظايفش خارج كرد. من هم ايشان را ردعوت نكردم و گفت: «آقاي دايي پايش را از
حيطه وظايفش خارج كرده» حتي گفتم: من عقده خود بزرگبيني ندارم اما بايد
بپذيرد پايش را از حيطه وظايفش خارج كرده است. احتياج نيست به من زنگ بزند.
اگر به همكارانم يا فدراسيون هم زنگ بزند و بگويد اشتباه كردم مسئله حل
ميشود. حتي براي بازي با كانادا و امارات هم ايشان را دعوت نكردم. البته
عدهاي غيرفوتبالي هم ميگفتند اگر لازم باشد دايي بايد دعوت شود اما من
گفتم اگر اينطوري باشد، من ميروم تا شخص ديگري سرمربي شود اما از اصول
خودم عدول نمي كنم.
يادم ميآيد شهريورماه سال 1376 بود كه مهندس فائقي و داريوش مصطفوي به
منزلمان آمدند. باهم مشغول بحث بوديم كه مصطفوي گفت: محمدآقا، دايي امروز
به من زنگ زد و معذتخواهي كرده است.
گفتم: زنگ زده؟
گفت: بله. زنگ زد.
گفتم: داريوشخان، اين را بنويس. آقاي مصطفوي هم نامهاي به اين مضمون
نوشت كه: «سرمربي محترم تيمملي، برادر عزيز جناب آقاي محمد مايليكهن با
سلام.
با توجه به تماس تلفني علي دايي كه منجر به تصميم نظر جنابعالي شد،
خواهشمند است دعوت از نام برده را عملي فرمايد. با احترام. داريوش مصطفوي.
بعد از اين اتفاق دايي را دعوت كردم و در مصاحبههايم گفتم كه وقتي متوجه
شديم اشتباه كرده دوباره دتوتش كردم. حتي خود دايي هم وقتي به اردو آمد،
داخل اتاقم آمد اما تا شروع به حرف زدن كرد، گفتم: «آقاي دايي، تمام شد و
رفت. لخت شود برو داخل زمين.»
الان هم معتقدم كارلوس كی روش بهتر است رحمتي را بهخاطر مردم فرا بخواند.
البته قصد دخالت در كار او را ندارم اما معتقدم اگر كی روش به رحمتي
اعتقاد دارد، بهتر است او را دعوت كند. مهدي در مصاحبهاش گفته كه از مردم
عذرخواهي ميكند اما من بهش زنگ ميزدم و از او ميخواهم كه از خود كی روش
هم معذرتخواهي كند چون حضور در جامجهاني برايمان فوقالعاده مهم است.
خبرآنلاین