فاطمه طیری قاضی، معروف به فرشته قاضی فرزند حسین متولد 1355 در آذرشهر
تبریز، ابتدا در نشریات تبریز ورزشی نویس بود اما در سال های بعد و در دوره
اصلاحات، به تهران آمد و با آغاز زندگی مجردی، جذب حوزه رسانه های اصلاح
طلب نزدیک به سعید حجاریان شد.
به گزارش
بولتن نیوز،
وی درروزنامه های زنجیره ای آن سال ها از جمله خرداد، توس، بهار، جامعه،
اعتماد، همبستگی، مشارکت، نوروز، بنیان نزدیک به حجاریان، هفته نامه پیام،
فردا و... شروع به فعالیت سیاسی و مطبوعاتی کرد.
وی
به عنوان خبرنگار همراه با خاتمی رئیس جمهور سابق در برخی سفرهای استانی
حضور یافت و گزارش سفر خاتمی را برای روزنامه ها و دفتر ریاست جمهور تهیه
می کرد.
جالب است که در نزد دوستان خود اینگونه مطرح می کرده که روابط
صمیمی با رئیس جمهور دارد و ایشان وی را با اسم کوچک "فرشته" خطاب می کرده
است.
برخی دوستان وی گفته اند که وی از نظر اخلاقی فردی فاسد و لاابالی
بوده و یکی از دوستان وی به نام پگاه کریمی در مورد او گفته که وی به
راحتی با آقایان دوست می شود و همان شب به خانه پسرها می رفته است. تیپ و
قیافه تابلوییی داشته و اکثر افراد متوجه می شدند که او فساد اخلاقی دارد.
پگاه کریمی گفته که از رفتار وی وحشت داشتم و وقتی انتقاد می کردم او جواب می داد که تو سطح فکرت پایینه، راحت باش
دوست
دیگرش به نام لیلا یا ساناز، به گفته فرشته قاضی، تردد زیادی به ترکیه
داشته در آن جا خودفروشی می کرده است و به همین واسطه با سفارت ترکیه
ارتباط و رفت و آمدی داشته و در مهمانی های سفارت و دیپلماتیک شرکت می کرده
است.
فرشته نیز به همراه او با چند تن از افراد سفارت خانه های
اروپایی طرح دوستی می ریزد و یک نفر به نام جاناتان همینگ که خبرنگار
رویترز بوده و به زبان ترکی استانبولی نیز صحبت می کرده، با فرشته طرح
دوستی می ریزد و به خانه یکدیگر تردد و در مهمانی ها شرکت می کردند.
جاناتان همینگ دارای همسری ایرانی در لندن به نام ب.ح است اما خانه جاناتان در ایران در کوچه ای که فرشته ساکن بود، قرار داشت.
گویا
در همین مهمانی ها، فرشته با دیپلماتی بلژیکی آشنا می شود که بعدها منجر
به شکست عاطفی می شود و مدتی تحت نظر روانپزشک قرار می گیرد.
در سال 83
فرشته به خاطر نوشتن مطالب دروغ در سایت ها به نفع افسانه نوروزی، که به
اتهام قتل فردی محاکمه شده بود، با برخورد نیوری انتظامی مواجه می شود و به
زندان می افتد.
وی پس از آزادی ادعا می کند که توسط ناجا مورد ضرب و
شتم واقع و بینی اشت می شکند و مجبور به عمل زیبایی بینی می شود و خواستار
غرامت می شود.
محیط مجردی وی و بی اخلاقی هایش موجب شد که به ورطه فساد
شدید بیافتند و با بسیاری از روزنامه نگاران، فوتبالیست های آن زمان از
جمله ع.ا، ف.ف ، و.ن، ط.ط و.... ارتباط نامشروع داشته باشد. موهای فرشته به
گفته یکی از دوستانش وز و بدریخت بود و او ناچار بود که هر هفته برای صاف
کردن آن به آرایشگاه برود تا بتواند به چهره خود جذابیت بدهد...
وی
در محافل فساد، مهمانی ها، پارتی ها و... به گونه ای ظاهر می شد که دوست
پسرش آرش نیز به وی اعتراض می کند که چرا اینقدر فجیع رفتار می کنی که
دوستان هم به تو گیر می دهند!
نامبرده تلاش می کرد که با اکثر نمایندگان
مجلس ششم در دوره اصلاحات، ارتباط خبری پیدا کند و از این روش به اخبار
مورد نظر خود دست یابد.
وی به عنوان فردی دروغ گو در بین دوستان خود
معروف بود و مثلا گفته بود که مادرش اهل هلند است! و یا این که اکثرا در
خارج کشور به سر می برد یا اهل ترکیه است...
از نظر مالی همواره دوستان و
خبرنگاران از او فراری بودند زیرا از هر کس پول می گرفت در بازپرداخت و پس
دادن پول او طفره می رفت. او از هر اهرمی برای کسب درآمد و مطرح شدن
استفاده می کرد.
وی از فوتبالیست های معروف می خواست که با او به پارتی بیایند و بیشتر قرارهای غیر اخلاقی آنها در رستوران ه.چ و ا بود.
وی سفرهای تفریحی و ضد اخلاقی با برخی هنرپیشگان مرد مانند پ.پ به شمال کشور و... داشته است.
در
سال های دهه 80 بسیاری از خبرنگاران به او مشکوک بودند و او را همکار
سازمان های امنیتی می دانستند زیرا بسیار دروغ می گفت و از نکات و جاهای
مختلف، مطالبی را بیان می کرد که نشان دهد در آن مراکز مشغول به کار است
ولی خیلی سریع دروغش آشکار می شد و این نوع رفتار و دروغ گویی برای دوستان و
خبرنگاران، ابهاماتی را ایجاد کرده بود.
وی در سال 83 با ا.ب.ل ازدواج کرد.
فرشته
یک بار در مورد یکی از رهبران اصلاحات م.ر.خ گفته بود که در مصاحبه ها با
وی بسیار راحت است و یک بار در مورد خطر ریش وی گفته بود که خیلی خوش تیپ
شده ای!
از دیدگاه سیاسی، معتقد بود که شمس الواعظین مهره هاشمی
رفسنجانی است و در سفرش در سال 81 به آلمان به همراه بهنود، در راستای
اهداف هاشمی عمل شده است.
فرشته قاضی، با خروج از کشور، ابتدا به
آمریکا و بعدها به لندن و انگلیس سفر کرد و همکاری گسترده ای را با سایت
روز آن لاین شروع کرد.
فرشته قاضی، تلاش می کند که با دوستان و اعضای
خانواده های کسانی که در جریان فتنه بازداشت شده بودند یا به نوعی به اخلال
علیه نظام جمهوری اسلامی و امنیت ملی و... اقدام کرده اند، ارتباط برقرار
کند و اخبار و گزارش هایی را در مورد نحوه برخورد با این اخلال گران و
مخالفان نظام، روزهای بازداشت، و حاشیه های گوناگون آنها تهیه کند و در
روزآن لاین منتشر نماید.
وی در گزارش های خود به شکلی غیر منصفانه و
همراه با دروغ تلاش می کند که تمام نکات مثبت را منفی نشان دهد و شرایطی
کاملا سیاه و مبهم و همراه با رنج را در مورد سوژه های خود گزارش نماید و
حتی حرف هایی را از زبان مصاحبه شنونده ها و خانواده ها بیان کند که صحت
نداردو خود آنها نیز چنین اعتقادی ندارند و با دروغ گذاشتن در مطالب به نقل
از افراد داخل کشور، وضعیت آنها را با سیاه نمایی گزارش کند.
فرشته
قاضی در ارتباط با بسیاری از عناصر رسانه ای و مخالفان نظام از هر دیدگاه
سیاسی است و با افرادی چون نوشابه امیری، باستانی، کاظمیان، رمضان پور،
افشاری،رحمانی، اکبرین بهنود، و و بسیاری از روزنامه نگاران ضد انقلاب خارج
نشین و مخالفان نظام از در ارتباط است و از آنها خط سیاسی و رسانه ای می
گیرد.
فرشته قاضی، نه تنها به سوژه های سیاسی از جمله حوادث بعد از
انتخابات و سران و فعالان جنبش سبز، کهریزک، وضعیت فعالان سیاسی ،
زندانیان، و مخالفان نظام و اخلال گران 4 سال اخیر پرداخته و گزارش هایی
برای ستار بهشتی، سحرخیز، فائزه هاشمی، قدیانی، سحابی، نسرین ستوده، محمد
سیف زاده، فعالان عرب، دراویش گنابادی و... تهیه کرده و تقریبا هر هفته
گزارش هایی در مورد فعالان مخالف نظام و اخلال گران دارد.
بلکه دچار
توهمات خاص شده و هر نوع اعدام و زندانی حتی اعدام محاربان، قاچاقچیان،
قاتلان، و بزهکاران اجتماعی را به مسائل سیاسی و حقوق بشری ربط می دهد و
سعی دارد که با خانواده اعدامیان و زندانیان و متخلفان، به شکل های مختلف
مصاحبه کند و دست آخر آنها را به سیاست و دولت و نظام ربط دهد تا با سیاه
نمایی از وضعیت ایران، اهداف سیاسی خود و روسای خود را دنبال کند.
وی،
مرز بزهکاری و تخلفات اجتماعی و قتل و قاچاق با فعالیت سیاسی و اقدام علیه
امنیت ملی و تشویش اذهان و انتخابات و.... را از بین برده است به طوری که
مخاطب روزآن لاین و گزارش های وی تصور می کنند که هر نامی درگزارش های او
مخالف نظام جمهوری اسلامی و زندانیان سیاسی است و با اجحاف در حق خود مواجه
شده است.
فرشته قاضی اگر به وضعیت آمریکا و اروپا و انگلیس توجه کند
متوجه خواهد شد که هر هفته تعدادی از بزهکاران بازداشت و به زندان می افتند
و در مسیر رسیدگی به پرونده خود هستند و بررسی آنها و حکم زندان و اعدام
به هیچ وجه نه تنها مساوی با از بین رفتن حقوق بشر و سیاه نمایی تلقی نمی
شود بلکه برای ایجاد امنیت و آرامش و مقابله باقاچاق و جرم وجنایت ضروری
است و یک جامعه سالم به چنین روش هایی برای کاهش جرم و بزه نیازمند است.
اما
مشخص نیست که امثال فرشته قاضی چرا سعی دارند که هر پرونده و مقابله باهر
مجرمی، را به معنای سیاه نمایی اوضاع ایران جلوه دهند ؟ آیا این نوع
عملکرد، به معنای کاهش سطح عملکرد روزآن لاین و زرد بودن این رسانه ها و از
دست مخاطبان آنها نیست؟
چگونه است که خبرنگاری مانند فرشته قاضی، دائم
به این سوژه ها می پردازد و سعی دارد که تنور رسانه را به زور اخبار زرد و
حادثه ای ، گرم نگه دارد تا اخبار سیاسی نیز به وقت خود برسد!؟
عملکرد
یک سال گذشته روز آن لاین و فرشته قاضی به خوبی نشان می دهد که این رسانه،
به در و دیوار می زند تا خود و مخاطبان خود را حفظ کند و سوژه، زنی که شوهر
خود را کشته تا خانواده ستار بهشتی تا وضعیت فائزه هاشمی و.... را بررسی
می کند تا سیاه نمایی خود علیه نظام جمهوری اسلامی را کامل کند.
فرشته
قاضی به تنهایی از 10 تیر 1388تا 22 فروردین 92 یعنی از انتخابات سال 88
تاکنون حدود 750 گزارش در سیاه نمایی اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران نوشته و
این گزارش ها علاوه بر وضعیت فعالان سیاسی و اخلال گران بر خلاف امنیت ملی و
نظام، به مسائل حاشیه ای و زندگی خصوصی افراد و بزهکاران، اعدامیان و
زندانیان و انواع بزهکاران نیز مرتبط بوده و سعی کرده که بزهکاری ها و
مسائل اجتماعی را نیز در لیست سیاه نمایی خود علیه نظام جمهوری اسلامی قرار
دهد و مانند نشریات زرد، هر روز یک گزارش حادثه ای علیه نظام و کشور داشته
باشد
به عبارت دیگر، در مدت چهار سال گذشته فرشته قاضی به طور متوسط هر
دو روز یک گزارش در سیاه نمایی و در مخالفت با نظام و کشور نوشته و منتشر
کرده است. وی در گزارش اخیر خود ادعا کرده که جانباز شهید حسن میرزا خان از
مجروحان ۲۶ خرداد بعد از انتخابات 88 که در قطعه شهدا دفن شده از مجروحان
جنبش سبز بوده است.
همچنین در گفت و گوبا خانواده ها و برادرعلیرضا کرمی
خیرآبادی، فاران حسامی، پروین غفارخانی، و... سعی دارد که گزارش های سیاه
نمایی خود را ادامه دهد.
به نظر می رسد که وی علاوه بر افراط در
مسائل اخلاقی، و ارتباطات خاص، در سیاه نمایی نیز افراط می کند و از نظر
روانشناختی، وضعیتی دارد که هر مسیر را انتخاب می کند به شکل افراطی و
مستمر بر همان مسیر حرکت می کند تا به زمین بخورد.
وگرنه در بین فعالان
سیاسی و روزنامه نگاران، بسیاری از افراد هستند که دیدگاه سیاسی خاص خود را
دارند و نقد و نظر خود را منتشر می کنند اماکمتر کسانی هستند که مانند
فرشته قاضی، از طریق سیاه نمایی دائمی، درآمدکسب کنند و خودی رانشان دهند و
هر دو روز یک گزارش برای سیاه نمایی علیه کشور خود منتشر کنند....
آیا این نوع افراط و بی اخلاقی نشانه نوعی بیماری نیست؟