به گزارش رجانيوز، «خوش نشين» آخرين رمان علي موذني است كه در نمايشگاه تهران مورد توجه قرار گرفت و موضوع اصلي آن اجاره نشيني و خريد خانه است. بيشتر ماجراي اين رمان در كنش و واكنشهاي بين سه شخصيت اصلي داستان (زن، مرد و مادرزن) حول و حوش موضوع اصلي ميگذرد و اكثر اتفاقات نيز در جغرافياي خانه رخ ميدهد. تغييراتي كه در شخصيتها ايجاد ميشود و تفاوت نگاه آنها به يكديگر در طول روايت داستان، درونمايه رمان را تشكيل ميدهد و رسيدن از يك خانواده آرام، پر محبت و صميمي به خانوادهاي از هم پاشيده با نگاههاي پر از شك و ترديد اعضاي خانواده به هم... .
خب! جمله بالا به يكباره تمام شد چون احتمالا با همين مقدار اطلاعات هم ميتوان به نتيجه دلخواه رسيد و همانطور كه گفته شد، مسامحتا اين رمان را در دسته رمانهاي آپارتماني جاي داد. دستهاي كه البته اين روزها بيشتر با فيلمهايش سر و كار داريم و غالب توليدات جدي سينماي ايران را فيلمهاي آپارتماني تشكيل ميدهند.
سعادت آباد،كنعان، چهل سالگي، چهارشنبه سوري و... برخي از فيلمهاي آپارتماني معروف اين سالها هستند كه البته معروفترين همه آنها اكثر كارهاي اصغر فرهادي است. شايد نخ تسبيح قصه همه اين فيلمها «خيانت» باشد. خيانتي كه در هر كدام به بهانهاي پايش به فيلمنامه باز شده و محور پيامهاي فيلم قرار گرفته است. خيانتي كه در يكي ديگر از فيلمهاي اين دسته يعني برف روي كاجها با وقاحت تمام به اطلاع مخاطب ميرسد و كارگردان تلاش ميكند تا به او بباوراند كه خيانت اتفاقا گاهي لذت بخش هم هست!
داستان «خوش نشين» اگرچه از نظر فضا و جغرافياي داستان و برخي المانهاي ديگر نزديك به داستان فيلمهاي آپارتماني است و كاملا اين ظرفيت را دارد كه وفاداري زوج داستان را زير سوال ببرد، اما در آن نه تنها رگهاي از خيانت ديده نميشود كه محبت و عشق زوج حاضر در داستان بسيار شوق آور و رشك برانگيز است. رابطه اين زوج (مهرداد و بهار) اگرچه در طول داستان دچار فراز و نشيب ميشود و در جاهايي احساس دو طرف نسبت به يكديگر تغييراتي مقطعي پيدا ميكند اما چيزي كه خواننده با آن مواجه است، همواره رابطهاي بدور از شك در وفاداري يا خيانت زوجين است.
در كنار ساير ويژگي هاي مثبت «خوش نشين»، علي موذني توانسته به روايت يك داستان خانوادگي حول محور كشمكشهاي درون خانواده بپردازد و براي پيش بردن داستان و ايجاد گره در آن، متوسل به موضوع خيانت نشود. شايد روي كاغذ موضوعات زيادي باشد كه بتواند در بستر يك خانواده روايت شود ولي واقعيت آن است كه وقتي به توليدات هنري اين روزهايمان نگاه ميكنيم ميبينيم كه كار موذني قابل تقدير است. خانواده ايراني در شرايط امروز ميتواند با بحرانهاي متفاوتي روبرو شود و چالشهاي زيادي بغير از خيانت ميتوانند موجب تلاطم در خانواده شوند. موذني روي يكي از اين درگيريهاي فراگير دست گذاشته است.
حالا بگذريم از اينكه رمان او امتيازات قابل توجه ديگري هم دارد كه موضوع اين مطلب نيست. تصوير سازي معقول و باور پذير و سالم از عشق همسران، نگاهي همراه با عزت به غيرتمندي مرد نسبت به خانواده، جايگاه زن در خانواده و مديريت و اثرگذاري وي با ابزار محبت و قرار گرفتن او در جايگاه زنانه، مهم بودن درآمد حلال و سالم در داستان، احترام به والدين و... برخي از اين ويژگيهاي مثبت است.
به هر حال علي موذني در آخرين اثرش نشان داد كه چالشهاي امروزي يك خانواده معاصر و درگيريهاي فكري اعضاي خانواده با هم منحصر به «خيانت» آنها با يكديگر نيست و خيلي چيزهاي ديگر هم ميتواند محور قصههايي از اين دست قرار گيرد. از اين منظر تلاش علي موذني شايسته خدا قوتي حسابي است.