به گزارش 598 به نقل از خبرنگار «خبرنامه دانشجویان
ایران»؛ بازگشت به روزهای خوش، یکی از شعارهای ثابت اکثر کاندیدای این دوره
از انتخابات ریاست جمهوری است. بازگشت به دوران مملو از ایثار و معنویت
دههی 60، بازگشت به دوران خدمت رسانی دولت نهم و به طور کلی بازگشت به
دورانی را که به مذاق بخشی از بدنهی جامعه خوش آید، در دستور کار کاندیدها
قرار دارد.
اما استراتژی اصلی حلقهی تصمیم گیر و
اتاق فکر آیت الله هاشمی، ساخت مجسمه ای جدید از آیت الله است. ساختاری که
در آن هاشمی منجی ملت ایران نشان داده شود. از این رو قرار است مردم به
همراه هاشمی به دوران ریاست جمهوری وی بازگشت کنند تا بنا بر ادعای حامیان
هاشمی طعم رفاه و آسایش را بچشند.
سیاست آنها مطابق این شکل است که اصلی
ترین مامورت هاشمی در آستانه 80 سالگی افزایش سطح رفاه و کاهش فشارهای
اقتصادی ناشی از مدیریت غلط و تحریم ها باشد. شاید بهتر است این طور تعبیر
شود که هاشمی قرار است همان کسی باشد که آرای قشر ضعیف و متوسط جامعه را با
شعار کاهش فشار اقتصادی، سرمایه داران را با شعار همیشگی سازندگی و ایجاد
بازار آزاد و دست آخر مخالفان را با رفتارهای شبه اپوزسیونی به سمت خود جلب
کند.
در این نقشهی انتخاباتی مطمئنا آرای
مخالفان انقلاب اسلامی و قشر مرفه جامعه درصد ناچیزی از میزان رای مناسب
برای پیروزی در انتخابات را تشکیل می دهد.
اما آیا لباس منجی اقتصادی برازندهی
هاشمی است؟ با نگاهی به دوران ریاست 8 ساله هاشمی که از جانب یارانش به
دوران سازندگی تعبیر می شود، خود گواهی روشن بر این ادعاست که آیا اساسا
فردی که قرار است عامل بهبود وضعیت اقتصادی شود، نامش هاشمی است.
حافظهی تاریخی ملت که روزهای رئیس
جمهوری هاشمی را تجربه کرده اند به خوبی به یاد دارند سیاست های وی چه
اثراتی بر جامعه به خصوص قشر ضعیف برجاگذاشت.
مرور سیاست های اقتصادی دولت آقای هاشمی تا حدی روشن کننده جواب این سوال است:
به گزارش حدید، اولین مسئله ای که در
زمان دولت سازندگی نمایان است، بحث تورم پنجاه درصدی است که طبق آمار
رسمیبانک مرکزی، میانگین نرخ تورم در پایان سال ۱۳۷۳ به ۲/۳۵ درصد افزایش
یافت و تا پایان سال ۱۳۷۴ به رکورد جاودانه ۴/۴۹ درصد رسید. بدین معنا که
طی این دو سال، نرخ تورم از سی تا پنجاه درصد در نوسان بوده است. تورمیکه
علت اصلی آن را می توان در تقلید از سیاست های اقتصادی صندوق بین المللی
پول و تلاش دولت برای آزاد سازی نظام ارزی جستجو کرد.
تورمیکه سبب شد کمر مردم زیر چرخ دنده
های اقتصاد شکسته شود و در زمان خود اعتراضات مردمیو شورش هایی نظیر شورش
اسلام شهر را به همراه داشته باشد؛ به گونه ای که حتی عباس عبدی به عنوان
یکی از افراد شاخص جریان دوم خرداد، در مصاحبه ای گفته است که تورم دوران
دولت سازندگی حتی از جنگ جهانی دوم نیز فراتر رفته بود. ای کاش تورم و
مشکلات اقتصادی تنها آثار سوءِ برنامه های اقتصادی آقای رفسنجانی بود!
متأسفانه در بحث فرهنگی نیز مشکلاتی در جامعه آن زمان ایجاد شد که هر
کارشناس منصفی باید در بازخوانی این دوران به آن ها اشاره کند.
برخی از این مشکلات عبارتند از افزایش
جرایم و انحطاط اخلاقی که همه این ها به واسطه فقر در جامعه به وجود می
آید؛ فقری که به واسطه طرح های اقتصادی ایشان در جامعه به وجود آمد. بنا به
گفته ابوذر، تعلیم یافته مکتب پیامبر(ص)، وقتی فقر از یک در وارد خانه می
شود دین از در دیگر خارج می شود.
این تنها بخشی از وقایع آن روزهاست.
حالا سیاستمدار کهنه کار با کوله باری از این تجربه های فقیر ستیز به میدان
رقابت آمده است تا بازگشت به گذشته ی ناکام خود را به با شعارهای دروغین
که از این پس بیشتر می شنویم تبدیل به گفتمان شبه احمدی نژادی سال 84 کند.
گفتمانی که اتفاقا دلیل شکست سنگین هاشمی طی آن روزها بود.
شاید جواب سوال تیتر این مطلب تا حدودی
روشن شده باشد. اگر کسی به دنبال بهبود اوضاع اقتصادیست در چهارراه
انتخابات از هاشمی آدرس نپرسد.