کد خبر: ۱۱۷۸۳۶
زمان انتشار: ۰۱:۴۲     ۱۵ اسفند ۱۳۹۱
آیه ۸۷۸۸ سوره انبیا

وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۸۷﴾ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ ﴿۸۸﴾

و ذوالنون را [یاد کن] آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتی نداریم تا در [دل] تاریکی‌ها ندا درداد که معبودی جز تو نیست منزهی تو راستی که من از ستمکاران بودم (۸۷) پس [دعای] او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را [نیز] چنین نجات می‌دهیم (۸۸)


*ذوالنون به معنی «آن کس که گرفتار نهنگ شد» همان حضرت یونس است و داستان او بنا بر روایات چنین است که مدتی امتش را به خدا و راستی و درستی دعوت کرد اما چون حاصلی به دست نیامد ایشان را نفرین کرد و مقرر شد که خداوند عذابی بر ایشان بفرستد.

*ولی هنگام نزول بلا مردم به درگاه خداوند توبه کردند و خدا آن را از ایشان بگردانید اما همچنان در برابر یونس به سرکشی پرداختند و یونس از ایشان خشمگین شد و ایشان را ترک گفت در حالی که گمان داشت اگر از دست آنها رهایی یابد دیگر کسی را بر او قدرتی نیست.

*پس با این قهر سوار کشتی شد و چون دریا طوفانی گردید کشتی نشستگان گفتند باید یک نفر را به قرعه قربانی کنیم تا دریا آرام شود. از قضا قرعه به نام یونس افتاد.

*یونس را به دریا افکندند و نهنگی او را ببلعید و یونس در آن تاریکی مطلق خدا را یاد کرد و گفت ای پروردگار من، جز تو خدایی نیست.

*تو پاک و منزّهی و من در شمار ظالمان بودم (که عهد رسالت را رها کردم و بگریختم) و خداوند توبۀ او را می پذیرد و او را نجات می بخشد و ماهی او را در کنار ساحلی از دهان بیرون می اندازد.

*آنگاه از گیاهان آن ساحل غذایی می خورد و قوت می گیرد و به سوی قوم خویش باز می گردد و به رسالت خویش ادامه می دهد و این بار توفیقی عظیم می یابد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها