به گزارش 598 به نقل از خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ جملاتی
با بار معنایی مشخص، که هر چقدرمعتقدان به تکنوکراسی(فن سالاری) از لحظه ی
بیان این جملات توسط مقام معظم رهبری،در تلاش هستند تا توجیهی به سود خود
پیدا کنند،یا حداقل بتوانند بار منفی این جملات دقیق و بجا را علیه خود کم
کنند،موفق نمی شوند.
در بعضی رسانه های تکنوکرات ها سعی شده است با تغییر تعریف فن سالاری کمی
بار این جملات را کاهش بدهند،در بعضی از رسانه های آن ها نیز عدم اشاره به
فرمایشات رهبری در این موضوع را دست مایه ی سیاست های خود قرار دادند،بعضی
نیز مانند آن است که در سالیان اخیر هیچ زمانی نبوده است که تکنوکرات بودن
خود را اعلام کنند.(چه رسیده به کمتر از یک ماه پیش)
با توجه به اینکه رهبر انقلاب، صراحتا مشکلات فعلی اقتصاد نفتی کشور را به
این قشر نسبت دادند، اطلاع و علم به تعریفی از تکنوکراسی و تاریخ تکنوکرات
ها بعد از انقلاب اسلامی زوایایی هر چند اندک از فرمایشات رهبری را باز می
کند.
مولفه های رفتار تکنوکراتی
اولا تکنوکراسی دارای مولفه هایی است که در حوزه ی حکومت داری پنج مولفه ی آن دارای اهمیت بیشتری است:
1.نخبه گرایی2.عقل ابزاری 3.هدف گرایی 4.علم گرایی 5.تخصص گرایی
1.نخبه گرایی:این مولفه بیانگر آن است،که افرادی درون سازوکارهای حکومت
به عنوان نخبه(با هر تعریفی متفاوتی اهمیت ندارد،که عدم تعریف مشخص از
ویژگی های همیشگی مکاتب غربی است)پرورش یابند، و تصمیم گیری های مهم کشور
در آینده توسط این افراد گرفته شود و مهم تر از آن اجرا شود.نقص بزرگ این
مولفه این هست که همیشه قبیله گرایی باعث می شود افراد خاصی بر کشور حاکم
بشوند و مفاهیمی مثل اقتصاد مردمی و تمام کنندگی مردم در مردم سالاری دینی
زیر سوال می رود.نمونه ی این مولفه را می توان در شیوه ی حکومت داری
دولتمردان انگلستان دید،که مجلس و دولت همواره از بین نخبگان سیاسی دو حزب
سیاسی کارگر و محافظه کار انتخاب می شوند و یا در خوش بینانه ترین حالت
جضور حزب سومی در ائتلاف، می تواند این فضا را تلطیف کند.
2.عقل ابزاری:این مولفه بیانگر آن است که عقل وسیله ای برای رسیدن به
ابزاری می شود، که قرار است ما را به هدفی تجربی یا مادی رساند.در عقل
ابزاری دیگر مساله ای که دارای جنبه ی ماوراءالطبیعه باشد قابلیت مطرح شدن
ندارد، و این بار عقل ابزاری در مقابل عقل دینی تعریف می شود و احداث مسجد
یا حسینیه مساله ی غیر عقلانی است.
3.هدف گرایی:مهم ترین ویژگی این مولفه این است که وسیله ی رسیدن به هدف
توجیه می شود.بنابراین برای رشد اقثصادی و سود آوری بانک ها گرفتن دیرکرد
از اقساط وام های قرض الحسنه که به فتوای اکثریت مراجع تقلید حرام و رباست
توجیه می شود.
4.علم گرایی :مهم ترین پیام علم گرایی این است،که قدرت مطلق در دست کسانی
است، که علم استفاده از ابزار را برای رسیدن به اهداف مادی و تجربی را
دارد.این مسئله وقتی حاد می شود که سرمایه گذاری برای علم فلسفه توجیهی
ندارد، و امروزه علوم پایه منبع فلسفه ی جدید شده است.
5.تخصص گرایی: هر فرد با توجه به تخصص خود قبول مسئولیت می کند، و مهم
نیست اصولا قائل به ایدئولوژی حکومت باشد و یا اینکه چقدر قدرت مدیریت
دارد.تخصص در مقابل تعهد تعریف می شود، که رهبری در این مورد می
فرمایند:بحمداللَّه، امروز بعد از چهارده، پانزده سال كه از انقلاب
مىگذرد، ديگر آن دعواى تعهّد و تخصّصى كه اوّل انقلاب بود، وجود ندارد.
معنى ندارد كه ما بگوييم تعهّد يا تخصّص؟ هم تعهّد، هم تخصّص؛زيرا،
بحمداللَّه، مديران خوبى تربيت شدهاند و شخصيتهاى برجستهاى هستند."
ولی اینکه کدام مولفه مهم تر است بستگی دارد به اینکه، چه کسی در چه زمانی چه استفاده ای می خواهد از تکنوکراسی بکند.
تاریخ تکنوکراسی بعد از انقلاب اسلامی:مرحله ی اول(دولت موقت):
در این مرحله تکنوکراسی برای اولین بار بعد از انقلاب مطرح شد و بکار
گرفته شد و مهندس بازرگان مدعی بود انقلابیون که تجربه و تخصص کشورداری
ندارند،باید فعلا در مسئولیت های پایین دستی بمانند وسران نهضت آزادی که
تجربه ی زیادی دارند،باید امور کشور را به دست گیرند.نتیجه آن شد که اکثریت
اعضای کابینه ی موقت کسانی شدند که اعتقادی به آرمان های ملت در هنگام
انقلاب نداشتند و تضادهای سنگینی بین شورای انقلاب و دولت موقت بوجود آمد.
مرحله ی دوم(دولت بنی صدر):
اما این مفهوم شکافی بزرگ بین بنی صدر و شهید رجایی در معرفی وزرا به
مجلس اول ایجاد کرد.بنی صدر افرادی را که مورد تایید خودش بود را معرفی می
کرد و لقب متخصص به آن ها می داد.وی همچنین کابینه ی رجایی را فاقد تخصص
مربوط می دانست،در حالی که شهید بهشتی در سخنرانی ای یک یک وزرا و تخصصشان
را نام برد و منظور بنی صدر از تخصص را خواست.
مرحله ی سوم(دولت سازندگی):
از نتایج مهلک تکنوکراسی در این دولت آزادسازی قیمت ها بود، که وقتی به
دولت اعتراض می شد که طبقه ی فقیر در حال نابود شدن است،اینطور پاسخ داده
شد که زیر چرخ توسعه مردم له می شوند،چاره ای نیست، واینتوسعه دقیقا توجیهی
بود که رضاشاه برای کشف حجاب مطرح می کرد.
پرویز امینی محقق و پژوهشگر علوم سیاسی با اشاره به مصادیق تکنوکراتها در
جامعه ایران می گوید: باید منظور ما از تکنوکرات به لحاظ مصداقی نیز مشخص
شود؛ در ایران امروز و در بین کسانی که در جمهوری اسلامی مدتها زمام امور
را در بخش های از کشور به عهده داشتند، می توان سه نفر را از مصادیق تفکر
تکنوکراسی دانست که در واقع تیم تکنوکرات کشور ما را میسازند و یک حلقه
مشترک هستند؛ در راس این تفکر هاشمی رفسنجانی و بعد جاسبی با گرایش راست
سیاسی و کرباسچی با گرایش چپ سیاسی است.
مرحله ی چهارم:(دولت اصلاحات):
در این دولت به معنای واقعی کلمه تمام مولفه های ذکر شده اجرا می شد، .
این بار هیچ اسمی از اهداف دینی آورده نمی شد و به وضوح مفاهیم غربی مانند
فرا ارزش آزادی،جامعه ی مدنی،پایان ایدئولوژی و... مطرح شد،و اتفاقا
تکنوکراسی حالا با این اهداف می سازد،لیکن باز هم مشکل تفاوت بافتجامعه ی
مذهبی با فضای تعریف شده در دوران اصلاحات بود.این مدل بدین صورت پیاده می
شد که فن سالاران(تکنوکرات ها) به خوبی مدل های غربی را در ایران (که
اتفاقا با علمی که آموخته بودند برابری می کرد)پیاده می کردند.
مرحله ی پنجم(دولت دهم):
اضافه شدن افراد اجرایی تحت فرمان رئیس جمهور احمدی نژاد که بعضا با
شعارهای 3تیری بیگانه بودند به دولت،به خوبی بار دیگر گرایش به فن سالاری
را نشان داد، که ضربه ای مهلک به کارهای اجرایی دولت زد که نمونه ی اصلی آن
شکست هدفمند کردن یارانه ها بود.
حضور چهره هایی که بازماندگان دولت موسوم به سازندگی بودند در صدر هیئت
دولت و حتی در مقام معاون اولی ریاست جمهور نماهایی از این رویه بود.
دکتر کامران باقری لنکرانی وزیر بهداشت دولت نهم در تشریح این آفت می
گوید:« به نظر من یکی از آفاتی که به مرور در جریان دولت نهم و دهم شکل
گرفته و الان شاید جلوه و بروزش یک مقدار بیشتر شده، این است که گفتمان این
دولت که قرار بود تداوم گفتمان انقلاب اسلامی و تداوم ارزشها و
آرمانهایی باشد که امام در این کشور معرفی کردند و اساس انقلاب را تشکیل
میداد و رهبری معظم انقلاب اسلامی هم همواره مطالبهگر آنها بودهاند،
تبدیل به گفتمانی از جنس گفتمانهایی شد که قبلاً هم در دوران سازندگی
حرفهایش را میشنیدیم و یک نقطه قوت برای دولت تلقی نمیشود. »
مرحله ی آخر(کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری92)کاندیداهای تکنوکرات دو طیف اند:
الف:هاشمی ویارانش(خاتمی،حسن روحانی،محسن رضایی):واکنش یکی از سایت های وابسته به این گروه به فرمایشات اخیر رهبری:
متاسفانه این سخنان به سرعت مورد سوء استفاده دو دسته از رسانه ها قرار
گرفت . یک عده از رسانه ها که مدعی ولایت مداری هستند و در نوشته های خود
رهبر انقلاب را امام خامنه ای می نامند. برخی از رسانه های این گروه،
بلافاصله پس از پایان سخنرانی رهبر انقلاب به تکنوکرات ها (بخوانید رقبای
سیاسی که باید حذف شوند از اصلاح طلب و اصولگرا)حمله کردند و از بیانات
رهبر انقلاب، برداشتی ضد تکنوکراتی کردند. در حالی که تکنوکرات یعنی متخصص!
رهبر انقلاب به صورت روشن اظهار داشتند: برخی آقایانی که به تعبیر خودشان
تکنوکرات هستند ، در مقابل این سخن لبخند معنا داری زدند و گفتند مگر چنین
چیزی امکان دارد ؟
کجای این سخنان علیه تکنوکرات ها (بخوانید متخصص ها)است؟ اکنون بحث دفاع
از تکنوکرات ها نیست. بحث این است چرا نخستین سخنان رهبر انقلاب باید
استفاده ای جناحی از آن شود و سخنرانی رهبر انقلاب را بهانه ای برای حذف
رقیب کنند؟ مهم این نیست رقیب چه کسی است ؟ اصلاح طلب تکنوکرات یا اصولگرای
تکنوکرات! مهم این است که ایده ی رهبر انقلاب را مبنی بر تلاش برای قطع
وابستگی به نفت را در سال حماسه اقتصادی فرو گذاشته اند و به حاشیه ها
چسبیده اند
ب)جریان وابسته به شهردار تهران_قالیباف_: محمد باقر قاليباف در يكي از
همايش هاي شهرداري تهران كه سال گذشته در برج ميلاد برگزار شده، با تاكيد
هميشگي خود بر تعابيري مانند "عقلانيت" و "اعتدال"، "تكنوكرات" بودن خود
را پذيرفته و می گوید: " ما نباید اقتصاد مقاومتی را یک تئوری علمی بدانیم ،
بلکه اقتصاد مقاومتی ، یک رویکرد و یک باور است و موضوعات آن از جنس کمی
نیست که به آن کمی نگاه شود و کیفی است که باید نگاه خاص خود را داشته باشد
و از ابزار تکنوکراسی و بروکراسی برای پیاده سازی آن استفاده کنیم ، البته
ممکن است که بگویند قالیباف ، انسان تکنوکراتی است که باید بگوییم
تکنوکرات بودن چیز بدی نیست و به معنای استفاده درست از ابزار خوب و مدرن
است که برای پیاده سازی یک آرمان و یک عقل متصل به وحی الهی استفاده می شود
و اگر نخواهیم از آن استفاده کنیم باید به عقلمان شک کنیم."
ا
ین سخنان قالیباف که 8اسفندماه 91 منتشر شد، با واکنش های شدیدی مواجه شد.
الیته پیش از آن هم روزنامه امریکایی کریستین ساینس مانیتور در سال 86 طی
مقاله ای درباره قالیباف نوشته بود:«قالیباف مردی عملگرا و تکنوکرات است
نه فردی ایدئولوژیست. قاليباف كه خود را به عنوان مرد عمل و فردي مبتكر به
مردم نشان داده و نوآوريهاي زيادي در تهران داشته، هم اكنون به دنبال كسب
وجهه جهاني است"
البته رسانه های نزدیک به محمد باقر قالیباف مانند فردا طی روزهای اخیر با
متهم کردن دولت های نهم و دهم به نداشتن تخصص سعی در آن داشتند تا تفسیری
حق به جانب نسبت به تکنوکراتی بودن از سخنان رهبری نشان دهند.
واقعیت این است که تکنوکرات ها باید بدانند که اهداف انقلابی و آرمانی با
تکنوکراسی تضاد سنگین دارد و الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت با تکنوکراسی
پیاده سازی نمی شود.