کد خبر: ۱۱۵۳۳۶
زمان انتشار: ۱۳:۲۹     ۰۳ اسفند ۱۳۹۱
آنان در صدد هستند تا تعصب دینی افراد تحریک نگردد و به حسب ظاهر در کنار دین، تعالیم فرقه ای را به آنان القا نمایند، به گونه ای که گاه خود افراد متوجه نشوند که مسائل جدیدی را به اعتقادات آن‌ها وارد کرده‌اند.
به گزارش 598 به نقل از فرهنگ نیوز؛ فرقه و فرقه گرایی یکی از معظلاتی است که طی سال‌های اخیر در کشور ما در حال رشد و گسترش بوده است. فرقه‌ها، گروه‌هایی هستند که با فاصله گرفتن از اعتقادات رایج و مرسوم در یک جامعه به تدریج به انزوا کشیده می‌شوند و ماهیت خویش را در جدایی از جامعه تعریف می‌کنند. پدیده فرقه گرایی‌های عرفانی، به عنوان آفتی مهم تلقی می‌شود که نیازمند باز پژوهی و آسیب شناسی عمیق و همه جانبه و گسترده است.


فرقه چیست؟
فرقه تعاریف زیادی دارد، اما از رایج‌ترین آنها به گروهی دلالت دارد که از پیشوایی مشترک تبعیت می‌کنند. معمولاً دارای گرایش به مخالفت با نظام حاکم دینی و پیگیری اهداف مریدانه ای خود هستند. در فرهنگ سیاسی غرب برای فرقه، واژه (Sect) و برای مسلک از عبارت (tluC) استفاده می‌شود. معمولاً افراد تابع باید در تمامی تصمیمات مهم زندگی خود وابسته به رهبر گروه خود باشند.
در کل می‌توان این‌گونه بیان کرد که اساساً منشأ ایجاد فرقه‌ها از کثرت گرایی است و درک متفاوت از باورها که افراد را به سمت فرقه‌ها سوق می‌دهد. فرقه، واژه ای از ماده فرق به معنای جدا شدن و گسستن است و به عبارت دیگر فرقه‌ها برای فاصله گرفتن توده ای از مردم با عقاید مشترک از باورهای اساسی جامعه با هدفی خاص به وجود می‌آیند.

انواع فرقه‌ها
بعد از رنسانس و شروع اصلاحات در غرب، دنیا شاهد بروز و ظهور جنبش‌ها و فرقه های جدید بود که می‌کوشیدند اذهان توده های مردم را به خود جذب نمایند. فشار چند صد ساله کلیسا در قرون وسطا به نام دین و توحید این فرصت را به فرقه های التقاطی می‌داد تا با توجیه افکار عمومی آنچه باعث رهایی از کلیسا بود را به عنوان مسلک اعتقادی خود معرفی کرده و ظاهر آن را برای مخاطبانش بیاراید ولو اینکه به طور کامل خداوند را نفی کند!

اینان انسان و عقل انسانی را میزان همه چیز معرفی کرده و توجهی به قدرت خداوندی نداشتند و این همه علت ناکامی و تاریکی برنامه‌ها و اعمال کلیسا بود که به کل خداوند را خشن و دین را ناکامل معرفی می‌کرد. برخی از این جنبش‌ها با دعوت به معنویت و وعده های فریبنده ای همچون ملاقات با خدا، تجربه مکاشفه عرفانی، کسب آرامش فکری و روحی، درک بی واسطه خداوند، ورود به عوالم معنوی، رسیدن به جهانی سرشار از عشق و صلح و دوستی و رسیدن به حقیقت و مانند آن سعی می‌کردند هوادار جذب کنند. از آنجا که برخی از این فرقه‌ها منشأ شرقی و غربی دارند آن‌ها را به دو دسته شرقی و غربی تقسیم می‌کنیم، البته دسته های دیگر نیز از نظر جامعه شناسان وجود دارد.

فرقه های شرقی مانند: او شو،دالائی لاما،سای بابا، رام الله، که غالباً معتقدند فرد با هر نوع دین و عقیده ای می‌تواند از آن‌ها پیروی کند، آنان در صدد هستند تا تعصب دینیافراد تحریک نگردد و به حسب ظاهر در کنار دین، تعالیم فرقه ای را به آنان القا نمایند، به گونه ای که گاه خود افراد متوجه نشوند که مسائل جدیدی را به اعتقادات آن‌ها وارد کرده‌اند. نوع تعلیمات به گونه ایست که رفته رفته جایگزین آموزه های دینی می‌گردد. اعتقاد به آموزه‌هایی همچون تناسخ (اعتقاد رایج در فرق صوفی) باعث ایجاد عقاید متضادی با اصول اسلامی گردیده و معاد و حیات اخروی را زیر سئول می‌برد.

فرقه های غربی نیز که منشأ غربی دارند با پیروی از اومانیست و عرفان‌های سکولار گرایی، ابزارهایی چون مصرف مواد مخدر روان گردان، تخریب نظام خانواده، فرد را در مسیر تجربه های باطل و مسیر رو به تاریکی سوق می‌دهند. برخی از آنها می‌کوشند از طریق ترویج اباحی گری و عرفان سکولار مخاطبانشان را جذب نمایند.

اهداف فرقه های نوظهور


۱.مقابله با گسترش معنویت دینی
استکبار جهانی و نظام ظلمانی سلطه طلب به خوبی دریافته است تنها راه مبارزه با نظام اسلامی همان مبارزه فرهنگی و اتخاذ راهبردی فرهنگی است. از این رو با ایجاد تردیدهای فرهنگی و با همه ابزار می‌کوشند تا معنویت و باورهای دینی مردم مسلمان را در معرض آماج حملات خود قرار دهند.در این راهبرد شیطانی هدف اصلی تهاجم دشمن، اسلام و باورهای دینی و معنویت آسمانی است. دشمنان به خوبی دریافته‌اند که غنای فرهنگی و معنوی تنها در اسلام ناب محمدی (ص) است که می‌تواند مژده سعادتمندی و رستگاری را به بشریت بدهد و دشمنان را به وادی نا امیدی بکشاند. از این رو از راه های گوناگون به مقابله با معنویت اسلامی برخواسته‌اند.
۲.مقابله با اسلام و نظام اسلامی
از محورهای مهم اهداف فرقه های نوظهور، اسلام ستیزی و مقابله با نظام اسلامی است. دعوت به اباحه گری و بی بند باری، مخالفت با جایگاه انبیاء و برگزیدگان الهی و اهانت به آموزهای دینی، تنها بخشی از عملکرد این فرق‌هاست. از سوی دیگر کشور عزیزمان ایران، کانون شکل گیری نظام اسلامی و پر چم دار شیعیان جهان اسلام است، همواره هد حملات دشمنان قرار گرفته است.
مقام معظم رهبری در این رابطه می‌فرمایند: "امروز، دشمنی اردوگاه استکبار با ایران اسلامی به خاطر اسلام است. آن‌ها با اسلام دشمن هستند که بر جمهوری اسلامی فشار وارد می‌کنند، آن‌ها با زنده شدن قرآن دشمن هستند که با ملت ایران دشمنی می‌کنند و همه برای مقابله با دشمنان اسلام خود را آماده کنند. ما ملت ایران به خود می‌بالیم که به خاطر خدا و به خاطر قرآن مورد کینه و عداوت مستکبران عالم قرار گرفته‌ایم، والله که آمریکا از هیچ چیز ملت ایران به قدر مسلمان بودن و پای بند بودن به اسلام ناب محمدی(ص) ناراحت نیست".


وجوه مشترک فرقه های انحرافی
۱. عموم این فرقه‌ها ریشه در آن سوی مرزها دارند و از سوی سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه مورد حمایت گسترده ای قرار دارند.
۲. فرقه‌ها بر خلاف ادعای ظاهریشان که مدعی‌اند افراد بدون تغییر دین می‌توانند پیرو فرقه هم باشند، ولی پس از جذب و آشنایی افراد را مجاب به تغییر دین خود کرده و آموزهای فرقه خود را به عنوان ارکان ایدئولوژی جدید القاء می‌کنند.
۳. اختلاط جنسیتی که یکی از دام‌های فرق انحرافی است، هدفش از بین بردن مرز حیا و عفت پاک‌دامنی افراد می باشد.ازدواج معنوی افراد(جنس مخالف) با یکدیگر و ابراز محبت و احساسات شدیدی که بعضا منجر به فساد اخلاقی می گردد از عوارض این عوام فریبی هاست.

۴. فرقه ها در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران موضع خصمانه ای داشته و افراد را نسبت به نظام ایران بدبین می کنند. آنها در پروسه های اعتقادات خود را ارجه تر از آموزهای دینی فرد دانسته و مجبور به تغییر نگرش گذشته خود می کنند.

راه مقابله با فرقه‌های نوظهور

آنچه بیان شد، آفت‌ها بود؛ حال چه باید کرد؟ کسانی جوانان را از خود می‌رانند و طرف مقابل آنها را جذب می‌کند. بیشترین دلیل رشد فرقه‌های انحرافی در کشورهای اسلامی همین است؛ وقتی لغزشی از کسی سر می‌زند، خوبان او را متهم و طردش می‌کنند؛ در مقابل، آنها آغوش‌شان را برای جذب او باز می‌کنند؛ چون از این راه رانده می‌شود، به آغوش آنها می‌رود. مراقبت از رفتار و لحنی مهربان و در سطح فکری افراد منجر به ایجاد فضای خارج از غلبه تفکر بر دیگران می شود. برای توجیه جوانان از اهداف این فرقه‌های انحرافی، خانواده ها باید بیشتر احساس مسئولیت ‌کنند که وظیفه تربیت جوان‌ها را برعهده دارند. کسانی که در دبیرستان‌ها عهده‌دار کار‌های پرورشی هستند و روحانیان که نسبت به جوان‌ها، انحرافات، عقاید، افکار و رفتارهایشان بیشتر حساس و دلسوز هستند، باید بکوشند عقاید صحیح را با منطق قوی بیان کنند و مسائل انحرافی را پیشاپیش هشدار دهند. باید بگویند این راهی که شما می‌خواهید بروید، چند تا چاله هم در مسیرش وجود دارد، حواستان جمع باشد. به جوان‌هایمان از اول گوشزد کنیم که در این ارتباطات، جلسات، معاشرت‌ها و دیدن بعضی از فیلم‌ها، چاله‌هایی هم وجود دارد. از خدا بخواهیم ایمانمان را حفظ کند و بعد توفیق دهد خانواده‌، و فرزندان‌مان را مؤمن تربیت کنیم و بعد هم مسئولیتی را که نسبت به نسل جوان و نسل آینده داریم، درست اجرا کنیم.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها