اول: شرایط پرسپولیس شرایط بدی شده است، آنها قریب به دو سال است که
دو رقمی و در آستانه سقوط به دستهاول هستند و زیر بار توقع درست
هوادارانشان کمر خم کردهاند. از این منظر که به ماجرا نگاه کنید باید به
تیم رقیب حق بدهید که سعی کنند نتایج کسب نکرده در زمین فوتبال را در صفحات
رسانهها به دست بیاورند.
در واقع آنها حملات گسترده، وسیع و دامنهداری را در صفحات روزنامهها
و در دنیای رسانههای تصویری و دیجیتال آغاز کردهاند که البته ناشی از
فشار روانی شدیدی است که روی شانههای خود احساس میکنند! و این همان
نکتهای است که استقلال نسبت به آن بیتوجه است و به آن تقریبا نیازی ندارد
چرا که هوادار استقلال اگر در مجموع به طور کامل و صددرصد از باشگاه
متبوعشان راضی نباشند، رضایتمندی نسبی، نسبت به تیمی که طی سالهای اخیر
همیشه در کورس قهرمانی بوده و قهرمان هم شده و همین حالا هم صدرنشین لیگ
ایران است، دارند (البته ما به جای مردم نظر نمیدهیم اما احتمالا چنین
است)
به این ترتیب بازیکنان و مربیان استقلال لزومی نمیبینند که برای صحبت
با دوربینها و رسانههای نوشتاری در صفی طولانی بایستند و زنبیل بگذارند
تا نوبتشان شود در مورد یک پنالتی که به دلیل تعدد نظرهای کارشناسان مختلف
هرگز به اثبات نخواهد رسید (و اگر هم به اثبات برسد و همین حالا هم دستور
بدهند یک پنالتی پرسپولیسیها به سیدمهدی رحمتی بزنند بازهم معلوم نیست که
گل بشود!) مصاحبه کنند!
در واقع شأن و جایگاه صدرنشین این نیست که در مورد یک پنالتی واقع
نشده حرف بزنند و چرا که برای صدارت و حضور در کورس قهرمانی اصالتا و
اجالتا به یک پنالتی نیازی ندارند! در واقع مجموعه استقلال بزرگتر از آنست
که همه وجودش تا این حد (استقلال هم به جا و هم به موقع نسبت به برخی
اشتباهات داوری اعتراض داشته تا از حق خود دفاع کند اما نه به این شکل عجیب
و غریب) به یک سوت داور متصل باشد و برای آن صفی عریض و طویل ایجاد کنند!
این مسابقه در زمین باید انجام شود که شد استقلال هم به صدر جدول بازگشت! همین و بس! در صفحات رسانهها هم چیزی عوض نمیشود...
دوم: امیراردشیر قلعهنویی که تا دیروز به جسارت و شهامت مشهور بود در
عرض یک شب توسط برخی محتاط معرفی شد. اینکه چرا چنین شده جای بسی تامل
دارد چرا که اولا استقلال هجومیترین ترکیب خودش را به میدان فرستاده بود
ثانیا معلوم و مشخص بود که پرسپولیس با رتبه دورقمیاش و اینکه چیزی برای
از دست دادن نداشت انگیزه بیشتری نسبت به استقلال دارد و فریادهای
امیراردشیر هم نمیتوانست در مقایسه با آن فشار ته جدولی پرسپولیسی،
استقلال را بیمهاباتر از حریف کند.
در واقع استقلال در شیشه بلورین نشسته است و این کار را برای این تیم
سخت کرده بود چرا که تیم امیراردشیر بسان بازیکنی میمانست که بازی را برده
و دیگر نمیخواهد ریسک کند و پای میز بازی بنشیند. در واقع عقل هم چنین
دستوری را صادر میکرد که احتیاط کن تا همه آنچه را از که ابتدای فصل
تاکنون به چنگ آوردهای و برای دانهدانه امتیازهایش جهت رسیدن به صدر
جدول ریاضت کشیدهای را از دست نده.
اینبار برای پرسپولیس فرصت بود و برای استقلال صدرنشین تهدید محسوب
میشد. آنها نتوانستند از فرصت استفاده کنند و حالا دوباره تهدید به سقوط
شدهاند و استقلال هم تهدید را از بین برد و به فرصتی برای ادامه صدارت
تبدیلش کرد. اگر استقلال احساساتی میشد و بدون گروی لازم حمله میکرد و به
حسب قوانین نانوشته فوتبال به انگیزه تیمی که در حال فرار از ته جدول است
میباخت نه تنها به حریفش فرصت داده بود بلکه خودش هم تهدید شده بود.
این همه در حالی است که مهمترین و خطرناکترین موقعیت بازی فیزیکی دو
تیم را فرهاد مجیدی از استقلال به دست آورد که میتوانست حکم تیر آخر باشد
برای پرسپولیس اما شدت فشارهای وارده آنقدر نسبت به سرخکیها بالا بوده که
اینها را نمیبینند و احتمالا از اینکه آنها هم با یک شوت و یک کرنر
موقعیتهایی نصفه و نیمه به دست آوردهاند کاملا شگفتزده و مسرور شدهاند و
در همان صف مصاحبهها به این موقعیتها اشاره و آن را سندی میکنند برای
خودشان.
نه، استقلال فنیتر، منطقیتر، دقیقتر و عاقلانهتر رفتار کرد در مجموع و اسیر احساسات نشد!
به واقع فکر میکنیم امیراردشیر قلعهنویی نشان داد که به درجه بسیار
بالایی از پختگی رسیده و حالا از همیشه خودش حرفهایتر، آرامتر و محکمتر
است. کاش بودید و آرامش امیر قلعهنویی را به هنگام مناجات و
کتابخوانیاش میدیدید! بله او کامل شده است و از همیشه قابل اعتمادتر.