به گزارش 598 به نقل از گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، عملیات کربلای پنج در میان رزمندگان سالهای دفاع مقدس به شبهای قدر شهرت دارد. سه راهی شهادت، سنگرهاینونی شکل و زمینهایی که بر اثر اصابت گلوله خمپاره رنگش سیاه شده بود.
حال با گذشت سالهای از آن روزهای پر افتخار خاطره زیر توسط فرمانده وقت سپاه پاسداران در زمان عملیات یعنی محسن رضایی، که پیرامون نحوه تصمیم گیری برای آغاز عملیات کربلای پنج است را برای اولین بار منتشر مینماییم:
***
عملیات کربلای پنج از دل عملیات کربلای چهار به دست آمد. واقعیت این بود که ما در عملیات کربلای چهار شکست خوردیم. هدف اصلی هم از انجام عملیات کربلای پنج تغییر و تبدیل شکست کربلای چهار به پیروزی در کربلای پنج بود.
خب فرماندهان و بخش وسیعی از رزمندگان به خاطر شکستی که در عملیات کربلای چهار خورده بودیم خیلی ناراحت بودند. چون حدود هفت الی هشت ماه مداوم زحمت کشیده بودند و نتوانسته بودیم نتیجه مناسبی بگیریم. تعدادی از نیروها هم زخمی و شهید شده بودند.
ما اگر میخواستیم که موفق بشویم باید حداکثر ظرف یک هفته از دل این شکست یک پیروزی درست میکردیم. لذا یکسری جلسات هماهنگی برگزار شد.
در این جلسات هم خیلی تصمیم گیری سخت بود. آقای هاشمی رفسنجانی هم چون هماهنگ کننده سپاه و ارتش بودند در این جلسات شرکت داشتند.
خب آن زمانی که ما تنهایی حضور داشتیم مشکلاتی نداشتیم، چون خودمان به راحتی تصمیم میگرفتیم و اجرا میکردیم. اما با حضور آقای هاشمی، وقتی جلسه با فرماندهان تمام شد. آقای هاشمی گفت: برای انجام این عملیات رای گیری میکنیم.
من رو کردم به آقای هاشمی و گفتم: آقا اینجا که مجلس شورای اسلامی نیست که میخواهید رای گیری کنید. فرماندهان حرفهای خودشان را زدهاند و حالا ما باید تصمیم بگیریم.
به فرماندهان ردههای پایین تر گفتم: شما تشریف ببرید بیرون تا ما تصمیممان را بگیریم. چون آنها همه حرفهایشان را زده بودند.
البته با وجود تمامی ابهاماتی که برای دوستان وجود داشت تصمیم گرفتیم تا این عملیات را انجام دهیم. اکثر فرماندهان ابهام داشتند که آیا ما در عملیات کربلای پنج پیروز میشویم یا نه؟ چون یک هفته قبلش ما در عملیات کربلای چهار شکست خورده بودیم.
***
عملیات کربلای پنج
سنگینی شرایط دشوار پس از عملیات کربلای 4 ضرورت انجام عملیات دیگری را ایجاب می کرد. عملیاتی که پیروزی آن تضمین شده باشد و ضمنا از جنبه نظامی و سیاسی بسیار ارزشمند باشد تا آثار نامطلوب عدم فتح کربلای 4 را جبران نماید.
ناحیهی مرزیِ استراتژیک شلمچه در منطقهی شمال غربیخرمشهر واقع شده که از جنوب با اروند رود، از شمال با منطقهیعمومی اهواز و از غرب با مرزهای بین المللی ایران و عراق، محصورگردیده است. وجود اروند رود در جنوب آن، دریاچهی ماهی و جزایربوبیان، ویژگی نظامی خاصی را در این منطقه به وجود آورده است وبه خاطر نزدیکی جغرافیایی آن با شهر صنعتی بصره، از نظرکارشناسان نظامی، دارای اهمیت فوق العادهای بوده است.
ارزشمند ترین منطقه موجود شلمچه بود که دشمن در آن مستحکم ترین مواضع و موانع را داشت، به طوری که عبور از آن ها غیر ممکن می نمود و با توجه به اصول نظامی شناخته شده و محاسبات کمی، ضریب موفقیت بسیار ناچیز بود و بالطبع تضمین پیروزی از سوی فرماندهان عملیات را غیر ممکن می ساخت؛ لیکن ضرورت غیر قابل انکار ادامه جنگ در آن موقعیت و لزوم تسریع در تصمیم گیری پس از عملیات کربلای 4 سبب گردید که صرفا برای انجام تکلیف و با امید به نصرت الهی، تمامی نیروهای خودی اعم از رزمنده و فرمانده برای عملیات بزرگ کربلای 5 آماده شوند.
رزمندگان سپاه اسلام برای آزاد سازی مناطق تحت اشغالو دفع تجاوز دشمن و به منظور دستیابی به اهداف والای خود، اقدامبه انجام عملیات کربلای پنج در این منطقه نمودند. این عملیات در تاریخ نوزدهم دی ماه 1365 با رمز مبارک یازهرا(ع) در منطقهی شلمچه و شرق بصره آغاز میشود.
دشمن با توجه به اهمیت منطقه، زمین شرق بصره را مسلح به انواع موانع و استحکامات کرده بود و با رها کردن آب در منطقه، انجام هرگونه عملیاتی را غیر ممکن ساخته و فضای امنی را برای خود به وجود آورده بود تا بتواند حرکت هر نیروی مهاجم را قبل از دستیابی به خط اول خود سرکوب کند.
رزمندگانشجاع سپاه اسلام در مرحلهی اول عملیات، با هجومی مرگبار وغافلگیرانه به قلب دشمن، در تاریخ فردای آن روز، شلمچه را آزادمینمایند و با گسترش عملیات خود، هر لحظه فاصلهی خود را بابصره کم میکنند؛ به طوری که صدای شلیک مسلسلها مردم شهر راسراسیمه به خیابانها میریزد.
در دومین مرحلهی این عملیات،رزمندگان اسلام با عبور از موانع ایذایی و بسیار محکم، هجوم سنگینخود را علیه مواضع دشمن شروع میکنند که پاسگاههای شلمچه،بوبیان و کوت سواری در این هجوم، آزاد میشود. رزمندگان اسلام باهجوم دیگری چندین کیلومتر از جادهی آسفالته شلمچه ـ بصره را آزادمیکنند و به عمق مواضع دشمن نفوذ کرده، خود را به دژ فولادینبصره میرسانند.
این دژ توسط کارشناسان خارجی احداث شده بودکه دارای خاکریزهای مثلثی، هلالی، سنگرهای مستحکم بتونی وموانع ایذایی سنگین بود و ساخت آن پنج سال طول کشیده بود.
اولین خط دفاعی دشمن دژی بود که در یک سمت آن سنگرهای بتونی برای استراحت نیرو و در سمت مقابل، سنگرهای دیده بانی و تیربار با مهمات آماده و سنگرهای تانک احداث شده بود. این دژ، دشمن را از موقعیت ممتازی برای اشراف و تسلط کامل بر منطقه برخوردار می کرد. در پشت خط اول چند موضع هلالی شکل احداث، که قطر هر یک به 300 الی 400 متر و ارتفاع آن به 5 تا 6 متر می رسید.
در پشت مواقع هلالی، برای تردد و استقرار تانک، جاده ساخته شده بود و به این وسیله تانک می توانست با استقرار روی مواضع مشخص شده، کل منطقه درگیری را زیر پوشش گلوله مستقیم و تیربار قرار دهد.
دومین خط دشمن به فاصله صد متر از خط اول و به موازات آن احداث، و سیل بندی بود به عرض 205 و ارتفاع 4 متر که دارای موضع پیاده، کانال مواصلاتی و مواضع تانک بود. این سیل بند از جنوب جاده شروع می شد و به سمت اروند ادامه داشت.
سومین خط دشمن، خاکریزی بود به موازات خط دوم و دارای مواضع پیاده و تانک که در جلوی آن کانال َمتروکه ای به عرض 4 و عمق 2 متر احداث شده بود. چهارمین رده دشمن در پشت نهر دوعیجی قرار داشت و شامل نهر، دژ و چندین موضع هلالی پی در پی، که بر توانایی دشمن برای مقابله و دفاع می افزود.
پنجمین رده دشمن در پشت نهر جاسم قرار داشت. ضمن آن که در حد فاصل خط چهارم و پنجم، قرارگاه دشمن، خصوصا قرارگاه تاکتیکی سپاه سوم (مقر فرماندهی لشکر11)، دارای مواضع مستحکمی بود و پدافند مستقل داشت. پس از خط جاسم تا کانال زوجی، مرکز توپخانه، لجستیک و عقبه لشکر 11 قرار گرفته بود و رده ششم و هفتم دشمن شامل کانال زوجی و مثلثی های غرب کانال زوجی بود. در منطقه شلمچه، دشمن زمین را به شکل پنج ضلعی درآورده بود. که از استحکامات بسیار پیچیده ای بر خوردار بود.
گارد ریاست جمهوری عراق با فرماندهی صدام به منطقه اعزام میشود وبی درنگ پاتکهای سنگین خود را آغاز میکند؛ اما هر بار با تحملشکستهای سنگین وادار به عقب نشینی میشود. در مرحلهی سوم عملیات، رزمندگان اسلام از کنار اروند به مواضعدشمن در محور نهر جاسم هجوم برده، یگانهای سر در گم دشمن را درعملیات گاز انبری گرفتار کرده و تعدادی از آنها را کشته یا زخمیمیکنند و با عبور از نهر جاسم و تسلط بر پلهای ارتباطی، به عمقمواضع دشمن نفوذ میکنند.