از طرفی رؤسای ورزش کشور قطعاً با توجه به جایگاه خود راه پذیرش اشتباه و عذرخواهی را نمی پذیرند و با توجه به شرایط برکناری بعید به نظر می رسد رؤسای سابق فدراسیون ها حاضر به همکاری از نوع رضایت به برکناری باشند چراکه رضایت این نفرات به معنی تأیید اقدامات انجام شده است و از طرفی حقوق بسیاری افراد در این بین نادیده گرفته شده که با این راه حل حقی به کسی برگردانده نمی شود.
در این میان معتقديم نظر مردم در مورد اختلاف نظر وزارت ورزش و برکناری های سال 91 مهمترين اصل است تا قضاوت با افکار عمومی باشد و از طرفی در صورت امکان بهترین راه حل هم از سوی مردم ارائه شود تا بالاخره ورزش کشور از این کلاف سردرگم خارج شود.
اين که وزير ورزش اشتباه کرده است يا تغييرات به حق بوده و بر اساس قوانين جهاني انجام گرفته به ما ارتباطي ندارد البته در اين باره بحث هاي زيادي انجام شده و بعضا در برخي موارد از سوي فدراسيون هاي جهاني نيز تهديد شديم و برخي اوقات تا آستانه تعليق نيز پيش رفتيم و شايد در اين جلسه آخر کميته ملي المپيک و مذاکراتي که با وزير محترم ورزش در اين باره انجام شده به احتمال فراوان توافق بين طرفين انجام ميشود تا راه حل مناسبي براي متضرر نشدن ورزش باشد .
شايد اگر طرفين کمي از مواضع خود کوتاه بيايند موضوع به سادگي حل شود اما روساي برکنار شده معتقدند در صورتي که با اين موضوع کنار بيايند حق برخي ديگر ضايع مي شود و اين موضوع شخصي نيست والبته در اين بين مي بايست به نوعي از روساي برکنار شده دلجوئي شود، اما از بين دو راهي که براي روساي برکنار شده پيش روي وزير وجود دارد شما کدام راه را مي پسنديد؟
آيا اين نحوه برکناري صحيح بوده است و راه حل چيست؟