به گزارش 598 به نقل از خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ ولایتی
دیروز 14 اردیبهشت 92 در نشست خبری که در محل سایت "مشرق" برگزار شد،
درباره نقش هاشمی رفسنجانی در فتنه 88 می گوید :«بنده هیچ گاه نگفتم که
آقای هاشمی در فتنه دخالت داشته اند، من حرفی در این مورد نزده ام و این
حرف را کسی نقل کرده که قصد داشته آنرا منشا گفت و گوی بی پایه کند. بنده
قبلا دیدگاهم را راجع به هاشمی رفسنجانی اعلام کردم.»
ولایتی در حالی این نظر را در جمع خبرنگاران مطرح می کند که پیش از این 8
اردیبهشت ماه 92 با حضور در جلسه هفتگی انصار حزب الله شهر تهران مواضع
دیگری را در خصوص رفتار آقای هاشمی در فتنه 88 مطرح می کند.
ولایتی در جمع اعضای مردمی انصار حزب الله در خصوص نقش هاشمی می گوید:«
آقای هاشمی با حکم رهبر معظم انقلاب رییس مجمع تشخیص مصلحت است و نظر مقام
معظم رهبری این است که احترام ایشان حفظ شود، اما این که آقای هاشمی در
فتنه نقش داشته معلوم است؛ هر کس که در خط و طریق رهبری است باید در فتنه
موضع میگرفت، آنروز بعضیها فکر میکردند که کار تمام شد ولی مردم آمدند
و نشان دادند کار تمام نشده و آنروز، روز امتحان بود.»
2 اظهار نظر فوق نشان از تغییر اظهار نظر های آقای ولایتی در فاصله کمتر از یک ماه در 2 جمع متفاوت دارد.
این رفتار از ولایتی که چهره ای منطقی و علمی در عرصه های متفاوت سیاسی و
فرهنگی شناخته می شود، بعید و عجیب به نظر می آید مگر با یک استدلال. تفاوت
عقاید بر حسب مکان و زمان.
جمع مردمی انصار حزب الله که هاشمی را در فتنه 88 مقصر می دانند از تمامی
کاندیداهای احتمالی می خواهند که با اظهار نظر درباره نقش وی در فتنه 88
رابطه کاندیدای مورد نظر را با هاشمی بسنجند. اما جمع رسانه ها محلی برای
جذب رای و جلب نظر نیست لذا ولایتی در جمع انصار حزب الله هاشمی را در
فتنه شریک و در جمع اهالی رسانه صحبت خودش مبنی بر حضور و نقش هاشمی در
فتنه را تکذیب می کند.
با نگاه ویژه به این نکته که رابطه حسنه آقای ولایتی و آقای هاشمی بر هیچ
کس پوشیده نیست و حتی ولایتی علیه مواضع شاذ اخیر آقای هاشمی در خصوص رژیم
اشغالگر قدس و رابطه با آمریکا به عنوان دبیر کل مجمع بیداری اسلامی صراحتا
موضع نمی گیرد 2 اشکال بزرگ به رفتار این چهره علمی سیاسی و فرهنگی وارد
است.
الف: آیا آقای ولایتی نظری در خصوص رفتار و منش هاشمی رفسنجانی در فتنه 88
ندارد؟ در حالی که بر همگان مشخص است که آقای هاشمی و خانواده شان با
رفتار هایی مانند نامه بدون سلام به رهبری _شخص هاشمی_؛ دعوت به اغتشاشات
_عفت مرعشی (همسر آقای هاشمی) _؛ حضور در اغتشاشات فرزندان هاشمی؛ نقش
ویژه ای که حداقلی آن را می توان دمیدن در خاکستر فتنه دانست، داشته اند
آیا آقای ولایتی قصد دارد حق گویی در خصوص فتنه و اهمال ها و کارشکنی ها در
فتنه توسط خاندان هاشمی را فدای حق رابطه حسنه و حفظ حرمت آقای هاشمی کند؟
که البته بعید می نماید آقای ولایتی چنین باشد.
آقای
ولایتی حتی درباره سخنان وزیر اطلاعات در مراسم اختتامیه نوزدهمین همایش
سراسری مسئولان هیئت رزمندگان اسلام کشور که به صورت ضمنی اعلام کرده بود
که هاشمی در فتنه 88 نقش داشته است موضعی انفعالی از خود نشان می دهد و می
گوید:« پاسخ گوی مطلبی که وزیر اطلاعات گفتند خود ایشان هستند.»
ب: اما نگاه بد بینانه ای هم به این نحو بیان آقای ولایتی وجود دارد و آن
هم رفتاری برای کسب رای است، به این معنی که وی در جمع های متفاوت با اظهار
نظر های متفاوت سعی در جلب توجه آرا به سمت خود دارد. بدون شک در این میان
حق و حقیقت قربانی اهدافی است که حداقل آن پر کردن سبد رای است.که البته
چنین رفتاری هم از آقای ولایتی بعید می نماید.
البته شاید این روزها بیشتر، این انتظار از آقای ولایتی باشد که درباره
این سخن آقای هاشمی که با اسرائیل سرجنگ نداریم موضع بگیرد. همین.
البته ولایتی در کنفرانس خبری خود در خصوص رابطه با کشورهای دنیا و موضوع
هسته ای نیز می گوید:«کار هسته ای قابل حل است و ما این توانمندی را داریم
که هم انرژی هسته ای را حفظ کنیم و هم رابطه خود با دنیا را بهبود ببخشیم.
این مسئله قابل مذاکره است و مذاکره سیاسی زبان خود و درک خود را می طلبد
که بنده و همکارانم این توان را در خود می بینیم که انرژی هسته ای را به
سمتی ببریم که با تحریم گره نخورد.»
آقای ولایتی در جای دیگر اشاره دارند که ما دنبال گسترش روابطمان با تمام
کشور ها به جز اسرائیل هستیم. بدون شک هر شخصی که حداقل اشراف را در خصوص
مسائل ایران و آمریکا و مذاکرات هسته ای داشته باشد متوجه می شود که پالس
های علی اکبر ولایتی مذاکره با آمریکا در خصوص مساله هسته ای به صورت
جداگانه را نشانه می رود.
یا آقای ولایتی معتقد است که می شود هسته ای شد اما تحریم نشد اما این در
حالی است که مسئله غرب با ایران کلا هسته ای بودن یا هسته ای نبودن نیست که
حالا به خاطر مسئله ای خاص تحریم شود.
رهبر انقلاب در این باره می فرمایند:
امروز تهديدها و جنجالهايى كه دولتمردان امريكا پى درپى مى كنند، بيشتر
ناظر به مسأله ى انرژى هسته يى و بدروغ تهمتِ ساختن سلاح هسته يى است. هم
رئيس جمهور امريكا و هم دولتمردان اين كشور بارها و بارها از خطر سلاح هسته
يى كه به وسيله ى ايران توليد شود، حرف زده اند. خود آنها بخوبى مى دانند
كه ماجراى ساخت سلاح هسته يى يك افسانه است و هيچ واقعيتى ندارد. مسأله ى
آنها اين نيست؛ مسأله ى آنها اين است كه از شكل گرفتن يك ايران قدرتمند و
پيشرفته نگرانند. آنها با پيشرفت ملت ايران مخالفند؛ والّا مى دانند كه ما
دنبال سلاح هسته يى نيستيم.
ایشان در فراز دیگری از سخنان خود یادآور می شوند: البته اين را هم به شما
عرض كنم؛ ملت ايران بدانند؛ كسانى كه در گوشه و كنار نق مى زنند و مى
گويند چرا به انرژى هسته يى چسبيده ايد، غافلانه به نفع دشمنان ملت حرف مى
زنند؛ آنها هم بدانند امروز مسأله ى انرژى هسته يى بهانه ى تهديدهاى
امريكاست. ابرقدرت، شأن خود را در تهديد كردن مى داند. قدرت سلطه گر و
زورگو كارش با تهديد پيش مى رود و ملتهاى دنيا و خيلى از دولتها متأسفانه
در مقابل تهديدهاى اينها كوتاه مى آيند و اينها را بيشتر بر امورِ خودشان
مسلط مى كنند. كار آنها تهديد است، و امروز بهانه ى تهديد آنها انرژى هسته
يى است. اين هم كه نباشد، بهانه ى ديگرى مطرح مى كنند.
"این هم که نباشد بهانه دیگری مطرح می کنند" پس باید توجه داشت که اگر هم
مسئله هسته ای نبود باز مسئله دیگری برای تحریم ایران ساخته پرداخته می شد.
شایان ذکر است رهبر انقلاب در نخستین روز سال 92 در حرم رضوی در خصوص
مذاکره با آمریکا و مساله هسته ای فرمودند:« آمریکائی ها مدتی است که از
طرق گوناگون پیغام می دهند که خواهان مذاکره جداگانه با ایران در خصوص
موضوع هسته ای هستند اما من بر اساس تجربه های گذشته به چنین گفتگوهائی
خوشبین نیستم . ما بارها گفته ایم که بدنبال سلاح هسته ای نیستیم اما
آمریکائیها می گویند باور نمی کنیم. در این شرایط چرا ما باید حرف آمریکا
را در مورد صادقانه بودن پیشنهاد مذاکره ، باور کنیم .برداشت ما این است که
پیشنهاد مذاکره یک تاکتیک آمریکائی برای فریب افکار عمومی دنیا و مردم
ایران است و اگر اینگونه نیست ، باید آمریکائیها این موضوع را در عمل ثابت
کنند.»